
12.09.2014
به اين پرسش نيز بايد پاسخ گفت كه چرا قرآن اين را چون نعمتى خوانده، اين حالت آسمان و زمين چگونه و از كدام ناحيه نعمت تلقى مى شود؟ پاسخ آن واضح است، و آن اين كه روى زمين، اين فرش خانه او، ميان دو موقعيتى قرار گرفته كه يكى شواظ من النار: شعله هاى آتش است و ديگرش نحاس: فلز گداخته، ولى خانه او از گزند هر دو محفوظ و مصئون!!
در آيه 30 سوره الأنبياء؛ همان كه جناب ميرزا با تلاش بى حاصلش به نقد آن جسارت كرده؛ مشاهده مى كنيم كه متصل پيدايش آسمانها و زمين به پيدايش آب و اين كه تمامى جانداران را از آن آفريده است اشاره نموده و مى فرمايد: آيا كافران به اين توجه نكرده اند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند و ما آنها را از هم جدا كرديم، و هر جاندار را از آب آفريديم، پس آيا ايمان نمى آورند؟! در اين آيه كه متصل پيدايش آسمانها و زمين به پيدايش آب و تمامى جانداران از آن اشاره دارد، حقيقتى بازگو شده كه با بيان ساينس صد در صد وفق دارد، آن چه را ساينس امروز مى گويد قرآن هزار و چهار صد سال قبل گفته!! اگر شما امروز از متخصصين علوم ساينسى نه بلكه از يك دانشجوى آن نيز در باره پيدايش آسمانها، زمين، آب و جانداران بپرسيد جواب شان بدون شك همان خواهد بود كه قرآن فرموده، ساينسدانان، زمين شناسان، علماء جيولوژى و بيولوژى مى گويند: هايدروجن سبك ترين عنصر است كه اتم آن داراى يك الكترون و يك پروتون است، و از جمله اولين عناصرى است كه قبل از بقيه ايجاد شده، متعاقب آن هيليوم است كه اتمش يك پروتون و دو اليكترون دارد، هايدروجن دو سوم تركيب ماليكول آب را تشكيل مى دهد، دو ماليكول هايدروجن با يك ماليكول آكسيجن يك جا مى شود و آب تحويل مى دهند، بقيه عناصر و مركبات آن بعداً ايجاد شده اند.
بياييد در برابر آيه اى ديگر كه نقاد ناآگاه و كم مايه آن را به باد نقد گرفته كمى درنگ كنيم، آيه هفتم سوره هود چنين است:
وَهوَ الَّذِى خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُه عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ * هود: 7
و او همان ذاتى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و عرشش بر آب بود، تا شما را بيازمايد كه كدامين تان عملاً بهترين است، اگر به آنان بگويى كه پس از مرگ برانگيخته مى شويد آنان كه كفر ورزيد اند حتماً مى گويند: اين چيزى جز جادوى آشكارا نيست!!
در اين آيه مباركه گفته شده كه خداوند متعال آسمانها و زمين را در شش روز آفريد، در حالى كه عرشش بر آب بود، در تفسير آيت شاهد اختلاف عميق ميان مفسران هستيم، هم در اين رابطه كه مراد شش روز مذكور همين شش روز ما يعنى هفتاد و دو ساعت است يا شش مرحله تكوينى، و هم در اين رابطه كه معنى اين فقره چيست كه در اثناى آفرينش آسمانها و زمين عرش خدا بر آب بود، آيا عرش و آب قبل از آسمانها و زمين آفريده شده اند؟ آيا عرش چيزى است كه بر سطحى قرار گرفته، همانند تخت هاى معمول؟ و يا معنى آن اين است كه در آن مرحله جز آب تركيب ديگرى زير عرش ملكوت الهى سراغ نمى شد؟ آيا مراد از آب همين آب موجود ما است يا اين كه در آن مرحله تمامى موجودات آسمانها و زمين به گونه مايع بود؟ در اين رابطه آرائى نيز ارائه شده كه نه تنها با بيان قرآن عميقاً مغايرت دارد بلكه وسيله اى در دست افرادى چون ميرزا قرار گرفته و آن را به قرآن منسوب كرده و به نقد آن پرداخته، نقد رأى غلط و انتباه نادرست يك شخص را چون نقد قرآن قرار داده.
