چند سطری از تاج التواریخ!

تاج التواریخ، نوشتهء امیر عبدالرحمن خان است كه حوادث و جریانات ( ١٧٤٧-١٩٠٠م) کشور ما افغانستان عزیز و منطقه را به قلم تحرير در آورده و بیان میدارد. 
این کتاب تاریخ مطالب بس جالب ومهم کشور ما و منطقه را بازګو میکند که هر بخش آن پُر از پند و عبرت است.
با وجود مصروفیتهای متعدد در ٢٠ روز ګذشته قادر به مطالعهء متن دری تبع ٢٠١١ م آن از ناشر میوند شدم.
اینکه این تبع چقدر با اصل انګلیسي مطابقت دارد بحث در جایش اما از مطالب متعدد جالب آن صرف چند سطر را نقل قول میکنم.
علت مشخص این نقل قول رد مستند همان ادعای دشمنان وطن است که میګویند افغانستان را خود افغانها فروختند در حالیکه تفاهمنامهء دیورندلاین شفاهي و غیر واضح ، تحمیل شده و جبر است.
تفاهمنامهء ‌‌‌‌‌‌ډيورن‌‌‌‌‌‌ډ لین تفاهمنانهء سرحدي نیست و در همان آغاز خود صرف ساحهء تاثیرو ساحهء نفوذ شاه افغان و حاکمیت هند برطانوي را تلاش دارد روشن کند که آن هم قانوناً مقدور نه شده.
باید ګفت که تفاهمنانه با چنین مشخصات از لحاض حقوقی از همان آغاز باطل، باطل و باطل است. تفاهمنامهء که شکلاً یکبار دیګر مطابق ضمیمهء دوم معاهدهء راولپن‌‌‌‌‌‌ډي مندرج سند ٨٨ ارشيف ملي انګلستان باطل اعلان شده و جانب افغاني آرا در شورای هفتم خویش ملغی اعلان ملت از قیام خونین بنو ١٩٤٧ تا امروز قبول نه كرده و مردود میدارد.
در صفحهء ٤٨٩ این کتاب معتبر تاریخ نوشتهء امیر عبدالرحمن خان ميخوانيم:.. در زمان ضعف سلطنت تحت حکمرانی جدم امیر شیر علی خان ، دولت انګلیس این مطلب را مغتنم شمرده بعضی از ولایات را از سرحدات افغانستان مجزا نموده تحت حمایت خود درآورده، مجدداً در ایام. امیر شیرعلی حان. و محمد یعقوب خان جلګهء ګرم، و درهء خیبر و قدری از خاک پشنګ. و بعضی نقاط دیګر از افغانستان ګرفتند و در زمان حکمرانی خودم. هم با وجود ی که من قویاً تیستادګي کردم. باز اجزای حکومت لرد لانسدون فرمانفرمای هندوستان، مأموران. مرا ار محل. بلند خیل و وزیرستان و سایر نقاط اخراج کردند و تهدید نمودند، اګر بیرون نروید، سرنیز های عساکر دولت انګلیس. به طرف کابل کشیده خواهد شد.....
سعیدی