درخور ستايش (استاد محمود جعفري)

یادآوری:
ارایه ی این تخلیق، به ادامه ی تلاش هایی ست که به منظور حرمت و احترام بیشتر، سعی می شود با شمردن صدها اصل پیوند و حب میان مردم، وارد فضایی شویم که در سیاست زده گی های سالیان بحران، با هزار حیله و ترفند، خواسته اند، فاصله میان مردم افغانستان، بیشتر شود. در واقع سطح پرداخته ها به مسایل منفی، به اندازه ای ست که به جرات می توان گفت در حد تخلیقات درآمده اند. بنابراین، پس از سال ها تنازع و درگیری تحمیلی، بهتر است فرهنگ احترام را با احترام به همدیگر، اما نه فقط از نوع همتبار، نیز گسترده سازیم. من در این نوشته می کوشم با معرفی و ستایش زحمات یک فرهنگی افغان، هرچند که همتبار نیست، اما در حقیقت وجودی ما به نام «هموطن»، خطوط و موانعی را کنار بزنم که از رهگذر ایدیالوژی ها، ما را در میان خانه ی ما (افغانستان)، جدا می کنند. پس از سال ها انتقاد که هرگز با تفکیک درست و نادرست، نفس مساله نشد، به هزاران خوبی، رشته، پیوند، شراکت دینی، فرهنگی و زبانی لبیک بگوییم که به باور من، اگر به سطح ناچیزی نیز مجموعه ی فکری، فرهنگی و سیاسی را دچار خیر کنند، تفاهم ما برای حل مشکلات به حد ستایش می رسد.
می خواهم به صراحت بگوییم با احترام به همدیگر، بدون ملاحظه ی اندیشه، فکر، زبان و قوم، کار فرهنگی در افغانستان را از انحصار احزاب، جریان ها و آزمون شده گان ناکام، به اجتماعات غیر وابسته بکشانیم و از این طریق، نه فقط تعامل فکری در وحدت اندیشه و عمل ایجاد شود، بل از فرهنگ احترام این روش، تقابل ما برای بیان حرف دل، به پیوسته گی های بیشتر برسد. اعتراف می کنم که در موضوع نقد و انتقاد، حتی گزافه گفته ایم و بیشتر از این، به دشمنی جاهلانه می ماند.
در این نوشته، با معرفی استاد محمود جعفری، از فرهنگیان نخبه ی جامعه ی فرهنگیان هزاره ی ما، از هموطنان می خواهم به نفس این حرکت توجه کنند.
چند سال قبل، با نشر کتاب «افغاننامه»، کوشیده بودم طرف های فعال در مسایل کلان ملی، فرهنگی و مردمی را بدون توجه به قوم، سمت و منطقه معرفی کنم. نوشته ی کنونی، بخشی از همان تجربه است که در این نوبت با اصرار اصدار امر خیر، فقط با کمی افزودی و تصحیحات، تقدیم می شود.
***
در آن سرزمین ها و در میان آن ملت هایی که فرهنگ بارور می شود، محال است به ثمر نرسد؛ اما ملاحظه ای در کار است که اگر تغافل، حایل شود، آن چه از عرصه ی فرهنگ، جوهر است، به اصلی می ماند که در طبیعت، گنجینه های مکتوم باشند.
در میان فرهنگیان و فرهنگدوستان سرزمین ما، دمی با نقش استاد محمود «جعفری»، از اندیشه و پندار، در منظر شناخت و معرفت، وارد شویم.
استاد محمود «جعفری» از غزنی می آید. او، ره ایران گرفته است و با کسب معرفت از فهم فرهنگ همسایه، به میهن برمی گردد. او از سِر فرهنگ با سری در کار فرهنگ، در صف کسانی قرار دارد که در زمینه ی بسط مفاهیم فرهنگی و زبان دری، خیال شان از چرخ قلم در تصویر واژه ها، به چند جلد کتاب بسیار مهم می رسد.
استاد محمود «جعفری» در دو گونه ي نظم و نثر، قلم می زند، اما نثر را ترجیح داده است.
بحران متداوم که سرزمین ما را در احاطه ي خود، به هاله می کشد، در آدرس این مملکت، اگر در ادبیات شناخته می شود، در اندوه طیفی شناخته تر است که در دشواری های زنده گی، ناگزیر در آفرینش امتیاز آفرینشگر، به فرهنگی می رسد که از مسیر تخیل شاعر، اجتماعی می شود و در بسط این فرهنگ، به اندیشه ای می ماند که اگر موثر بود، در این مکتب، «ایسم» معنوی، حدی ست که در حدود آن، برخورد اخلاقی با مردم، واقعیت انسانی برای درک مُعضل می شود.
استاد جعفری:
وقتی ‌روزنامه‌های‌جهان ‌را ‌می‏خوانم
خبر ‌عجیبی‌ شانه‌هایم‌ را ‌تکان‌می ‏دهد
دیگر‌ هیچ‌ ماهی ‌به ‌رودخانه ‌نخواهد ‌ریخت
غم‌،تنها ‌اقیانوسی‌ است‌که‌ جهانی‌ می‏شود‌

