تصمیم در مورد ما بدون ما!

مشروعیت حاکمیت های مشروع و به تأسي از آن قوي و توانمند اجرای برنامه و تأمین اتوریته همان نظام و حاکمیت است که از اراده ء ملت بوجود آمده و در خدمت ملت  و در خدمت منافع ملت، پالش و پرورش خواسته های آن باشد. حاکمیتیکه قوت خود را از ملت به صورت مشروع کسب نه کرده باشد مسلماً ضعیف، بی اتوریته و عدم توانایی تطبیق برنامه ها و پيشپرد اعمار پروژها و برنامه های کلان را ندارد. 
با ثابت بودن عقلي، منطقي  و مطابقت آن با منطق سیاسي این حقایق فوق اینک بخش از حلقات مافيايی، به زور   و زر رسیده به زور  ب52 ، تاجران اشک و خون ملت، معامله ګران بی عزت سیاسی و تاجران قوم و سمت  اخیراً نیروهای خویش را منظم تر ساخته اتد تا در تبانی به اسلام آباد و قُم در یک معاملهء جدید  در مورد سرنوشت ملت و کشور، در غیاب و عدم حضور ملت در تصمیم ګیري، بر ملت و کشور تجارت و معاملهء ناروا بر سر سرنوشت ملت نموده، ارادهء ملت را به تمسخر ګرفته، توهین نموده و در غیاب ملت به صورت غیر مشروع دست به تمرد و یاغي ګري زده و اینک ناجوانمردانه به تقسیم غنایم میپردازند!? در غیاب ملت و با نفیه کردن ساختارها مطابق قانون به صورت نارو و خاینانه حق ملت را پایمال میدارند. این حلقات قرار بعضې شواهد و علایم بخش از جهانیان نیز قناعت داده میکنند که کم مصرف بودن این تصامیم، حق ملت در انتخاب زعامت خویش تلف را طفره میروند. در حق ملت خیانت صورت ګرفته و ارادهء ملت را دور زدن میخواهند. 
به یاد داشته باشند که توافق سراسری ملی و اجماع به مفهوم خیانت به ارادهء  ملت که ملت را تعویض کنند و حق ملت را در انتخابش نفیه  کنند، میباشد! اين روش در انتخاب زعامت سياسي مشکل را اولاً حل نه خواهد کرد، بلکې آنرا تعمیق نيز خواهد بخشید. معامله و تصميم در مورد ملت و كشور و امر صلح در غياب ملت خیانت صریح در انتخاب و خلاف رای و خلاف خواست ملت است و غير عادلانه نيز ميباشد. 
در جامعه ایکه  عدالت نباشد، در آن جامعه  صلح پایدار  تأمین شده نمی تواند. 
توافق در غیاب ملت توسط تیکه داران قوم، سمت و تیکه داران جهاد ملت افغان مردود میباشد که سبب تعمیق درز  های موجود در حاکمیت میګردد. این حالت تأثیرات ناګوار بر توان و عملکرد اتورینهء دولتی خواهد داشت و بحران را عمیقتر خواهد کرد. اجماع ملی به این فهم که  ارادهء ملی را تعویض کند، اجماع نه ، بلکی صریحاً غداری به ارادهء ملت است. 
هیچ ساختارسیاسی و هیچ توافق سیاسی به غیر از رأی  ملت و مردم نباید و نمی تواند قایمقام ارادهء ملت شود. 
همچو تفاهمات، اجماع و یا اجماع ها صرف و صرف باید ممد، زمينه ساز، همكار و م‌ؤید تحقق برنامه های دشمن میګردد و مردود اند. 
اعتراض، انتقاد، مظاهره. و دادن طرحای حل مکشور و جامعه یک امر طبعی است، آما نظام براندازی و التیماتوم عمل خاینانه و خدمت به دشمن است!
ملت افغان انتخابات  آزاد، شفاف و تحت نظر قوانین خوب در وقت معینه میخواهد. اګر درین قسمت حاکمیت افغانی و جامعهء جهانی تعلل کند و جای ګزین های جدید تجربه کنند، عواقب بس وخیم و کشندهء آنرا خود با تمام قساوت خواهند چشید و مزه خواهند کرد و درآن صورت ممکن دیر شود، باز ترمیم کرد.
و ماعلینا الا البلاغ المبین
دوکتور صلاح الدین سعیدی
٣٠/١/٢٠١٨