
فلم کمیدی آلمانی «Knall Harte Jungs» (مشکلات بچه ها)، از تجربیات سینمای آموزشی در مسایل جنسیت است. من این فلم را چند بار دیده و مایلم چند بار دیگر نیز ببینم.
دوران بلوغ، مشغله ی فکری مهمی ست که اگر به درستی درک نشود، می تواند باعث انحراف و نوعی مازوخیسم (خودآزاری) شود. رشد اندام ها، فعالیت اعضایی را بیشتر می کند که در اصل تولد و تناسل، ادامه ی نسل بشری را تضمین می کنند. فشار ها و جاذبه های جنسی که بیشتر تابع عوامل غریزی اند، همانند نیاز های اولیه ی انسانی، اما در سنین متفاوت تغییر می کنند. یک انسان، پس از تولد، نیازمند خورد و خوراک است، اما نیاز های جنسی او (در حد مقاربت) خیلی بعدتر ظاهر می شوند.
آموزش ها می توانند در جذاب ترین حس انسانی (جنسیت) رهنمود خوب باشند. هرچند فرهنگ ها، تجارت و آن چه به نام آزادی توجیه می کنند، حس غریزی جنسیت را به حد پرداخته های مخلتفی نیز می کشاند که تجارت های کلان «پورنوگرافی»، می تواند بدترین نوع استفاده از آن باشد.
حساسیت دو جنس انسانی به منظور بقای بشر، از زیبایی های خلقت شمرده می شود. در واقع گیرایی جنسی به منظور تشکیل خانواده و زنده گی مشترک، از جاذبه های پدیده ی انسانی به شمار می روند، اما عوامل مختلف تاثیرگذار، استفاده از آن ها را به اهداف مختلف می کشاند.
صنعت سینما، با گیرایی، جاذبه، تجارت و پولی که در آن است، فقط وسیله ی گذران وقت نیست. تعریف این هنر در ابعاد مختلف، آن را در زمینه های گوناگون مستعمل کرده است. روایت های مختلفی از زنده گی، ماجرا های تاریخی، مستند، کار و تلاش در این هنر به هزاران نسخه می رسند.
استفاده از سینمای تفریحی- آموزشی، از جاذبه های دیگر هنر هفتم است که اگر از آثار ارزشمند، فقط به نام تفریح نگذریم، محتوای بسیاری از کار های هنری، آموزشی اند.
فلم کمیدی «Knall Harte Jungs»، روایتی از زنده گی نوجوانانی ست که پس از بلوغ، به حس غریزه می رسند. رفتار فرهنگ غربی در این فلم، شاید با مثال «برهنه گی»، کمی تحریک کننده باشد، اما این عنصر در جوامعی که با تمام پدیده ها برخورد علمی می کنند، بسیار زننده نیست.
دیانا امفت، توبیاس اسچنک، اکسل ستین و ربکا موس سیلمن، در نقش های محوری نوجوانانی که کنش و واکنش را تمثیل می کنند، در برداشت ظاهری، رویداد های بسیارکمیدی و خنده آوری دارند که شاید برای بیننده ی معمولی، فراتر از این نباشد؛ اما کارگردان فلم با وارد کردن مسایل شوخ، رفتار های جنسیتی، هنجار و ناهنجار هایی را تعریف می کند که در درستی و نادرستی سلوک غریزی- جنسی می توانند باعث گمراهی، انحراف و یا مسرت و شادمانی شوند.
این تجربه ی سینمای آلمان (Knall Harte Jungs)، به چند زبان زنده ی دنیا دوبله و ترجمه شده است. هرچند اروتیسم فلم، شاید درگیر تفسیر چنین و چنان فرهنگ های تعریف ناشده در میان بیننده گان افغان شود، اما با سهولت استفاده و نبود محدویت های بی معنی، تماشای آن برای اهل فن و مشتاق آگاهی، نه فقط تفریح خوب، بل آگاهی های زیادی در مورد مهمترین حس زنده گی در میان انسان ها دارد.
تجربه ی ساخت فلم های تفریحی- آموزشی، بهتر از بسیاری نصاب درسی و تحصیلی است که برگ برگ کردن کتاب های آن ها، صبوری استثنایی می خواهد. به این لحاظ از پدیده های سمعی- به ویژه بصری، برای تعمیم مفاهیم مختلف فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی، استفاده ی شایان می شود. خوب است کنش های غریزی را در یک تعریف علمی نیز بدانیم.
