برخورد خشن جریان های نو اسلامی با سنت ها و باور های خرافی جوامع اسلامی، هرچند به منزله ی تطهیر دین از خرافات، بسیار خوب است، اما تفریط آن ها بدون ملاحظه ی فرهنگی، تاریخی و اثرات انعکاس بد، مردم را از هاله های سیاه، بیرون نمی کشد. مثلاً تخریب چند زیارت در غزنی، وارد کردن زیان به آن ارزش های تاریخی است که بدون شک در بررسی عوامل منفی نیز موثر اند. شدت خشونت در این عرصه، مردم را که به تاریخ خویش علاقه دارند، به دگم اعتقاد می کشاند تا بدون توجه به منطق ترک اعتیاد گونه ای از پرستش مُرده(زیارت قبور) به آن استمرار داشته باشند.
بیشتر پس از جهاد ضد شوروی، نوع نگرش بر اعتقادات دینی که از سلفیت و و هابیت حامی جهاد نیز منشه می یافت، مردم ما را از اجرای سنت هایی باز می داشت که یکی هم قایل شدن به ارجحیت، قدسیت و کارایی زیارات، در واقع قبور مرده گان بود.
در فرهنگ های شرقی، به خصوص در جوامعی که بسیار دین زده اند، هرچند کرامات خاص دینی که به سود فزیکی فرد طالب بیانجامند، صرف نظر از دروغ ها، حتی یک نمونه ندارند، اما رابطه ی علت و معلول که نیاز و نیازمند می سازد، یک طرف قضیه را که طرف طالب است(تاجر دین) به سود می رساند.
قبور زیادی اند که میلیون ها دالر عاید دارند؛ هرچند این عواید، هیچ نفعی به حال مُرده گان آن ها ندارند، اما در رده های منافع فرهنگی، تاریخی و ثقافتی، حمایت می شوند تا بر اثر بار فکری آن ها، به عواید دولتی و غیر دولتی افزوده شود. یک گونه ی این اقتصاد، مشمول توریزم می شود که جایگاه تاریخ در آن معلوم است.
یادم می آید دکتور سید انور الحق احدی در یک مجلس استجواب ولسی جرگه، زمانی که وزیر مالیه بود، در پاسخ به اعتراض چند ملا و تنظیمی بی عقل که به جای کمک از خارجیان(به اصطلاح کفار) چرا از کشور های اسلامی نمی خواهید، با کنایه و تمسخر جواب می دهد که کمترین کمک ها را کشور های اسلامی می کنند.
در بعضی کشور های اسلامی، موقعیت های تجاری، عواید نفت، زیارت و کعبه، آن قدر عاید دارند که ساخت و ساز دیوانه وار آسمانخراش ها و مراکز تفریحی بر اثر ازیاد درآمد آن هایند.
داکتر احدی همچنان افزوده بود، مسوولانی در گذشته، 25 سال قبل، مبلغی را از یک بانک اسلامی در دُبی، وام می گیرند، اما آن بانک، باوجود درک مشکلات افغانستان، نه فقط پولش را مطالبه می کند، بل مفادش را بدون کم و کاست می گیرد.
مردم ما شاهد اند در کشور های به اصطلاح اسلامی که هرکدام یک واحد سیاسی شمرده می شوند، به ویژه در عربستان، به میلیون ها مسلمانی که سالانه میلیارد ها دالر را با اعتقادات دینی، مفت و رایگان به این کشور، واریز می کنند، نامی بیشتر از اجنبی داده نمی شود. این کشور ها اگر مایل به کمک هم باشند، فقط وارد عرصه ای می شوند که دینی باشد.
