حرفی ز دل برآرم اگر می شود غزل
آهی اگر ز سوز جگر می شود غزل
بینم اگر به سوی جمن می شوم بهار
خوانم اگر سرود سحر می شود غزل
رازی ز رمز عشق بگویم شود کتاب
بیتی اگر برای تو سر می شود غزل
بر ابر و باد و بارش این سرزمین ز شوق
بینم به یاد روی تو گر می شود غزل
در شام تار و خاطره های زمان دی
مویم اگر به یاد پدر می شود غزل
گل واژه های سوز دل و اشک دیده را
آرم به رشته همچو گهر می شود غزل
فریاد باغ و جنگل مسموم بخشیا
بينم اگر به نيم نظر می شود غزل
وروستي