دوستی و دشمنی باید خط های سرخ خود را داشته باشد و دارد.
دوستی و دشمنی ملت، استقبال، پشتیبانی و یا رد ملت از سیاسیون ، سیاستمداران و حاکمیت ازخود قواعد و اصول دارند.
اساس آنرامنافع و مصالح و قرار ګرفتن درست درین خط ها تعیین میکند.
دین مبین اسلام و اخلاق انسانی به طور عام و مشخص در تمام جوامع بشری این اصول و خط سرخ ها را در دوستی و دشمنی ها نیز میشناسد، قبول کرده و به رعایت آن تأکید دارند.
مثلاً مُثله کردن دشمن، بی سیرت کردن و ګوش و بینی بریدن و بی عفت کردن دشمن، بعد از کشتن ممنوع است.
حاکمیتهای افغانستان و تعداد از حُاکم آن در چار دههء اخیر در سطح رسمی در دوستی ها و دشمنی ها با کشورهای دیگر موجب و مجری چنان افراط ها و تفریط های شده اند که عواقب بس بدی آنرا ملت و مردم افغانستان به گوشت و پوست خویش و آنهم بسیار به حالت بد احساس و لمس کرده و میکنند. این افراط و تفریط با روسه/شوروی ها، با ایرانی ها، با امریکایان و خاصتاً با پاکستان کاملاً و به طور آزار دهنده مشهود بود و است. با تعجب زیاد این نوع افراط و تفزیط با حکومات عربستان سعودی نیز داریم و داشتیم که قیمت های ګزاف به آن پرداخته ایم. جنگیدن جنگ دیگران، آوردن جنگ و غم دیگران به خانهء خود نیز عواقب بدی برای ما داشت. نه جنگ با القاعده و نه جنگ با داعش جنگ ما بود و نه است! ما جنگ دیگران را در خط اول جنگیدیم. سهم گیری شان در جنگ خود شان را کمک و منت بر افغانها تلقی کردند و میکنند و دیپلوماسی ما التماس کنان درین عرصه در دوستی ها افراط میکنند
و خط سرخ ها را عبور میکنند. در شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد افغانستان تصامیم ګرفته میشود، مسوولین
.دست اول ما در آن حضور ندارند.
روسیه و دشمن دیرین افغانستان، یعنی پاکستان در مورد افغانستان در مسکو تصامیم میګیرند، آما دیپلوماسی افغانستان ساکت است.
بلی دلایل مشخص زیادی در تمام این موارد وجود دارند که رهبران افغان و رهبران حکومتی افغان درین عرصه با عدم فعالیت، غیر فعال بودن و یا زیاد فعال بودن و افراط، ګناه های بزرګ و تخلفات غیر قابل قبول حتی منافی حیثیت این کشور را مرتکب شده اند که حیثیت خود، کشور و مردم را نیز شدیداً صدمه زده اند.
سفیر انگلستان در کابل در ماه های اخیر در تضاد با منافع ملی افغان، در تضاد با موضع رسمی افغانستان تقریباً بی ربط و غیر ضروری اظهارات در مورد خط دیورندلاین به نفع پاکستان دارد اما دیپلوماسی ما ساکت است.
اخیراً این حالت و این روش خلاف اصول دیپلوماتیک و خلاف اخلاقی در رابطه به مکتب ترکی در کابل و روابط با ترکیه در حالت افتضاح بار خود قرار داد. حالت در حال وقوع است که جداً تأسف بار ، خلاف منافع ما و نادرست است.
قراریکه آګاهی داریم در کشور دوست و برادر ترکیه، علیه آقای رجب طیب اردوغان رئيس جمهور ترکیه، در حدود بیشتر از یک سال کودتای ناکام نظامی صورت ګرفت. حکومت ترکیه مغز متفکر این کودتا را فتح الله ګولان ( استاد رجب طيب اردوغان ) معرفی کرد و جانب ترکی با الحاح از جانب ایالات متحدهء امریکا خواست تا ایشان مظنون و متهم ( آقای فتح الله ګولان) را به دولت ترکیه جهت محاکمه تسلیم بدارند. جانب امریکایی به خواست ترکیه وقعی نه ګذاشت. آما بعد از الحاح ترکیه جانب امریکایی به جانب ترکی ګفت که دلایل اتهام خویش را علیه آقای فتح الله ګلان به مراجع عدالت امریکا ارایه کنند تا بعد از قناعت جانب امریکایی مسأله سپردن مظنون به جانب ترکیه مطرح شود.
این جار و جنجال بین امریکا و ترکیه تا حال حل نه شده.
در عین حال در ترکیه محاکمات، تعقیب و پيګرد های مشروع و غیر مشروع طرفداران کودتای نظامی در داخل و خارج صورت ادامه دارد. مسلم است و شواهد زیادی نشان میدهند که افراط زیاد در مورد مظنونین و عاملین ممکن کودتای نظامی ناکام در ترکیه صورت ګرفته و میګیرد.
درین میان دولت افغانستان بنابر وابستګی ها و مجبوریت های که داردبه خواست حکومت ترکیه لبیک ګفت. بر مکتب ترکی در کابل حملهء رمبویی صورت ګرفت، کار مکتب اخلال شد و دو استاد ترکی این مکتب دوماه اند که به زندان حاکمیت کابل به سر میبرند. حال قرار است ایشان به جانب ترکی تسلیم داده داده شوند.
این تخلف و غیر قابل قبول، لطمه به حیثیت جانب افغانی است.
راههای حل:
کار و تصامیم اولی را باید متخصصین فن در تمام این عرصه ها به موقع تنظيم و به مسوولین سیاسي جهت نهایي سازی ، مُهر و قوت سیاسی ګذاشتن و بلاخره عمل تقدیم کنند.
بجاء و قادارهء مکتب که تُرکی در کابل بلا تأخیر به جانب حاکمیت تُرکی تسلیم داده شود. اگر فردا در ترکیه طرفداران جانب دیگر و حکومت دیگر شد، جانب افغانی باید در توافق به تصمیم ملت تُرک با حکومت جدید کار کند.
دوتن استاد توقیف شدهء مکتب ترکی در کابل در حالت بد اش حق انتخاب و رفتن به کشوریکه این دواستاد میخواهند، داده شود. سفارتخانه های کشورهای اروپایی و جهانی در افغانستان، درین عرصه کمک کرده میتوانند.
مسألهء أخذ تضمینها از جانب ترکي مبنی بر محاکمهء عادلانه نیز یک راه حل است. اما اين تصمیم و روش اخير تضمين تطبیق بدون پیګیری ندارد!
راه حل دیګر اجرا و تدویر محاکمه ایشان به حضور جانب ترکي در افغانستان است، که آنرا از توان جانب کابل بالا میبینم.
به هر صورت افراط و تفریط های جانب حاکمیت افغانی قابل قبول نیست و مواضع مردم و ملت را در مورد حاکمیت خودش در تناسب باکار کردها و یا کم کاری های خودباید حاکمیت افغانی در ارتباط مستقیم ببینند!
پایان بی پایان
٢٤/٢/٢٠١٨
وروستي