به جز یک پروژه ی عمرانی امارات متحده ی عربی در منطقه ی قصبه ی کابل، آن چه از کمک های اسلامی می شناسیم، یا خرما بوده اند یا گوشت های خیراتی که بسیاری از پول های حج خود ما خریده می شوند. برعکس، سرمایه گذاری های کلان برای ساخت مراکز دینی، چون مساجد، تکایا و غیره، نمایانگر این حقیقت تلخ اند که حتی کشور های به اصطلاح اسلامی نیز با توجه به اعتقادات غیر تعریف شده ی مردم، بالاتر از آن چه را که از این طریق(ساخت و ساز دینی- مذهبی) برای ما مصرف کرده اند، دوباره به دست می آورند.
با رنگین شدن آبدات اعتقادی، به خصوص حفظ علاقه ی کورکورانه مردم به فرق مختلف مذهبی که حالا در افغانستان به سلفیت و وهابیت نیز رسیده است، یک بخش بزرگ افغان ها بدون توجه به حد نگه داری تعلقات دینی، میلیارد ها دالر را صرف کشور هایی می کنند که در مقابل، فقط تماشای چند مرکز دینی و زیارتی را تحویل شان می دهند. فاجعه ی 25 مرتبه یی حج رییس اوقاف یکی از ولایات ما از پول های دولتی، بخشی از زیان هایی ست که بر اثر اعقتادات نیز مرتکب می شویم.
در جامعه ی سنتی ما، زیان های اقتصادی طلب از مُرده، به نام زیارت، به خصوص وقتی بیرون می روند، میلیون ها دالر مردمی را ضایع می کنند که در کشور خودشان محتاج آن هایند.
رییس جمهور تاجکستان، در اعتراض به عملکرد یک زن و مرد فقیر که پول چند سال پس انداز خویش را بدون توجه به نیاز های شدید ترمیم و اولویت های خانه، خرج سفر کعبه کرده بودند، انتقاد می کرد؛ چرا آن پول را صرف خودشان نکردند؟ او همچنان یادآوری کرد شاید همه موفق به زیارت کعبه نشوند، اما به این معنی نیست که بی دین می میرند. در گذشته اکثر پدران و مادران ما نتوانسته اند حج بروند.
حرف در این است که پالایش باور ها به یک امر خطیر و فرض فرهنگی ما مبدل شده است. زیان های عدم تعادل، حتی در ساحه ی دین نیز قابل جبران نیستند. آن چه در زیر می خوانید، گونه ی دیگری از زیان های اقتصادی جامعه ی ماست که بخشی از مردم با اعتقاد طلب از مُرده، خودشان را با مرگ یا مرگ تدریجی مواجه می کنند. مزیت این گزارش در این است که کسی از خود اجتماعات خرافه زده، اما با روشنفکری، وارد خلوت هایی شده که شاید برای یک غیره یا غیر معتقد، آسان نباشد.
هدر رفتن 35 میلیارد افغانی پول مردم ما صرف به خاطر زیارت قبور، افزون بر ارمغان فقر، در یک کشوری که وابسته به اقتصاد خارجی مانده است، فاجعه به شمار می رود. به جرات باید بگوییم که در سنت و فرهنگ زیارت و طلب از مُرده، فقط گونه ای از روحیه ی تحمل بدبختی به وجود می آید.
تمام کسانی که زیارت می کنند و زیارت می روند، پس از فراغت، به حالتی برمی گردند که جز تحمل و صبوری در برابر عذاب مدام ناهنجاری هایی که هیچ گاه با اخلاص به زیارت و دینیات، حل نمی شوند، در واقع به عقب برگشته اند. فکر کنید، اگر برای دریافت گندم، به زحمت زراعت رو نیارویم، در کدام زیارت، به طلب آرد، لبیک می گویند؟
علی شهیر:
شیعیان افغانستان در ده سال گذشته، ۳۵ میلیارد
افغانی را هزینه ی زیارت کربلا کردهاند
یافتههای روزنامهی صبح کابل نشان میدهند که شیعیان افغانستان طی ده سال گذشته، ۳۵ میلیارد افغانی را هزینهی زیارت کربلا کردهاند. بر اساس یافتههای روزنامهی صبح کابل، در ده سال گذشته به طور اوسط ۲۵۰ هزار تن از طریق شرکتهای زیارتی و سیاحتی از افغانستان و دستکم ۵۰ هزار تن از طریق دیگر از افغانهای مهاجر و کارگر مقیم ایران به زیارت قبر امام حسین و سایر امامان شیعه، به عراق و سوریه رفتهاند.
