د پاڼې محتوا

شعرونه


مه وژنئ

مـه وژنۍ زمونږه مشران مه وژنئنور مو د آيئن پیروان مه وژنۍ بس کړئ دغـــــه ظلم او جفا نــورهنوردا بې ګناه انسان ...

شعر نو

اصطلاح شعر نو از ساليان زيادي ست كه در جامعه ي فرهنگي ما ياد مي شود. شعر سپيد، گونه ي ديگر آن است كه در كن ...

غزل

خيالت جلوه افشاند به چشم انتظار امشب به آغوش تمنايت دلم شد بي قرار امشب ز وضع نابسامانم سراپا حسرت اندودم مگر ...

غزل

اگر دلبر به ما مي شد چه مي شد به يك چشمك رضا مي شد چه مي شد دو دستان سفيدش در شب عیدز خون من حنا می شد چه می شد ا ...

اندرز

لطف سخن و خلق نکو جای شرر به آن به به جهان آن چه که آید به نظر به از فعل دغا و دغل و فتنه و آشوب با صدق و صفا خدمتی ...

 روز زن

روز زن است و زن یک مادر هست عزیز گرانمایه، وجودش همچو گوهر است روز زن است و زن یک همسر هست بودنش زنده گی را پُر ...