در طول تاریخ، فلسطین تحت کنترل گروههای زیادی از جمله آشوری ها، بابلی ها، پارس ها، یونانی ها، رومی ها، عرب ها، فاطمیان، ترک های سلجوقی، صلیبی ها، مصری ها و مملوک ها اداره می شده است. از سال ۱۵۱۷ تا ۱۹۱۷ ، امپراتوری عثمانی بر بیشتر مناطق فلسطین حاکم بود.
وقتی جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ پایان یافت، انگلیسی ها کنترول فلسطین را به دست گرفتند. اتحادیه ملل يا League of nationsیک حکم را برای فلسطین صادر کرد - سندی که به انگلیس امکان کنترل اداری بر منطقه را می داد و شامل مقرراتی برای تأسیس میهن ملی یهودی در فلسطین بود - که از سال ۱۹۲۳ به اجرا درآمد.
فلسطین پیش از سال ۱۹۴۸ معمولاً به منطقه جغرافیایی اشاره داشت که بین دریای مدیترانه و رود اردن واقع شده است. مردم عرب که این سرزمین را خانه خود می نامند از اوایل قرن ۲۰ به عنوان فلسطینی شناخته می شوند. اکنون بیشتر این سرزمین اسرائیل امروزی محسوب می شود.
در سال ۱۹۴۷، بیش از دو دهه حاکمیت انگلیس، سازمان ملل متحد طرحی را برای تقسیم فلسطین به دو بخش: یک کشور مستقل یهود و یک کشور مستقل عربی پیشنهاد داد. شهر بيت المقدس يا اورشلیم که هم یهودیان و هم اعراب فلسطینی آن را به عنوان پایتخت ادعا می کردند، قرار بود یک قلمرو بین المللی با وضعیت ویژه باشد.
در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ میلادی، سازمان ملل متحد، طرح تقسیم سرزمین فلسطین به دو کشور اسرائیل و فلسطین و اداره شهر بیتالمقدس («اورشلیم» نزد اسرائیل و «قدس» نزد فلسطین)، به صورت بینالمللی را تصویب کرد. در مقابل اين طرحه تجزيه ملل متحد، در ۱۲ ماه اپريل ۱۹۴۸، اتحادیه عرب اعلام کرد: ارتش های عربی برای نجات آن باید وارد فلسطین شوند. اعلیحضرت (ملک فاروق، نماینده اتحادیه) می خواهند به روشنی درک کنند که چنین اقداماتی باید موقتی و فاقد هرگونه ویژگی اشغال یا تجزیه فلسطین تلقی شود و پس از اتمام آزادی آن ، این کشور به صاحبان آن تحویل داده شود تا به روشی که دوست دارند حکومت کنند.
از تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۴۷ تا ۱۴ مه ۱۹۴۸ میان شبهنظامیان یهودی و فلسطینی، نبردهای خونینی درگرفت. نهایتاً در ۱۴ مه ۱۹۴۸ همزمان با پایان قیومیت بریتانیا بر فلسطین، اسرائیل با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت کرد. یک روز پس از اعلام استقلال، همسایگان عرب برای دفاع از مردم فلسطین بهطور همزمان به اسرائیل حمله کردند که متحمل شکست شدند. از آن پس، مجموعهای از درگیریهای نظامی بین نیروهای اسرائیلی و کشورهای عرب رخ داده که جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۵۶، جنگ ششروزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ مهمترین آنها بودهاند.
رهبران یهود این طرح را پذیرفتند، اما بسیاری از اعراب فلسطینی - برخی از آنها از دهه ۱۹۲۰ به طور فعال با منافع انگلیس و یهود در منطقه مبارزه می کردند - به شدت با آن مخالفت کردند.
گروه های عربی استدلال می کردند که آنها اکثریت جمعیت مناطق خاصی را نمایندگی می کنند و باید قلمرو بیشتری به آنها اختصاص یابد. آنها شروع به تشکیل ارتشهای داوطلبانه در سراسر فلسطین کردند.
در سال ۱۹۴۸، ۱۴ ماه می، دیوید بن گوریون، رئیس اجرایی سازمان جهانی صهیونیسم که بنیاد گذار دولت اسرائيل شناخته میشود موجوديت رسمی دولت اسرائيل را اعلان کرد. چند ماه بعد از اعلان دولت اسرائيلی؛ جامعه عرب يک دولت مستقل فلسطينی با نام دولت تمام فلسطین (حكومة عموم فلسطين - The All-Palestine Government) به وجود اورد و اعلان کرد. دولت تمام فلسطین در جريان جنگ اسرئيل – عرب بر سر محاصره تحت کنترل مصر در غزه، به تاريخ ۱۹۴۷، ۲۲ ماه سپتمبر اعلان شد. همه کشورهای عضو جامعه عرب دولت تمام فلسطین را به رسميت شناخت، مگر ارُدن شرقی از شناختن اين دولت خوداری نمود. جامعه عرب به ايجاد دولت تمام فلسطین سعی داشتند تا همه خاک سابقه فلسطین که با نام (فلسطین اجباری - Mandatory Palestine) در قلمرو خود بيارند مگر سلطه ايین دولت جديد فلسطین تنها با نوار غزه محدود شد. أحمد حلیمی عبد الباقی نخست وزیر و محمد امين حسینی رئيس جمهور دولت جديد فلسطین بودند.