با آن که درصد بیشتر شیعیان افغانستان در ولایتهای توسعهنیافته و فقیر این کشور زندگی میکنند و بیشتر شغل آنان در این ولایتها کشاورزی است، طبق یافتههای صبح کابل، زایران زیادی با گرفتن قرض، فروش زمین یا جایداد نیاز زندگیشان به زیارت کربلا رفتهاند.
صابره، هفت سال پیش، زمانی که ۵۸ سال سن داشت، با شوهرش غلام حسین از منطقهی دورافتادهی دایکندی، تصمیم گرفتند برای زیارت کربلا به عراق بروند.
صابره و شوهرش۲۰۰ هزار افغانی را از نزد اقاربشان بهخاطر این سفر زیارتی قرض میکنند و بعد از چندین سال بهآروزی دیرینهیشان که زیارت کربلا بود، میرسند. هفت سال پیش(سال۱۳۹۱خورشیدی) سهولتها برای رفتن بهزیارت «عتبات و عالیات» کمتر از حالا بود. مقدار پولی که صابره و شوهرش غلامحسین از اقاربشان وام گرفتهبودند، در طول این سفر مصرف میشود و پولی که در خانه داشتند را نیز مصرف سوغاتی و ختم قرآن و مراسم مهمانداری بعد از زیارت میکنند.
صابره میگوید، بعد از چند ماهی که از «کربلاییشدن» آنان میگذرد، طلبکاران برای گرفتن پولشان، سراغ آنان را میگیرند. غلامحسین، شوهر صابره تلاش میکند که با فروختن داراییشان از قبیل وسایل خانه، مواشی و زمین زراعتی، قرضشان را ادا کنند؛ اما بعد از برآوردها میبیند که تمام دار و ندارش، بیشتر از ۳۰ هزار افغانی نمیشود. بهگفتهی صابره، شوهرش مجبور میشود برای پرداخت قرضهایش، این بار پول «سر سود» قرض بگیرد؛ کاری که میزان وامهای آنان را بعد از هفت سال از ۲۰۰ هزار افغانی به ۸۰۰ هزار افغانی رسانده است.
حالا در میان این وامها، صابرهی ۶۵ ساله همراه با یک پسر و دخترش، تنها مانده است. غلامحسین شوهر صابره بهخاطر قرضداری به ایران فرار کرده است. این، همهی ماجرای سفر زیارتی صابره و شوهرش نیست. قرضداران برای به دستآوردن پولشان، چشم به تنها دختر آنان دوختهاند.
این مادر و پدر با آن که دخترشان زهره ۳۲ ساله شده است، هنوز او را به شوهر ندادهاند. صابره میگوید که از تنگدستی منتظر اند پسرشان مهدی که حالا ۱۸ ساله است، بزرگ شود و زهره را در بدل زنی برای مهدی به شوهر دهند.
تأسیس شرکتهای سیاحتی و زیارتی و همچنان تشویق ملاهای مساجد در پای منبرها، سبب شده بود که بیشتر از پیش، شوق زیارت قبر امام حسین(امام سوم شیعیان) به دل صابره موج بزند. او شوهرش را با وضع مالی ای که داشتند، متقاعد میکند که با پول قرض، خودشان را به یکی از شرکتهای زیارتی و سیاحتی برای رفتن به کربلا، ثبتنام کنند.
