انتشارات رادوگا و پروگرس مسکو

نخستین خاطراتم از دوست عزیز و گرامی (کتاب)، نخستین سالیان زنده گی از درک پیرامون است. قصه ها و افسانه هایی که با آن ها به خواب می رفتیم و در خیال آن ها، معنی زنده گی رنگ می گرفت.
تعریف قصه و نقل از گذشته گان، از فرهنگ شفاهی تا فرهنگ قرائت، آمیزاد را با بیان خوبی و بدی، به اولین مفاهیم زنده گی می برد. پس از پایان دورانی که فقط می شنیدم، آشنایی با نقش ها و خطوط، در جلد کتاب های بزرگ و مصور (کودکانه)، دومین دور خاطراتم از دوست عزیز (کتاب) می شوند. مادر مرحومم (داکتر م.س. شینواری)، با هدیه های فراموش ناشدنی، دوستانی به خانه می آورد که در میان اولین دارایی های من، گنجینه ای از کتاب های رنگین و کودکانه می شدند. کتاب های «زاغچه ی پهلو سفید»، «از گاری تا کیهان پیما»، «کاشتانکا»، «دوستان» و ده های دیگر، مرا تشویق می کردند هر چه زودتر خودم بخوانم.
من در یک خانواده ی بسیار تحصیل کرده و دارای وجاهت اجتماعی زیاد، بزرگ      شده ام. از طرف پدر و مادر، نه فقط والدین محترم و تحصیل کرده دارم، بل رابطه ی آنان با مردم، به افراد بزرگی در خانواده ام می رسد.
مرحوم نایب سالار سعد الله ساپی (جد پدرم ام)، از بزرگان دوران سلطنت اعلی حضرت شاه محمد ظاهر (رح) و شهید محمد داوود خان است. مرحوم سراج الدین سعید شینواری (جد مادری ام)، از بزرگان روزگار اعلی حضرت شاه امان الله (رح)، شهید نادرخان و اعلی حضرت شاه محمد ظاهر (رح) بود. پدرم (داکتر اکسیری) و کاکای شهیدم (محمد جان فنا)، نه فقط اهل حرفه بودند، بل همانند پدران خویش، اهل قلم و فرهنگی شدند. بنابراین در خانه ی ما، کتاب، جزو لاینفک دارایی های خانواده بود و سهم قابل ملاحظه از ارث و میراث به شمار می رفت. اکثر اعضای خانواده ی ما، دوستان و آشنایان کتاب بودند و کمتر کسی پیدا می شد که اهل کتاب نباشد. حالا که از میان آن خانواده ی بزرگ، فقط من در افغانستان زنده گی می کنم و از تصادف روزگار، ارث قلم شان نیز به دوران این قلم رسید، بسیار مشکورم که کتاب، بهترین دوست زنده گی ام است.
از تحایف کودکانه تا زمانی که از پول جیب خرج، کتاب می خریدم، در طول 30 سال، آن قدر از مجالست این دوست آموخته ام که بیشتر از چندمراتبه آموزش در مکتب و پوهنتون می شود.
باوجود تاکید والدین، پیاده می رفتم و می آمدم، اما پول های کرایه ی موتر و جیب خرج را نگه می داشتم و منتظر می ماندم بیشتر شوند تا دوستی (کتاب) به خانه ببرم. شاید بیش از هزار جلد کتاب خریده ام؛ اما بی خانمانی، مجال نداد آن ها را نگه دارم.
صنف 6 مکتب بودم که حکومت شهید داکتر نجیب الله سقوط کرد و پس از مدتی، ناگزیر شدیم به پاکستان برویم. یک و سال نیم را در کوچه نوردی و روزگمی در بلال مارکیت و بقیه را در منطقه ی گلبهار نمبر 4 در فلایت های مومن خان شهر پشاور، به هیچ سپری کردیم. پدرم موفق نشد کمک برادران و خواهران ناتنی اش را به دست آورد. در دوم عقرب سال 1372 به کابل برگشتیم و در جاده ی دوم قلعه ی فتح الله، زنده گی ای را آغاز کردیم که پس از ترک منزل پدری در شیرپور، به معنی آغاز هیچ نداری های دیگر بود.
