ز این رهبران سُست عنصر دلم گرفت
هم رزمان، همسنگران و دلیرانم آرزوست
ملول گشت خاطرم از این همه ادعا و بیان
وطندارانی چون امان، داوود و نجیبم آرزوست
تا بکی دل بگیرید و چشم ها باشد پُر ز نم؟
دهقانان، کارگران و استادانم آرزوست
گر بگردی این شهر را کوچه به کوچه
منافق بینی هر جا، مرا یک با ایمانم آرزوست
این همه بیان فقط از مجاهد و جهاد بهر ملت
مرا همان ویش زلمیان و دوستان با وجدانم آرزوست
نگفت آن شیر شهید (نجیب)، عاقبت خواهید دید!
مرا نکته ها و بیانات آن مرد مردانم آرزوست
وروستي