در کنار تبلیغات افراطی ملا امامان مساجد، تبلیغات رنگارنگ برخی از شرکتهای زیارتی و سیاحتی نیز سبب شده است که مردم با آن که شرایط خوب مالی ندارند، اما برای رفتن به زیارت کربلا، اقدام کنند.
زهرای ۵۰ ساله، باشندهی ولسوالی جاغوری ولایت غزنی میگوید که در کنار عقیدهی مذهبیاش، تبلیغات شرکتهای زیارتی سبب شده است که او بیشتر از پیش بهرفتن به کربلا تشویق شود.
زهرا میگوید: «چندین شرکت زیارتی، تبلیغات میکردند که تنها در بدل ۱۵ هزار افغانی ما را به کربلا میبرند و پس میآورند. از خانهی ما چهار و پنچ نفر رفتیم؛ اما وقتی که از کربلا برگشتیم، بیشتر از ۶۰ هزار افغانی سر هر نفر مصرف شد و ما قرضدار قرضدار شدیم.»
شماری از عالمان دینی میگویند که اولین شرط قبولی هر زیارت، داشتن توانایی مالی فرد است. این عالمان، رفتن به زیارت کربلا را مستحب و دارای ثواب اخروی میدانند و نفقهی خانواده را واجب.
سالم حسنی، عالم دین و مشاور امور دینی رییس جمهور غنی، به روزنامهی صبح کابل میگوید: «زیارتِ آرامگاه امام حسین در مذهب شیعه، یکی از مستحبات است و دارای فضیلت بسیار؛ اما اهمیت هر زیارت و اولین شرط آن، این است که فرد از نگاه مالی توانمندی رفتن به زیارت را داشته باشد و بعد از ادای آن، قرضدار نشود.»
این عالم دین میافزاید که اگر کسی به خاطر رفتن به زیارت قرضدار شود و از نگاه مالی در شرایط بد قرار بگیرد، چنین زیارتی از نگاه شرعی، اشکال دارد.
سالم حسنی میگوید: «مسألهی نفقهی فامیل به ویژه برای مردان یکی از واجبات است. در صورتی که کسی به خاطر زیارت که یک مسألهی مستحب است، از نفقهی عیالش بکاهد، این زیارت مشکل دارد.»
آقای حسنی در مورد تبلیغات افراطی برخی از شرکتهای زیارتی و سیاحتی همچنان تاکید دارد که باید چیزی که در تبلیغات گفته میشود با خدمات مطابقت داشته باشد. در غیر آن از نگاه شرعی، کار چنین شرکتهایی جواز ندارد.
مشاور امور دینی رییس جمهور غنی در مورد جنبهی اقتصادی این سفرهای زیارتی برای کشوری مانند افغانستان میگوید که از نگاه دینی هرکس هر درآمدی که دارد، اختیار آن را در امور که قانونی و شرعی باشد، دارد؛ اما این جواز ندارد که کسی با شرایط دشوار اقتصادی، پول نفقهی عیال خود را هزینهی زیارت کند.
در میان شرکتهای سیاحتی و زیارتی، برخی از شرکتهایی نیز وجود دارند که از عقیده ی مذهبی مردم سوء استفاده کرده و از آنان کلاهبرداری میکنند.
قاری عبدالعلی(نام مستعار)، باشندهی ولایت هرات، میگوید که سه سال پیش، نماینده ی کاروان ۱۵نفری بوده است که از هرات، آنان را به یکی از شرکتهای زیارتی که نمیخواهد نامی از آن شرکت گرفته شود، در کابل ثبتنام کرده است.
دو سال پیش، از هر زایری که به ایران و عراق میرفت، سفارت ایران در کابل،۳۰۰ یورو ضمانت میگرفت و این پولهای ضمانتی از آدرس شرکتهای زیارتی به سفارت، تحویل داده میشدند.
عبدالعلی میگوید، شرکتی که آنان ثبتنام کرده بودند، بعد از برگشت زایران از عراق و ایران، پول ضمانتی هیچ یکی از آنان را- که نزدیک به یک هزار و۵۰۰ تن میشدند، با بارها مراجعه به دفتر این شرکت- بر نگشتانده است.