در زمان مهاجرت، چند جلد کتاب علمی و تاریخی خانه، مرا تشویق نمی کردند؛ یعنی ادبیات و معلومات آن کتاب ها، از میل ام برای مطالعه می کاستند، اما همین که به کابل برگشتیم، درست در پایان جنجال های کودتای شورای همآهنگی، در محرومیت ها و در میان جنگ های همه گیر، خوب ترین مصروفیتی که مرا از هیچ حذر می کرد، کتاب شد. از پول های پس انداز و از تحایف نزدیکان، آهسته آهسته به جمع آوری کتاب پرداختم. صنف هشتم مکتب بودم که در تداعی روزگار خوش با کتاب، حرصم برای مطالعه بیشتر می شد.
ارتجاع دوم، از ویرانی های خانمان برانداز تا تاراج دارایی ها، به تمام مقدارت مردم رسیده بود. شهر ها بر اثر جنگ ها ویران تر می شدند و بقایای مایملک مردم در جاده ها و بازار ها به خانه های دیگرانی می رفتند که معلوم بود در نوبت بربادی، باید از دست      می دادند.
در کتاب فروشی های کنار دریای کابل، رو به روی پشتنی بانک، بخش بزرگی از دارایی های فرهنگی نهاد های دولتی و شخصی به چشم می آمدند که شامل هزاران عنوان کتاب می شدند. کتاب هایی با امضا و مُهر شخصی تا کتاب های با مُهر و نشان دولتی. در این میان کتاب های رنگین با نام های نشراتی «رادوگا» و «پروگرس مسکو»، در جلد صدها عنوان کتاب دیگری شناخته می شدند که مرا به گذشته می بردند.
در سالیان خون و خیانت حکومت کمونیستی، به ویژه پس از حمله ی اتحادشوروی، رژیم های وقت در وابسته گی های کامل، مجری کمونیسم تحمیلی و وارداتی بودند. در آن سالیان که مردم و ممکلت در حقیقت زنده گی اکثریت روستایی، بی خانمان می شدند و در شهر ها، هیولای ترور از حلقوم فرزندان آگاه می گرفت، جنگ ها، هستی مردم را ساقط می کردند و مردم، زیر فشار محدودیت ها، با کوپون و خیرات دولتی عادت می  کردند، کورسوی کار فرهنگی، هرچند بسیار وابسته، اما از موارد ناچیزی بود که مردم را خوشحال می کرد. تلویزیون دولتی، سینما ها و برنامه هایی که بسیاری از طریق آن ها، سال ها قبل به اقمار شوروی، فرار کردند.
کتاب و فرهنگ کتابخوانی، زیر چتر حمایت های دولتی، وارد مرحله ای می شود که اگر بسیار وابسته بود، اما در کثرت، سهولت استفاده را بیشتر می کردند. اتحادشوروی در اختیار مشی فرهنگی خاص، با کمک های بلاعوض، باب فرهنگی کلان داشت که سهم افغانستان نیز در آن محفوظ بود.
دو ناشر دولتی، رادوگا از تاشکند اوزبیکستان و پروگرس مسکو، به صد عنوان کتاب را در زبان های دری و پشتو به افغانستان صادر می کردند. در این میان، بخشی از سهم کتب ایران که به نام فارسی بود، نیز به افغانستان صادر می شد. کتاب هایی به زبان های اوزبیکی و زبان های مردمان همسایه گان شمالی افغانستان (جمهوریت های شوروی) نیز به افغانستان صادر می شدند.