براى درك درست رهنمودهاى اين آيه متبركه اين مطالب را در نظر داشته باشيد:
در اين جا در رابطه به خداوند متعال الفاظ (عرش) و (يوم) به كار رفته، انسانها اين نامها را بر دو مسمى خاصى گذاشته اند، زمانى كه اين نوع اسماء در رابطه به ذات و صفات الهى به كار مى روند نبايد آن را به معنى متبادر و متداول آن گرفت، نه عرش چيزى شبيه به تخت روى زمين است و نه اين يوم زمانى است كه ما آن را به نام روز ياد مى كنيم و دوازده ساعت است، در آياتى كه اين گونه الفاظ براى اشياء غيبى به كار رفته قرآن آن را آيات متشابهات خوانده است، كه در آن اشياء غيبى كه انسان در قاموس خود نام و اسمى براى آن ندارد به الفاظى ياد شده كه در اصل براى اشياء ملموس و مشهود و قابل رويت وضع گرديده، با اين شيوه بيان معلومات نسبى از اشياء غيبى در اختيار ما قرار مى گيرد، يكى از مثالهاى آن همين اسم يوم است كه قرآن در محلى و به مناسبتى آن را براى زمانى معادل هزار سال آورده و در محل ديگر براى زمانى معادل پنجاه هزار سال، پس آن شش روز همين شش روز ما كه معادل هفتاد و دو ساعت است نبوده بلكه به شش مرحله تكوينى اشاره دارد كه شايد هر يكى مليون ها سال را احتوى كند. تفصيل اين مطلب را در تفسير آيه 54 سوره الاعراف در تفسير د قرآن پلوشى مطالعه كنيد.
در رابطه به اين فقره (وكان عرشه على الماء) مفسران عزيز آراء گوناگون ارائه داشته اند، از تعبير برخى چنان بر مى آيد كه شايد عرش الهى شبيه به تختهاى روى زمين خواهد بود و بودنش بر آب شبيه به قرار گرفتن كدام تخت زمينى روى آب!!! در حالى كه نه عرش الهى شبيه تختهاى روى زمين است و نه استقرارش بر آب شبيه استقرار تخت معمول بر آب، نه عرش شى ازلى است و نه آب، نه مراد و معنى اين الفاظ اين است كه عرش خدا روى آب قرار داشت و نه عرشش چنان است كه براى استقرار به سطحى هموار ضرورت دارد، خداوند متعال خيمه آسمانها را بدون ستونهاى ملموس و مشهود بلند داشته است، عرشش چگونه به مستقر ضرورت خواهد داشت؟! اين پندارها و تصورات نادرست و غلط زاده ذهن تاريك كسانى است كه خدا و عرشش را با مخلوقات روى زمين تشبيه مى كنند، در حالى كه قرآن مى فرمايد هيچ چيزى در اين عالم وتمامى مخلوقات عالم شبيه خدا نيست (ليس كمثله شئ: هيچ چيزى شبيه و همانند او نيست، معنى آيت قطعاً اين نيست كه در اثناى پيدايش آسمانها و زمين عرش خداى متعال روى آب قرار داشت، كسانى كه در تعبير و تفسير اين آيت و بقيه آيات متشابه اين اسلوب غلط را به كار مى گيرند با پرسش هايى روبرو مى شوند كه هيچ پاسخى براى آن نخواهند يافت، چون اين كه: مگر آب قبل از پيدايش كائنات خلق شده؟ قبل از پيدايش آب عرش در كجا بود و بر چه چيزى قرار داشت؟ خداوند جل شأنه قبل از پيدايش عرش و آب در كجا بود؟! مطلب اصلى آيت را كسانى به آسانى و بدون زحمت و تكلف درك مى كنند كه سياق و سباق آيت، آيات ماقبل و مابعد آن را در نظر داشته و متوجه باشد كه اين آيت در ارتباط به كدام موضوع و در چه محلى آمده و موضوع اساسى و محورى بحث چيست، اگر در اين جا با كمى دقت و اهتمام توجه كنيم به زودى براى مان هويدا مى شود كه اين آيت با آيت قبلى ارتباط عميق دارد، در آيه قبلى مى خوانيم كه رزق و روزى تمامى جانداران بر ذمه پروردگار عالم است، همان كه از مستقر و مستودع (از موعد پيدايش و مرگ) شان آگاه است، متعاقب آن آمده است كه الله متعال همان ذاتى است كه آسمانها و زمين را آفريده است، همه مى دانيم كه اسباب و وسائل اساسى و اصلى رزق و روزى انسان آسمان و زمين است كه از يكى باران مى بارد و آفتابش به زمين نور و حرارت مى بخشد و ديگرش دانه و ميوه مى روياند، و در تمامى اسباب رزق و روزى زمين و آسمان مهمترين آن آب است كه باريدن، جارى شدنش روى زمين و ذخيره كردنش به مشيت الهى و طبق سنن الهى انجام مى يابد، حال كه واقعيت چنين است بايد بدانى كه خداوند متعال يقيناً ذمه وار رزق و روزى تمامى جانداران روى زمين است.