وقتی ۱۵ نفر هراتی که نمایندهی آنان عبدالعلی بود، او را به دزدی و دست داشتن به کلاهبرداری با صاحب شرکت متهم میکنند، عبدالعلی میگوید: «وقتی مسألهی آبرویم مطرح شد، من دست به اقدام شدم. اینقدر میفهمیدم که شرکت هنوز پولها را از سفارت، نگرفته است.
شرکتهای کلاهبردار:
من که کارت ۱۵ نفر پیشم بود، مستقیم به سفارت ایران رفتم و تقاضای پول ضمانتی را کردم. سفارت بعد از پرسوجوی زیاد، بالاخره پول ضمانتی ۱۵نفر را به من داد؛ اما اصل ماجرا پس از آن شروع شد.»
وقتی افراد شرکت زیارتی آگاه میشوند که عبدالعلی، پول ضمانتی اقارب و دوستانش را از سفارت گرفته است، او را یک شب بهدفترشان در قلعهی ناظر دشت برچی زندانی میکنند که بتوانند پول را از پیشش بگیرند: «آنان بهبهانهی پُر کردن فُرم، مرا در دفترشان خواستند؛ اما وقتی فهمیدم که آنان میخواهند پول را از پیشم بگیرند، دستشویی رفتم و پولها را به زیرلباسی(نیکر) خود انتقال دادم و «ایزار بندم» را هم چندین گره محکم زدم.»
عبدالعلی میگوید که افراد شرکت زیارتی و سیاحتی چندینبار بالای او حمله میکنند، اما موفق به گرفتن پول از او نمیشوند. «تا ساعت یک شب آنان چندبار تلاش کردند، اما موفق نشدند پولها را از من بگیرند و من دوباره به دستشویی فرار کردم و آنجا دروازه را سرم قفل کردم. سرانجام ساعت یک شب به محافظان صادقیزاده نیلی، وکیل دایکندی که دفترشان نزدیک به دفتر شرکت بود زنگ زدم و آنان مرا نجات دادند.»
در کنار این، شرکتهای زیارتی دیگری نیز وجود دارند که پول مردم را به بهانهی بُردن به زیارت گرفته اند؛ اما هیچ کسی را به زیارت نبرده اند. شرکت زیارتی و سیاحتی «راه آفتاب» یکی از این شرکتهاست. روزنامهی صبح کابل که با هشت تن از مشتریان این شرکت، حرف زده است، آنان میگویند که این شرکت با تبلیغاتی که داشت و تخفیفی که برای مشتریانش در نظر گرفته بود، سبب شده بود بیشتر از یک هزار نفر در آن ثبتنام کنند.
ظاهر اکبری، باشندهی شهر کابل که در زمستان سال۱۳۹۳، خود و پدر بزرگش را در این شرکت ثبتنام کرده بود، میگوید که «این شرکت بابت ثبتنام هر نفر،۵۰ هزار افغانی میگرفت؛ اما بعد حاضر شد ما را با ۴۸ هزار افغانی، ثبتنام کند. ما ۷۶ هزار افغانی دادیم و گفتیم که ۲۰ هزار افغانی را نزدیک رفتن میدهیم.»
آقای اکبری میگوید که اربعین گذشت، اما این شرکت سر همهی مشتریانش کلاه گذاشت و هیچ کسی را به کربلا نبرد. به گفتهی اکبری، بعد از این که همه مطمین شدند این شرکت کلاهبردار است، صاحب او را به محکمه کشاندند. «در چندین محکمه بردیم و اسناد خود را نشان دادیم؛ اما تا کنون که پنج سال میگذرد، موفق به گرفتن پول خود نشدهایم.»