کتاب های انتشارات رادوگا و پروگرس مسکو، با محتویات مختلف، از جمله تبلیغاتی، نشر می شدند، اما در کنار آن ها، چاپ و تکثیر آثار هنری، فرهنگی، معلوماتی و ادبی، باعث می شد در فضای عدم اعتماد، فقط کتاب های کمونیستی تلقی نشوند. ترجمه ی آثار هنری نویسنده گان جمهوریت های شوروی و ادبیات جهانی روسیه و نویسنده گان معاصر شوروی، حجم بزرگ از مطالبی را دربر می گرفت که برای آشنایان با آن ها، به معنی دنیای از فرهنگ و هنر مردمان مختلف بود. ارزش این کتاب ها (غیر سیاسی)،    گنجینه ی دیگری بود که در کنار چاپ کاپی آثار دری ایران و نشرات داخلی دولتی، رونق قابل تحسینی به فضای فرهنگی آن زمان می بخشید.
کتاب های انتشارات رادوگا و پروگرس مسکو، در نهایت کیفیت، صحافت و محتوا چاپ می شدند. مجموعه ی کتاب های آثار کلاسیک ادبیات روسیه که قطع جیبی داشتند، آن قدر عالی بودند که هرگز کتاب های «منتخبات نثر پوشکین»، «تورگنیف»، «النگوی یاقوت سرخ» و ده های دیگر را فراموش نمی کنم. ویژه گی این کتاب ها، به خصوص در زبان های دری و پشتو، باعث می شد در معدود خاطرات خوش آن زمان، در کنار کمک های بلا- عوض، از مزایای کمک های خوب روسیه ی شوروی نیز مستفید شویم.
صورت رایگان یا قیمت ناچیز کتاب های روسی، زود به غنای کتابخانه های افغانانی که کتاب می خریدند و می گرفتند می انجامید. شاید بسیاری که بی خانمان نشدند و از تاراج ارتجاع دوم در امان ماندند، آن ها را با خود داشته باشند.
بازگشت ما از پشاور، مرا با دنیای کتاب هایی مواجه کرد که بیشتر با مُهر ادارات دولتی، در بازار های کابل، ارزان فروخته می شدند. هرچه از پول کرایه ی موتر و جیب خرج داشتم، صرف خرید کتاب می کردم و سهم قابل ملاحظه ی آن ها به انتشارات رادوگا و پروگرس مسکو تعلق داشت.
پس از دنیای رنگین کتاب های کودکانه و آشنایی با ادبیات کودکانه ی روس، این دومین بار بود که با کثرت آثار مردمانی آشنا می شدم که در حصار شوروی، اما نام و نشان داشتند.
جمع کثری از نویسنده گان تاجیکستان، اوزبیکستان، قرقیزستان، ارمنستان، آذربایجان، اروپای شرقی و جمهوریت های قفقاز شوروی، مرا با تنوع فرهنگی مردمان و اقوام مختلف، آشنا می کردند.
کتب غیر سیاسی روسی، غنمیت بزرگی بودند تا در فضای جنگ زده و پُر از محرومیت، اما مشغله ی فکری در داد و ستد فرهنگی و تجارت کتاب های بی شمار، فرصت کسب آموخته هایی دهند که دیگر در مکاتب و پوهنتون های دودزده، محال می شدند.  
کتاب هایی دری و پشتوی انتشارات رادوگا و پروگرس مسکو، که ویژه ی افغانستان بودند، سهم بسیار مهم از دارایی های فرهنگی ما به شمار می روند. این کتاب ها، توسط ده ها مترجم افغان، برگردان شده اند.
امروز، سهولت های تکنالوژیک، استفاده از مواد فرهنگی را عام تر کرده اند. طی چند سال گذشته، صد ها عنوان کتاب، مجله، اخبار و نشریات قدیمی، سکن شدند و از طریق کتابخانه های دیجیتال، در اختیار مردم قرار دارند. رواج فایل های پی.دی.اف، سهولت دیگری بود تا با کار روزمره در فضای کامپیوتر، کار فرهنگی نیز آسان تر شود. من خودم پس از پیوستن به سایت دانشنامه ی افغان (آرشیف انترنتی) که از سوی تعدادی از هموطنان ما در کانادا مدیریت می شود، از مجموع بیش از 1800 جلد کتاب، مجله و نشریه ی آن، در حدود 1000 نسخه را به تنهایی آپلود کرده ام. تلاش برای فرهنگ سازی و کمک برای فهم عامه، مرا تشویق می کردند چنین زحمتی را متقبل شوم.
