پس از تجاوز اتحاد شوروی بر افغانستان، دیدگاه ها و مقوله ها به خاطر ساماندهی اجتماعی، بدون آن که بسیار در همسویی با واقعیت ها باشند، در نسخه های پیچیده شده و وارداتی، جزو برنامه هایی می شوند که اینک سه دهه پس از تجربه ی آن ها و آن چه از پی آمد، فهم ما برای طی طریق در مسیر درست، هرگز نتوانست از جاده ی فرعی، در مسیر عام جا بیافتد که در یک سرزمین پُر تنوع قومی، ناممکن است بحث عدالت اجتماعی را در نوسان هایی که به ویژه در هنگامه های حضور خارجی، اشاعه می دهند، نهادینه ساخت.
از هنگام کودتای 7 ثور سال 1357ش تا تجاوز شوروی، حاکمیت های تنظیمی و طالبانی که اکنون درگیر تمام دنیا در جغرافیای افغانی استیم و گنجاندن این همه وسعت در بخشی از کره ی خاکی، حتی در ظاهر نیز مشکل ساز است، اعاده ی نظم و حداقل ثباتی که به دنبال خویش، مردم را در همپذیری واقعی و گرایش به یکدیگر تشویق کند، مستلزم آن بینشی ست که جامعه ی افغان ها را برای توجه به خودشان فرا می خواند.
در حالی که نیاز داریم واقعیت های خود را همان گونه که بودند، دوباره بشناسیم، با شناخت از وزنه های متفاوت(اقوام داخل افغانستان) و با رعایت احترام به یکدیگر، پس از تجربه ی چند دهه خصومت های تحمیلی، در جامعه ی بحرانی و سیاست زده، تنوع قومی کشور را باید جزو همان قیدی بدانیم که توضیح آسمانی «مردمان»(شعب و قبایل) دارد و اما راستکاری و تهذیب، آدمی را با قبول ارزش های انسانی و آسمانی، از شان تقوا و دانش کمال می بخشد.
با انتشار کتاب «پشتون ها»، بر ابعاد مختلف حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تمدنی و تاریخی این قوم شریف، نجیب و با عظمت افغانستان پرداخته ام.
روشنگری روی این بزرگ ترین واقعیت افغانستان را کاری جهت شناخت آن مقامی هم می دانم که با ملاحظه اش- که پیراسته از سیاست و تحاریف بیگانه گان و دشمنان باشد- با فهم بهتر از جامعه، خود را با توان و ظرفیت هایی که داریم، به سوی مطلوب های انسانی، نزدیک تر بسازیم.
لینک دانلود:
https://www.ketabton.com/book/12519
وروستي