چه صفایی بود در آن روزگاران
نشسته با فامیل دور یک دسترخوان
صدای رادیوی خانه بود بلند
پیام صبحگاهی داشت بهر یاران
هم خورد و هم بزرگ آماده ی رفتن
یکی سوی مکتب، دیگری سوی کار روان
اگر کم بود یا زیاد، همه داشتند قناعت
چه دل ها بود جمع، چهره ها چه خندان
چه روز هایی بود، چه روزگار خوش
من نیز چه خوشحال روانه ی کودکستان
هر روزم آغاز می شد با این نوای زیبا
د سباون پیغام، پیام صبحگاهان
وروستي