اگرچه نوار غزه از طریق جنگ تحت کنترل مصر باقی مانده بود ، اما دولت کل فلسطین در قاهره در تبعید باقی ماند و امور غزه را از خارج اداره می کرد. به موازات انقلاب ۱۹۵۲ مصر، اقتدار دولت بیش از پیش تنزل یافت، که توسط اتحادیه عرب تحت حمایت رسمی مصر قرار گرفت. در سال۱۹۵۳، به جز سمت نخست وزیر حیلمی، که به نمایندگی از محافظت کل فلسطین در جلسات اتحادیه عرب شرکت می کرد، اسامی دولت کل فلسطین منحل شد. در سال ۱۹۵۹، منطقه اسمی تمام فلسطین به طور موقت در جمهوری عربی متحد ادغام شد، و تحت مدیریت رسمی ارتش مصر قرار گرفت، که مدیران نظامی مصر را در غزه منصوب کرد.
دولت کل فلسطین اولین تلاش برای ایجاد یک کشور مستقل فلسطین است. این تحت حمایت رسمی مصر بود، اما هیچ نقش اجرایی نداشت. دولت بیشتر پیامدهای سیاسی و نمادین داشت. اعتبارات دولت تمام فلسطین به عنوان یک قاعده حاکمیتی صادقانه توسط بسیاری زیر سوال رفت، زیرا این دولت نه تنها به پشتیبانی نظامی مصر بلکه به قدرت سیاسی و اقتصادی مصر نیز وابسته است. با این وجود مصر به طور رسمی و غیررسمی از هرگونه ادعای سرزمینی فلسطین دست کشید.
پس از اتحاد مصر و سوریه در جمهوری عربی متحد در سال ۱۹۵۸، اوضاع دوباره تغییر کرد. در سال ۱۹۵۹ ، جمال عبدالناصر با استناد به عدم موفقیت دولت فلسطین در پیشبرد اهداف فلسطین ، با صدور حکمی رسماً دولت همه فلسطین را لغو کرد. در آن زمان ، امین الحسینی از مصر به لبنان نقل مکان کرد و نوار غزه به طور مستقیم تحت کنترل مصر قرار گرفت. در مارس ۱۹۶۲ قانون اساسی نوار غزه با تأیید نقش شورای قانونگذاری صادر شد. دولت مصر در جنوری ۱۹۶۷ هنگامی که نوار غزه در جنگ شش روزه توسط اسرائیل تصرف شد به پایان رسید.
۲.۱ نظام سياسی و طرز حکومتداری فلسطين
نظام سياسی فلسطین جمهوری چند حزبی نیمه ریاستی است. اين نظام فلسطين دارای شورای قانونگذاری، رئیس جمهور اجرایی و نخست وزیر است که کابینه را رهبری می کنند. اين نظام فلسطینی که رسماً با نام (تشکیلات خودگردان فلسطین/ السلطة الفلسطينية الوطنية/ Palestinian National Authority) ياد میمشود، در سال ۱۹۹۴ بر اساس توافقنامه بين اسرائيل و فلسطین به وجود امد. تشکیلات خودگردان فلسطینی یک سازمان اداری است، که حکومت بر کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را بر عهده دارد. ياسر عرفات اولين رئیس جمهور تشکیلات خودگردان فلسطین بود. نامبرده نزديک به ده سال، از ۱۹۹۴-۲۰۰۴ رئيس جمهور تشکیلات خودگردان فلسطین بود.تشکیلات خودگردان فلسطینی در سال ۱۹۹۴ و همراه پیمان اسلو بین سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل و به عنوان یک حکومت انتقالی پنج ساله تأسیس شد تا در این مدت مذاکرات نهایی دو طرف انجام پذیرد.
طبق پیمان اسلو کنترل مسائل امنیتی و کشوری مناطق شهر شین و فقط کنترل مسائل کشوری مناطق روستایی به حکومت فلسطین تفویض شد. بقیه مناطق، و از آن جمله مناطق مسکونی اسرائیل، منطقهای درهاردن و جادههای عبوری بین مناطق فلسطینینشین تحت کنترل انحصاری اسرائیل باقی میماند و بیتالمقدس شرقی هم از شمول مفاد این پیمان مستثنی شد.