 
در فضای جدیدی که پس از حاکمیت تنازع (درگیری تنظیم ها) به وجود می آید، در کنار فعالیت های گسترده ي رسانه یی و نشراتی، امیدها برای رونق و جهش بی سابقه ي تحرکات فرهنگی- ادبی بیشتر می شوند. بنابراین موضوع معیار و اصل، اهم شده است.
باوجود روآوردن چشمگیر جوانان به ادبیات و پرداختن به مقال نوشتن، کلیت محموعه ی در کار نوشتن در افغانستان، زیر فشار تحمیلات سیاسی یا       پراگنده گی حوزه یی، به کلیتی که به محور فکری موثر مبدل شود، نمی رسد.
استاد محمود «جعفری» با آوردن این نکته، از چالشي سخن گفته است که از کمینگاه ُمعضل ها، در کمین است و انبوه درگیری های همگون، باعث خلق آفریده ها و سوژه ها می شوند. به تاکید استاد جعفری، یک نواختی آن ها، وضاحت تمام دارد.  
حلقه های زیادی از جوانان فرهنگی و فرهنگ دوست، با کوشش های فردی و گروهی، توانسته اند به کثرت و گونه گونی فعالیت های نشراتی بیافزایند، اما اگر این کوشش ها، از وجود رهنمود بدور بمانند، در شرایط حساس و آسیب پذیر فعلی، هماهنگ نشوند و متاثر از جریان های سیاسی، قومی و زباني، با خودباوری، به دور از آزمون های پذیرفته شده و دارای وزن، كنار بمانند، هرچند در کثرت، اما سوزنی در انبار کاه خواهند بود؛ اما این لحاظ، در برجسته گي كار فرهنگيان نوآور و باورمند بر تازه گي ها، در رديف جعفري ها، به نشانی های دیگری نیز می رسد که امتیاز ما در جامعه ی فرهنگی افغانان است.
كردار و پندار ادبي و فرهنگي كساني همانند استاد محمود «جعفري»، در خور ستايش اند! اما زماني از اهميت بيشتر به «خورد اجتماعی» می رسند که در فرهنگ احترام و حرمت«درخور عمل» شوند. بنابراین در این سنت، به معنی ابزار موثر برای رفع آلام، ماهیت کار مدنی را ارزشمند خواهند ساخت.
توضیح:
گزیده ای از تاکیدات و جملات استاد محمود جعفری، اقتباسی از مصاحبه ی ویدیویی ایشان است که در هنگام مسوولیت من در واحد فرهنگی شبکه ی رادیو و تلویزیون باختر، دوستان همکار، تهیه کرده بودند و از آن در برنامه ی ادبی «نای» به گرداننده گی من، استفاده شده است. در واقع بخشی از متن این نوشتار (درخور ستایش)، نریشن همان برنامه است.



C:\Users\dell\Downloads\mahmoodjafari12javzaye1385.JPG