عباس سروش، باشندهی ولایت دایکندی، از مشتریان دیگر شرکت زیارتی و سیاحتی راه آفتاب است که هشت تن از اعضای فامیل خود را در این شرکت ثبتنام کرده و بابت ثبتنام آنان۸۰۰ هزار افغانی، پرداخته است.
سروش میگوید: «رییس این شرکت کسی به نام رضا است. وقتی ما علیه او در دادستانی کل(لوی سارنوالی) پرونده(دوسیه) باز کردیم، رضا بعد از فیصلهی محکمهی ابتدایی شهر کابل، در محبس کابل، زیر نظارت قرار گرفت که ازش تحقیق شود. چون او از طرف یکی از رهبران جهادی حمایت میشد، در رخصتیهای فوت مارشال فهیم، از این محبس کشیده شد و دیگر کسی او را ندید. سندها طوری دستکاری شد که گویا محکمه چنین کسی را هیچ بازداشت نکرده است و محکمه به ما هیچ گزارشی نداد که رضا را کی ضمانت کرده است؟ او حالا در میدان هوایی کابل، وظیفهی نظامی دارد.»
با این حال، مرتضا یعقوبی، معاون اتحادیهی شرکتهای زیارتی و سیاحتی، به روزنامهی صبح کابل، تخطی برخی از شرکتهای زیارتی را تایید میکند؛ اما از شرکت خاصی نام نمیبرد. او میگوید که بارها شرکتهایی که تخطی کرده اند را به مراجع عدلی و قضایی، معرفی کردهاند.
میثم حسینی، مشاور ارشد بودجه و امور گردشگری وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز تایید میکند که در روزهای نزدیک به اربعین، شرکتهایی ایجاد میشوند که بدون جواز اند؛ اما هیأت آنان در سطح شهر کابل، نظارت میکند که فعالیت این شرکتها را متوقف کند. او در مورد تخلفهای شرکتهای ثبتشده، اما میگوید که تا کنون چنین موردی به آنان شکایت نشده است.
افزایش شرکتهای زیارتی، سیاحتی و زایران:
آمار وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان نشان میدهد که حدود یک هزار و ۳۰۰ شرکت زیارتی و سیاحتی در این وزارت ثبت شده اند. از آن جمله حدود ۵۵۰ شرکت به تازگی(در سال جاری خورشیدی ۱۳۹۸) ثبت این وزارت شده اند.
نور محمد حسنخیل، رییس تصدی «افغان تور» در وزارت اطلاعات افغانستان، به روزنامهی صبح کابل میگوید که شرکتهای زیارتی و سیاحی به چندین اتحادیه تقسیم شده اند؛ شرکتهایی که زایران را به ایران و عراق میبرند، یکی از این اتحادیههایند.
آمار تصدی «افغان تور» وزارت اطلاعات و فرهنگ، نشان میدهد که در اربعین سال گذشتهی خورشیدی(۱۳۹۷) بیشتر از۳۰ هزار زایر از طریق این شرکتها به کربلا رفتهاند؛ اما اللهیار محمدی، رییس یکی از شرکتهای زیارتی و سیاحتی در غرب کابل، به روزنامهی صبح کابل میگوید که تنها شرکت او در سال ۱۳۹۶، یک هزار نفر و در سال گذشته ی خورشیدی، حدود۹۸۰ نفر را به زیارت «عتبات و عالیات»، فرستاده است.
به گفتهی مقامهای وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، هزینهی میانگین هر زایر از طریق شرکتهای زیارتی،۶۵۰دالر/ معادل ۵۲ هزار افغانی میشود.
مرتضی یعقوبی، معاون اتحادیهی شرکتهای زیارتی و سیاحتی بخش عتبات و عالیات میگوید که از مجموع بیش از یکهزار شرکت زیارتی و سیاحتیای که در افغانستان وجود دارند،۱۲۰ شرکت آن در بخش انتقال زایران از افغانستان به «عتبات و عالیات» فعالیت دارند.