تشکیلات خودگردان فلسطینی را نباید با سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) اشتباه گرفت. ساف تنها نهادی است که به عنوان نماینده مردم فلسطین در سطح بینالمللی شناخته میشود و در سازمان ملل نیز عضویت دارد. اما دولت خودگردان به امور داخلی مناطق فلسطینینشین میپردازد. تشکیلات خودگردان فلسطین زير تاثیر و کنترول فَتْح (جنبش آزادیبخش میهنی فلسطین) بود. فَتْح، مهمترین سازمان سیاس نظامی فلسطینی است که در سال ۱۹۵۹ توسط یاسر عرفات و خلیل الوزیر (ابوجهاد) با هدف آزادی فلسطین از سیطره اسرائیل از طریق مبارزات چریکی بنیانگذاری شد.
در سال ۲۰۰۴ ، چهارجانبه میانجیگران خاورمیانه به احمد قریئی، نخست وزیر تشکيلات خودگردان فلسطین را اطلاع دادند که آنها از شکست فلسطینی ها در انجام اصلاحات وعده داده "خسته" هستند: "اگر اصلاحات امنیتی انجام نشود، هیچگونه حمایت بین المللی (بیشتر) و هیچگونه بودجه ای از سوی جامعه بین المللی وجود نخواهد داشت. در ماه جنوری ۲۰۰۴، جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور ایالات متحده اظهار داشت که تأسیس کشور فلسطین تا پایان سال ۲۰۰۵ بعید است به دلیل بی ثباتی و خشونت در تشکیلات خودگردان فلسطین.
از سال ۱۹۹۴ که دولت تشکیلات خودگردان فلسطین تاسيس شد و ياسر عرفات اولين رئيس جمهور اين دولت بود، تا مرگ ياسفر عرفات تنها يک بار در فلسطين انتخابات شد. ياسر عرفات در سال ۲۰۰۴ فوت کرد و در سال ۲۰۰۵ انخابات در فلسطين برگزار شد. در اين انتخابات محمود عباس به گرفتن بيش از پنچا در صد آرا رئيس جمهور فلسطين شد.
۲.۲ احزاب سياسي فلسطين:
تشکیلات خودگردان فلسطین در عرصه احزاب سياسی سيستم احزاب معتدد يا چند حزبی دارند. بر اساس معلومات ، دانشنامه آزاد، ویکیپدیا اين احزاب سیاسی در سال ۲۰۱۴ در فلسطین فعال و در روند سیاسی شریک بودند:جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین (الجبهة الدیموکراثیه لتحریر فلسطین)
فتح (حرکة التحریر الفلسطینی)
حماس (حرکة المقاومه الاسلامیه)
اتحاد ملی برای عدالت و دموکراسی
اتحاد دموکراتیک فلسطین (فیدا)
انجمن فلسطین
جبهه آزادی فلسطین
جبهه عربی فلسطین
حزب عدالت
طرح ملی فلسطین (المبادره ال وطنیه الفلیسطینیه)
حزب خلق فلسطین (حزب الشعب الفلسطین)
جبهه مبارزه مردم فلسطین
جبهه مردمی آزادی فلسطین (الجبهة الشعبیة لتحریر فلسطین)
حزب راه سوم فلسطین
قابل ذکر است، که پيش از تجزيه فلسطين و اسرائيل احزاب سياسی در فلسطین وجود داشتند که اکثر آن احزاب بعد از تجزيیه اسرائيل و فلسطين و بلخصوص بعد از به وجود امدن تشکیلات خودگردان فلسطین منحل و از صحنه سياست دور رنده شده است. حزب کمونيست فلسطین/ Palestinian Communist Party/ الحزب الشیوعي الفلسطیني، اولين حزب سياسی بود که در سال ۱۹۲۴ با وجود امده و به ايديالوژی کمونيستی-مارکيستی و به طور خاص به ديدگاهای ولادميير لينين ايستاد بود. بعد از تجزيه اسرائيل و فلسطين اکثر احزاب سياسی فلسطین ايديالوژهای اسلامی دارند و برای ازادی فلسطین میکشند.
۲.۳ روابط خارجی فلسطین
دولت فلسطین روابط ديپلماتيک و سیاسی را به کشورهای جهان دارند. اين دولت داری نمایندگی های دیپلماتیک در سراسر جهان است که عمدتا در آفریقا، آسیا، اروپای شرقی، آمریکای لاتین و خاورمیانه است. بر اساس تنش های بین فلسطين و اسرائيل، دولت فلسطين با امريکا و اکثر کشورهای اتحادیه اروپا روبلط ندارند.مجمع عمومی سازمان ملل متحد به سازمان های بین المللی، نهادها و کشورهای غیرعضو، وضعیت ناظر اعطا کرده و آنها را قادر می سازد در کار مجمع عمومی سازمان ملل متحد، هر چند با محدودیت، شرکت کنند. دولت فلسطين هم دولت در وضعيت ناظر همراه ملل متحد رابطه دراند. از ما بين ۱۹۳ کشورهای عضو سازمان ملل متحد، ۱۳۸ کشوهای دولت را به سمیت میشناسد.