بیایید از خود آغاذ نماییم و به تعصب نه بگوییم!

بیایید قبل ازاینکه دیگران را متعصب خطاب نماییم، نخست خود را از مسایل تعصبی به دور نگهداریم، خود را اجازه ندهیم تا به اقوام دیگر، رهبران دیگر،مذهب، فرهنگ و لسان دیگران توهین نماییم یا خودرا نسبت به آنان برتر بدانیم، بلکه قبل از همه موارد باید به افغانستان، منافع ملی کشور، بشریت و افغان بودن خو فکر کنیم و افتخار کنیم. افغانستان کشور متعلق به چند فرد، چند حزب و یا چند گروه مشخص نیست بلکه این سرزمین متعلق به همان هموطن پامیری ما است که هنوز در محیط بود و باش خود واسطه نقلیه ای ندیده است و از بیشتر امکانات و خدماتی که ما امروز از آن مستفید هستیم، آنها هنوز باخبر نیستند، این میهن متعلق به همان پشتون، هزاره و تاجک ای است که سالهاست قربانی جنگ و خون ریزی  بوده و دیوانه وار تشنه صلح و ثبات در این کشور است ، متعلق به همان هزاره ای است که بخاطر پيدا کردن یک لقمه نان خشک،  صدها نوع خطر مهاجرت به ممالک همسایه را قبول می کند و گاه گاهی حتی منجر به از دست دادن زندگی شیرینش نیز می شود، این کشور و این میهن همچنان متعلق به همان ازبیکی است که سالهاست  مصروف کار های شاقه کار است، همان نورستانی، پشه یی و افراد  سایر اقوامی است که چند دوکاندار سیاسی بنام رهبر به گونه های گوناگون حقوق شان را زیر پا می کنند و از آنها به حیث یک مهره استفاده های سیاسی صورت می گیرد. 

متاسفم از اینکه این همه مواردی که در فوق یاد شده حقیقت تلخ زندگی این ملت فقیر، جنگ دیده و قربانی اهداف دیگران است، ما قوی بودیم،ولی ضعیف شدیم، متحد بودیم اما متفرق شدیم ، ملت بودیم ولی به نام ها و گروه های متعدد تقسیم شدیم که بدبختانه یگانه دلیل این همه درد و رنج این ملت، تعصب و عدم موجودیت فرهنگ همدیگر پذیری است. ما می توانیم قویتر و متحدتر از قبل شویم، متمدن تر، با فرهنگو یک پارچه شویم و یک بار دیگر این کشور و این ملت را به سوی پيشرفت سوق دهیم تا باشد دیگر مادری در فراق پسر خود نرنجد، همسری در فراق شوهرش خون نگرید، و در مجموع دست مان به دیگران دراز نباشد. اما چه زمانی؟ چه گونه؟ زمانی می توانیم بر این همه چالشها و مشکلاتی فایق آییم که ما یک دیگر را بنام قوم، ملیت ، لسان، مذهب و نژاد نشناسیم، بلکه بنام افغان با همدیگر رفتار برادرانه و صمیمی داشته باشیم، زمانیکه هموطن هزاره ما در پوهنتون خوست به تحصیلات خود ادامه دهد، زمانیکه برادر تاجک ما بدون در نظرداشت سمت و قوم در ننگرهار ایفای وظیفه کند، زمانیکه هموطن ازبک مان در کندهار دوشادوش برادران پشتون خود مصروف خدمت باشد و زمانیکه برادر پشتون ما در شبرغان مصروف خدمت به هموطن ازبک و ترکمن مان باشد! همه امور بدون در نظر داشت قوم و مذهب به پیش برود و فقط و فقط در آن استعداد و لیاقت مدنظر گرفته شده باشد. بلی این جاست که ما ملت بزرگ، قوی و متحد  شناخته خواهیم شد که رهبر هزاره ما از حقوق برادران پشتون دفاع کند، رهبر پشتون ما از حقوق برادران ازبیک دفاع کند، رهبر تاجک مان دفاع از حقوق هموطن هزاره را بدوش گیرد و به همین گونه همه اقوام این سرزمین بدون در نظر داشت مسایل و تعصبات لسانی،سمتی، قومی و زبانی برای دفاع از حقوق افغانها دست بکار شوند.

برای رسیدن به این هدف نیاز است تا گام های عملی در این راستا برداشته شود تا باشد یک ملت عاری از این همه مشکلات داشته باشیم که سالهاست ما افغانها ها  به آن دچار هستیم و بتوانیم  نقطه پایانی گذاشته شود. برای حل این مشکلحکومت، مردم و علمای دینی کشور نقش اساسی را در این زمینه تمثیل کرده میتواند.