به گفتهی آقای یعقوبی، آمار اتحادیهی آنان نشان میدهد که سالانه از طریق این شرکتها،۳۰ تا ۳۵ هزار نفر به زیارت کربلا میروند. او تاکید دارد: «فهرست همهی ثبت نام کنندگان شرکتهای زیارتی و سیاحتی به خاطر طی مراحل اداری از زیر نظر ما میگذرد و آمار زایرین، سالانه پیش ما ثبت میشود.»
یعقوبی میگوید که چون آمار ها تمام سالها یکسان نبوده، بهگونهی میانگین در هر سال، ۲۵ هزار نفر از طریق این شرکتهای زیارتی به کربلا میروند. به گفتهی معاون اتحادیه شرکتهای زیارتی و سیاحتی، هزینهی هر زایر از این طریق به طور میانگین ۵۰ هزار افغانی میشود. از سوییهم آمار ادارهی کل امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور/ داخلهی ایران نشان میدهد که سالانه بیشتر از پنج هزار مهاجر و کارگر افغانی مقیم این کشور، از طریق ایران به کربلا میروند که هزینهی میانگین هر زایر۴۰۰ دالر/ معادل ۳۲ هزار افغانی، عنوان شده است.
با این حال هزینهی میانگین هر زایری که از افغانستان از طریق شرکتهای زیارتی به کربلا میرود،۵۰ هزار افغانی و هزینهی هر زایر افغانی که از طریق ایران به کربلا میرود، ۳۲ هزار افغانی برآورد شده است؛ اما هزینهی زیارت تنها به مقدار پولی که به شرکتهای زیارتی داده میشود، خلاصه نمیشود. خرید سوغاتی و برگزاری ختم و مهمانداری پس از سفر، هزینههای هنگفت دیگری اند که هر زایری میپردازد.
خرید سوغاتی از عراق که شامل کفن تربتنویس، مُهر، تسبیح، خرما، انگشتر و امثال آن میشود، بخشی از هزینههای گزاف زیارت را تشکیل میدهد. سلیمهی ۲۲ ساله، باشندهی بامیان که سال قبل به کربلا رفته است، به روزنامهی صبح کابل میگوید که تنها ۷۰ هزار افغانی را هزینهی آوردن سوغاتی کرده است. کفن تربتنویس، یکی از سوغاتیهای باارزش سلیمه از کربلا است. به گفتهی سلیمه، اقارب او، باور دارند که این کفن از عذاب قبر میکاهد.
روزنامهی صبح کابل با بیش از ۴۰ تن از کسانی که به زیارت کربلا رفتهاند، در مورد هزینهی سفر زیارتیشان، در کابل و چند ولایت دیگر از جمله غزنی، دایکندی، مزارشریف، هرات و بامیان و همچنان با۲۰ زایری که از ایران به کربلا رفتهاند، گفتوگو کرده است.
یافتههای صبح کابل، نشان میدهند که مصرف مجموعی هر زایر در افغانستان، بعد از برگشتن از کربلا و گرفتن سوغاتی و برگزاری ختم، به گونهی میانگین،۱۰۰ هزار افغانی و مصرف هر زایر افغانی مهاجر مقیم ایران، به گونهی میانگین، ۴۸ هزار افغانی بوده است.
با این حال، سفر زیارتی زایرانی که از افغانستان در ده سال گذشته به کربلا رفتهاند، ۲۵ میلیارد افغانی و از زایران افغانی که از طریق ایران به عراق رفتهاند، ۹ میلیارد و ۶۰۰ میلیون افغانی، هزینه داشته است.
منبع:
https://subhekabul.com/%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4/%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4-%d8%aa%d8%ad%d9%82%db%8c%d9%82%db%8c/%d8%b4%db%8c%d8%b9%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%81%d8%ba%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa%d9%87-35-%d9%85%db%8c%d9%84%db%8c/
وروستي