مهارت های ملی چراندن حیوانات (طنز)

خواننده گان نوشته های این قلم به یاد دارند که شاید در حدود دو سال قبل با نوشتن مقاله ی «تبیین ادعای مردم متمدن!» (اکثریت روستایی)، تفاوت هایی را زیر سوال برده بودم که در فرهنگ مداحی و ادعایی افغان ستیزان، در همه جا به ما طعنه می زنند. در آن مقاله، وضعیت اجتماعی مردم ما را با اکثریت مردمی که در روستا ها با فرهنگ روستایی زنده گی می کنند، تبیین کرده بودم.

زنده گی مردم روستایی ما با هیچ تفاوتی، فقط در مثال گروه هایی کوچک افراد متمول روستایی، از عامه ی مردمی مجزا می شود که اکثریت روستایی اند و در کنار چند کلان شهر و شهر ها کوچک دیگر، واقعیت اسفباری ست که اگر روند انکشاف و عمران در چهل سال اخیر، خدشه نمی پذیرفت، زنده گی روستایی با تنوع پیداوار طبیعی، اگر می ماند، در نمونه هایی انکشاف می کرد که منظر یک روستای با حال اروپایی یا امریکایی می بخشد.

در سلسله ی دهن گشادی های ادبیات توهین آمیز افغان ستیزان که حالا با شباهت کامل، همه روزه از کاخ های گلین خودشان نیز می کند (معامله ی به مثل)، مانند جهلی که از جایی صادر می شود و تا زمان یافت پاسخ یا حذف، کاربرد دارد، اصطلاح «شترچران» توجه ام را جلب کرد.

از منت حیوان نجیب شتر، حالا نیز در کشور های مختلف جهان، به ویژه در جهان سوم سپاسگزاری صورت می گیرد. این حیوان نجیب با خوردن خار، مردمان مختلفی را در طول تاریخ، منتقل کرده است.

اگر نیم قرن اخیر را از کشور های جهان سوم سوا کنیم، مدت کمی می شود که شتر ها فرصت یافته اند موجودات زیبا و تفریحی باغ وحش کشور های جهان اول شوند.

در افغانستان ما، کوچیان که از پشتون ها تا اطراف مردمان پامیر، به کولی های غیر پشتون نیز می رسند، از شتر برای قدرت استقامت استفاده می کنند. کوچیان ما از عمده ترین تولیدکننده گان لبنیات، تهیه ی مواشی و پشم برای ساخت قالین بودند و استند. آنان بر اثر نیاز های مواشی، ناگزیرند با تغییر فصول، به همه جا سربزنند.

مُدل روستایی استفاده از مواشی، هرچند از شتر بسیار استفاده نمی کند، اما اگر از کندهار تا بدخشان و پنجشیر، خلاصه به اکثر مناطق روستایی سر بزنید، چراندن حیوانات، مخصوص هیچ قوم و قبیله ای نیست. شاید یک بدخشی روستایی، شتر نداشته باشد، اما عمر امثال او در شمال در روستا ها با چراندن بز، گوسفند، گاو و چه می دانم حیوانات دیگری به سر می رسد که حالا با امثال پدرام ها، خیال کرده اند آدم اند. بنابراین اهانت با اوصاف مستعمل منسوب به اکثریت روستایی، در قدم نخست به همه برمی گردد.

یک شترچران پشتون، هیچ تفاوتی از یک بُزچران تاجیک ندارد. هر دو در حال گزاره ی حیات و مدیریت حیوانات اند. چراندن حیوانات، جزو امور لاینفک تاجیکان روستایی، پشتون های روستایی، هزاره گان روستایی، اوزبیکان روستایی و کل روستاییان کشور می باشد.

شرح تصاویر:
بُزچران های تاجیک در هرات، گاوسواران پامیری در بدخشان و محیط روستایی یک دهکده ی پُر از مواشی در شمال افغانستان. این تصاویر مربوط به قبل از هفت ثور اند.