منع خشونت علیه زنان؟!

منع خشونت علیه زنان، قصه ی مفت است. داستان دو دختر جوان ۲۳ و ۲۵ ساله در هرات که سعی کردند خود را بسوزانند و خودکشی کنند، فراموش نمی شود. آنان نمردند و با مصدومیت ناشی از سوخته گی هنوز زنده استند و سوگمندانه گدایی می کنند؛ اما شوهران شان، بی تفاوت، فقط دنبال مال و همسران نو اند.

دو هفته قبل در آسترالیا، محفل منع خشونت علیه زنان از طرف مسلمانان، به خصوص افعان ها برگزار شده بود و این در حالی ست که بعضی مهاجرین، به خصوص هزاره ها، دو یا سه زن دارند و آنان را به نام خانم برادر، بیوه ی اقارب یا خواهر خود خواسته اند و برخلاف عقاید مدنی، نگه داشته اند.

***
برادری خواست زن کند
فکر همسر، خانه و فرزند کند
چون نداشت پول عروسی و محفل
قبول کرد خواهر مسکین را آلش- بدل کند
پدری خواست ثروتش را چهار چند کند
فکر آینده، همسر دیگر و چند فرزند کند
ز خوشحالی قبول کرد دعوت خان قریه
که دخترش را به او زن کند
به دختران گفته شد که ندارند چاره جز این
که شوهر و خانه جدید را پسند کنند
نه تنها کار شان باشد شستن و پختن
خانه جاروب و فکر چند فرزند کنند
ز روز اول شنیدند که هر شب
نان تازه پزند و تنور را گرم کنند
گر خشو یا ننو زند حرف زشت
زبان قطع کرده گوش ها را بند کنند
اما آن دو ناچار ز جور و اذیت زیاد
کردند خودکشی، سوختند از یاد