د پاڼې محتوا

شعرونه


یار

كي بگيري خبرم انشاالله و بيايي به برم انشاالله به توافق برسد بر سر توپدرت با پدرم انشاالله مگر آغاز شود آمده ...

غزل

قائدي كو كه در اين عصر و زمان برخيزد در ره خالق و خلق از سر و جان برخيزد مشرب عشق عزيزان خدا اين باشد كه مس ...

یار شمالی

رفتم كه بگيرم خبر يار شمالي چون بود مرا وعده ي ديدار شمالي گر رشك چمن گردد و بر خويش ببالدبي شك كه سزد چون كه بو ...

خدمت به میهن

اي برادر! بهر ميهن كار مي بايد نمود جد و جهد و كوشش بسيار مي بايد نمود نام نامي وطن را هركجا با شور و شوقهمچو بل ...

غزل

حرفی ز دل برآرم اگر می شود غزل آهی اگر ز سوز جگر می شود غزل بینم اگر به سوی جمن می شوم بهارخوانم اگر سرود سحر می ...

اندرز

دايماً در فكر خالق ني به فكر يار باش در طريق بنده گي ثابت قدم عيار باش خوف محشر گر به سر باشد ترا چون سالكانشب ...

غزل

از دیدن گل بی گل رویت چه برم حظ سنبل نرسد گر که به مویت چه برم حظ ماهی که نشانی ز رخت ذره نداردپرتو بکند بی مه ر ...

غزل

په ونه دنګه، لکه چنار ځوانياه غنم رنګه، لکه چنار ځواني څه په نخرو ځي دا ليونۍ جینۍ څه ړنګه بنګه، لکه چنار ځواني ...