دیپلوماسی دالر و وضعیت ناگوار اقتصادی مردم افغانستان
پایین آمدن ارزش افغانی بیپشینه بوده و سرای شهزاده شهر کابل مسدود گردید. نرخ مواد اولیه و عرضه خدمات بالا رفته وتأثیر منفی را بر روند عادی زندگی گذاشته است. کاهش ارزش افغانی یک مسئله جدید نیست، اما سقوط یک بارگی آن در مقابل ارزهای خارجی نگرانی شدید را به مردم ایجاد کرده است.
از سویی هم دولت امریکا ذخایر ارزی افغانستان را که نزدیک به ۱۰ میلیارد دالر میباشد، تا حال آزاد نکرده است. بانک جهانی، بانک توسعه آسیایی و صندوق بین المللی پول نیز کمکهای خود را به افغانستان متوقف نموده اند.
بانک مرکزی قبلاً در هر هفته ۵۰ میلیون دالر را در بازار لیلام میکرد و حکومت طا.لبان اعلام کرده بود که ۳۰ میلیون دالر را برای ثبات پول افغانی لیلام مینماید. هر چند سیاست لیلام دالر یک راه حل کوتاه مدت است و نمیتواند به دراز مدت ارزش افغانی را ثابت کند.
همچنین افغانستان به ۹۰ فیصد واردات وابسته است و تنها ۱۰ فیصد صادارات دارد؛ اموال وارداتی به دالر معامله میشود و میلیونها دالر به کشورهای صادراتی سرازیر میگردد. با بالا رفتن دالر، قیمتها در بازار افزایش مییابد و معاش کارمندان که به افغانی پرداخت میگردد، تکافویی ضروریات اولیه زندگی را نمیکند. در طول ۱۵ سال گذشته یک دالر امریکایی بین ۴۵ تا ۵۰ افغانی در نوسان بود. با روی کار آمدن حکومت اشرف غنی در سال ۲۰۱۵م، بهایی دالر بالا رفت و در اواخر سقوط حکومت وی یک دالر به ۷۹ افغانی خریداری میشد.
جنگ، ناامنی، قاچاق دالر به کشورهای همسایه، فساد اداری، بی ثباتی و کشمکشهای سیاسی در حکومت قبلی از عوامل کاهش ارزش افغانی بود. اکنون مسدود شدن ذخیره ارزی، متوقف شدن کمکهای بانک جهانی، کم بود دالر در بانک مرکزی و سرنوشت نامعلوم حکومت طا.لبان از دلایلی افزایش ارزهای خارجی در برابر پول افغانی میباشد.
قبل از جنگ جهانی اول و دوم، پشتوانه پول کشورهای جهان طلا و سایر فلزات گرانبها بود که ارزش ذاتی داشتند. هر کشور به اندازه فلزات گرانبهایی خود، پول چاپ میکردند و به زودی شاهد بی ثباتی پولی نمیشدند. در سال ۱۹۴۴م به رهبری امریکا و بریتانیا یک کنفرانس برگزار گردید و دالر را به جای طلا پشتوانهی پول ساختند. بعد از جنگ جهانی دوم، اقتصاد امریکا سیر صعودی را طی نمود و حرص این کشور به منفعت بیشتر گردیده بود. آن زمان امریکا به ارزش ۱۸ میلیارد دالر طلا داشت، اما ۸۳ میلیارد دالر را چاپ نمود. سپس ۱۰۰ میلیارد دالر را چاپ کرد و آن را به بازارهای جهانی عرضه نمود و اقتصاد کشورها را به محور خود میچرخانید. پشتوانه پول از بسیاری کشورها دالر است و این یکی از بارزترین و عمده دلایلی تورم اقتصادی و بی ثباتی پولی میباشد.
چون هرگاه یکی از کشورها خلاف پالیسیهای امریکا گام بردارد، محکوم به تحریمهای سیاسی و اقتصادی میشود که یکی از نمونههای آن ایران میباشد. هرچند این کشور منافع امریکا را خیلی مواقع حفظ نموده و دوست پنهانی و استراتژیک ایالت متحده در منطقه میباشد. اما تحریمهای ناشی از توافقنامهی برجام، سبب مشکلات داخلی و اقتصادی در ایران شده و ارزش پول داخلی آن در مقابل ارزهای خارجی کاهش چشمگیری یافته است. همچنین دالر ارزش ذاتی نداشته، بل دولتهای سرمایه داری به آن اعتبار بخشیده است. به همین منظور بی ثباتی زودهنگام پولی دامنگیر کشورهای میشود که پشتوانه پول آنان دالر میباشد.
پشتوانه پول افغانی نیز دالر میباشد و افغانستان کشوری محاط به خشکی است که میدان عبور، مرور و رقابتهای ابر قدرتها و کشورهای منطقه میباشد. تحولات سیاسی و اقتصادی در این جغرافیا زود زود رخ میدهد که منجر به تورم اقتصادی هم میگردد. با تغییر رژیمها و نظامها در این کشور، نماد و رنگهای پول افغانی مانند بیرقها تغییرمیکند؛ اما حکومت طا.لبان تا حال تصمیم نگرفته اند که بانک نوتهای فعلی را به بانک نوتهای جدید عوض میکند، یا خیر.
با سقوط نظام جمهوریت و تغییر رژیم در افغانستان، ارزش پول داخلی به دلیلی فشارهای سیاسی و اقتصادی امریکا به یک بارگی کاهش بیسابقه یافت. حال امریکا شکست نظامی را توسط این نوع ديپلوماسی جبران میکند؛ اما با تأسف که قیمت آن را بازهم مردم مظلوم افغانستان میپردازد. کمکهای بشردوستانه نیز انگیزه های سیاسی داشته و نمیتواند در رفاه عامه ممد باشد. هرچند بیکاری، فقر و قیمت مواد اولیه در طول بیست سال گذشته در بین مردم افغانستان ریشه دوانیده است، اما بازهم ا.ا.ا مکلف است که زمینه کار را به همه فراهم کند و گلیم بازار آزاد را برچیند.
ديپلوماسی دالر سیطره امریکا را بر جهان حاکم ساخت و بعد از اوج قدرت، حال این کشور به ضعفهای اقتصادی، شکستهای نظامی، بحرانهای داخلی و از همه مهم به بحران هویت ایدیولوژی دچار میباشد و زود است که یک ابر قدرت دیگر ظهور نماید و جای امریکا را پُر کند. ثبات درازمدت پولی و اقتصاد پایدار هنگامی به جهان خصوصاً به افغانستان بر میگردد که مانند قبل پشتوانه پول، فلزات گرانبها و طلا شود که هیچگاه ارزش خود را نمیبازد، باعث تورم اقتصادی نمیشود و این نوع سیاست پولی دژ محکم در برابر انگیزه های استعماری و استثماری میباشد.
وروستي