تعریف علمی غریزه در ویکی پیدیا:
«غَریزه،گرایش درونی و ذاتی ارگانیسمهای زنده به سمت رفتارهای مشخص است. غریزه به معنای علاقهها و مهارتها و معلوماتی ست که موجود زنده، بدون آموزش و از ابتدای تولّد به صورت بالقوّه یا بالفعل با خود دارد.
الگوهای رفتاری غریزی از سرشت برمیخیزند و اکتسابی و آموختنی نیستند. رفتارهایی مانند نوع تغذیه و تولید مثل در حیوانات، بدون تجربه ی قبلی و به طور خودکار و از پیش برنامهریزیشده اجرا میشوند. این برنامهریزی از پیش تعیینشده، غریزه است.
سنگ پشت های دریایی که در کنار ساحل به دنیا میآیند از لحظه ی زایش، خود به خود به سوی دریا حرکت میکنند و زنبورهای عسل بدون آموزش قبلی، همه گی از طریق رقصهای خاص، پیام رد و بدل میکنند. لانهسازی و جنگطلبی و دیگر رفتارهای بسیاری از جانوران، رفتارهایی غریزی اند که برای بقا لازم بودهاند.
توماس رید در تعریف غرایز میگوید:
غریزه، تکانهای ست طبیعی در جهت انجام عمل خاص، بیآن که قصد و غرض یا حساب و کتاب یا حتی تصوری از آن چه انجام میگیرد در کار باشد.»
شناخت علمی مسایل، حتی اگر از طریق ابزار هنری باشد، ممد خوب در برابر واقعیت هایی ست که متاسفانه در وجود دگم باور های تعریف ناشده ی دینی و فرهنگی، جوامع جهان سوم- مذهبی را در سایه ی تعصب و رفتار خشن با واقعیت های جنسیت زنانه و مردانه، دچار مُعضل می کند.
در جامعه ی بسیار مذهبی ما، انحرافات جنسی، گمراهی ها با قشری که حتی از پوشش دینی (حجاب یا چادری) استفاده می کنند، عمومیت دارد. از سویی اگر بر اثر غرض، تجارت و نفع مشکل داریم، در سوی دیگر به معنی عدم آگاهی از مهمترین حس زنده گی، صاحب مُعضل می شویم.
بحث کردن راحت از احساسی که ظاهراً ناراحت کننده می شود (جنسیت)، در فضای فرهنگ های تعریف نشده، آسان نیست، اما سد فرهنگی، هیچگاه نتوانسته است جلو بلوغ را بگیرد. لهیب این آتش سوزان، اگر به درستی تعریف، مهار و درک نشود، فکر کنید شباهت به فوران آتش فشان درونی ست که وقتی پُر و لبریز شد، چه می کند؟
برخورد آگاهانه، به این معنی که غریزه، جزو ساختار های اساسی بدن است، می تواند در کنار بسط اجتماعی، از مزایای بی شمار بهره مند سازد.
فهم عوامل تحریک کننده و منتقل، سهولت پیوند های اجتماعی را بیشتر می کند. هرچند باور های فرهنگی و دینی، با توجیهات اخلاقی می توانند مفید باشند (ازدواج پس از بلوغ)، اما استفاده ی غیر شرعی و انسانی در جوامعی که مشکل اقتصادی و فقر فرهنگی دارند، به راحتی قربانی می گیرد.
در جغرافیای جهان سوم، قشر اناث، همیشه قربانی تعدی ای بوده است که به نام فرهنگ و باور دینی، برداشت می شود.
به هر صورت، اثرات شوخ غریزه، نه فقط مختص سینما و هنر است، بل در رفتار های عادی انسانی از کوچک ترین (کودک) تا بزرگ ترین، همیشه جاذبه داشته است. تصاویر کودکان، نوجوانان و مردانی که همیشه در برابر جنسیت غافلگیر می شوند، تعریف علمی غریزه را مبرهن می کند.
فلم کمیدی آلمانی «Knall Harte Jungs» را حتماً تماشا کنید! این فلم در دو قسمت تهیه شده است و در بازار های کابل یا شبکه های نت (مانند یوتیوب)، یافت می شود.