سایت های «کتابخانه ی دیجیتال افغانستان» که از سوی امریکا تمویل می شود، تعداد زیادی از نشریات افغانستان را به صورت سکن در خود دارند که باعث استفاده ی راحت آن ها می شود.
در شرایطی که نیاز ما به کار کیفی و سهولت های فرهنگی، بیشتر شده است، نه فقط توقع تلاش های بیشتر می رود، بل بر اثر سهولت های تخنیکی، این امکان برای همه میسر است تا هر چه از آدرس فرهنگ و نشرات دارند، پس از سکن یا تصویر دیجیتالی، از خلوت ها بیرون کنند و با همرسانی آن ها، مردم را به آگاهی های بیشتر برسانند.
کتاب های دری و پشتوی انتشارات رادوگا و پروگرس مسکو، که من یقین دارم هنوز نسخه ها و انبار هایی در داخل و خارج افغانستان دارند، اگر توفیق نشر دوباره نیابند، بر اثر حُسن کردار، می توانند با سکن و یا تصاویر دیجیتالی، دوباره در اختیار همه قرار گیرند. کتاب های غیر سیاسی این دو انتشارات با مشخصات ترجمه به زبان های دری و پشتو، سرمایه ی عظیم فرهنگی و ادبی است. ترجمه ی ادبیات جهانی روسیه و شوروی در این کتاب ها، بر غنای زبان های دری و پشتو افزوده بودند. آثار نویسنده گان کلاسیک روسیه، چون لو تولستوی، فدور داستایوفسکی، الکساندر پوشکین، ایوان تورگنیف ... و آثار نویسنده گان بزرگ روسیه ی شوروی، چون بوریس پاسترناک، میخاییل شولوخوف، ماکسیم گورکی، بوریس پوله وی و دیگران، جغرافیای جهان را درنوریده اند و جزو ادبیات جهانی نیز به شمار می روند.
بسیاری از آثار ارزشمند بزرگان روسیه، در بنگاه های انتشاراتی رادوگا و پروگرس مسکو، به زبان های دری و پشتو ترجمه شده و به افغانستان گسیل می شدند.  
یک نسل با سهمی که از کتاب یافته بودند، به کمالی رسیدند که با درب مسدود مکتب ها و پوهنتون ها، جبراً از دست داده بودند. این، حق نسل نو است تا از سهمی استفاده کند که اگر همت کنیم، تهیه ی هزاران عنوان کتاب قدیمی، تاریخی و نو، می توانند به فرهنگی کمک کنند که با سهولت های آن، حداقل در دنیای مجازی، فضای امن آگاهی و دانش به طالبانی کمک کند که در این زمینه، دنبال چیز های خوب می گردند.
در زیر، فهرستی از آن کتب دری انتشارات رادوگا و پروگرس مسکو را تهیه کرده ام که در یادم بود و یادداشت داشتم. یاد این کتاب ها، هموطنانی را نیز خرسند می سازد که آن ها را می شناسند.

  • رنگین قصه های ترکمنستان: نوری بیراموف.
  • چنگیز خان: واسیلی یان.
  • نابینای نوازنده: ولادیمیر کورولنکو.
  • و شفق ها این جا آرام اند: بوریس واسیلی یف.
  • چپق: یوری ناگیبین.
  • صدای تیر در گردنه: مختار عوض اوف.
  • بینای نابینایان: عبدالله قهار.
  • منتخبات: کنستانتین پائوستوفسکی.
  • چه گونه جنگ ها پایان می یابند؟: مجموعه ای از چند نویسنده.
  • فولاد، چه طور آبدیده می شد؟- جلد1: نیکولای آستروفسکی.
  • فولاد چه طور آبدیده می شد؟- جلد 2: نیکولای آستروفسکی.
  • نخستین عشق: ایوان تورگنیف.
  • خون مقدس: آیبک.
  • این راز سر به مُهر: مجموعه ای از چند نویسنده.
  • چهل و یکم: بوریس لاورینف.
  • جمیله: چنگیز آیتماتوف.
  • دینگو، سگ وحشی: فرا یرمان.
  • دوبروفسکی: الکساندر پوشکین.
  • ماجرای دوران تعطیل: تانیانا یفنی منچکو یخلاخوا.
  • نخستین پرواز درنا ها: چنگیز آیتماتوف.
  • دانشکده های من: ماکسیم گورکی.
  • بادبان های سرخ: الکساندر گرین.
  • تپه ی سرخ: ویتالی بیانکی.
  • پیشانی سفید: آنتوان چخوف.
  • سرزمین دریاچه های نیلی و گل های کتان: مجموعه ای از چند نویسنده.
  • از آن سویی که باد می وزد: و. کراپیوین.
  • خدیوزاده ی جادو شده: لیونید سالاویف.
  • ستاره: امانویل کازاکویچ.
  • انتقام در جگدلگ: نفتولا خالفین.
  • لحظه ی حقیقت: ولادیمیر بوگومولف.
  • دو داستان: کنستانتین پائوستوفسکی.
  • سنجر شکست ناپذیر: میخایل شویردین.
  • فنا ناپذیری: حمید غلام.
  • پادو: ماکسیم گورکی.
  • لحظات هفده گانه ی بهاران: یولیان سیمونوف.
  • انسان، دو بار نمی میرد: اولگه کوژوخوه.
  • مردم شجاع و وظیفه شناس: مجموعه ای از چند نویسنده.
  • شورش: دیمتری فورمانف.
  • شربت توس: واسیلی شکایف.
  • یک روز چیک: فاضل اسکندر.
  • میازار: مجموعه ای از چند نویسنده.
  • سپه سالار: دیمتری فورمانف.
  • کشتی سفید: چنگیز آیتماتوف.
  • آنیوتا: بوریس پوله وی.
  • نخستین آموزگار و الوداع گل ساری: چنگیز آیتماتوف.
  • بیم سفید سیاه گوش: گاوریل ترویه پلسکی.
  • دو کاپیتان- جلد 1: وینیامین کاورین.
  • دو کاپیتان- جلد 2: وینیامین کاورین.
  • خانم با سگ ملوس: آنتوان چخوف.
  • زنده ها و مرده ها: کنستانتین سیمونف.
  • مردم، سرباز به دنیا نمی آیند: کنستانتین سیمونف.
  • پرچم بر فراز شهر: سیمون بارزونوف.
  • دره ی سبز و خرم: مجموعه ای از چند نویسنده.
  • برف داغ: یوری بونداروف.
  • پدر و فرزند: گئورگی مارکوف.
  • پرتو اختر دور دست: الکساندر چاکوفسکی.
  • مرگ سودخوار: صدر الدین عینی.
  • رُز طلایی: کنستانتین پائوستوفسکی.
  • رستم و دلارا: نرسیس نرسیسان.
  • انسان والا: رحمت فیضی.
  • سبز و آبی: یوری کازاکوف.
  • وظیفه ی مقدس تو: یوری گرمان.
  • سپیده ی آگنده با آتش باروت: ولادیمیر سینگروف.
  • جادوگر سفید: نیکولای شوندیک.
  • مرغ رویین: آناتولی ریباکوف.
  • رودین: ایوان تورگنیف.
  • آثار منتخب: الکساندر پوشکین.
  • زاغچه ی پهلو سفید.
  • دوستان: آندری نیکراسوف.
  • از گاری تا کیهان پیما: سرگی میخالکوف.
  • ابو عبدالله رودکی: عبدالغنی میرزایف.
  • کودکان و جانوران: اولگا پروفسکایا.
  •