استقلال و آزادی دو پدیده نهایت اساسی در رشد مادی و معنوی کشور هاست. تا قبل این تاریخ انگلیس علناً راکب بر اسپ حکومت در افغانستان بود و همه امور سیاسی و اقتصادی را چنان که میخواستند موازی با منافع ملی خودشان تعریف و اجرایی میکردند.
مردم افغانستان با داشتن روحیه آزادیخواهی، همواره ابر قدرت شکنی های خویش را به رخ جهانیان کشاندند.
بیست و هشت اسد، حماسه یک روز جاویدان و روز استرداد استقلال کشور است، در این روز ملت افغانستان به رهبری امان الله خان با سپاه ۶۰ هزار نفري متشكل از اقوام مختلف، در مقابل انگلیس قیام کردند و سرانجام این قیام به پیروزی مردم افغانستان در مقابل انگلیس مبدل شد.
شاه امانالله، پس از آنکه پدرش امیر حبیبالله در شکارگاهی در لغمان ترور شد، در (۳۰ دلو ۱۲۹۷)، در کابل سلطنت خود را اعلام کرد. او دوازده روز بعد در نامهای به لرد چلمسفورد فرماندار کل هند، مرگ پدر و سلطنت خود را به اطلاع او رساند و ضمنا از "حکومت مستقل و آزاد افغانستان" سخن گفت. ولی فرماندار هند توجهی به اعلام استقلال او نکرد.
پادشاه جدید در ۹ حوت در اعلامیه معروف خود نوشت که پس از این افغانستان در امور داخلی و خارجی خود استقلال کامل دارد. به دنبال آن او در سخنرانی آتشین خود در ۲۴ حمل، در میان جمعیت بزرگی با حضور سفیر هند بریتانیایی در محله مرادخانی، استقلال کشورش را اعلام کرد و گفت: "بعد از این مملکت من مانند سایر دولتها و قدرتهای جهان آزاد است."
۲۸ اسد سالروز استقلال افغانستان، یک روز بزرگ و نقطه عطفی در تاریخ کشور محسوب می شود، زیرا در این روز مردم ما توانستند، بین کشورهای آزاد و مستقل عرض اندام کنند و بعد از چندین دهه از نعمت آزادی برخوردار شوند.
استقلال افغانستان باعث شد که شاه امان الله طرح های مهم و جدید داشته باشد، قانون یکبار دیگر بعد از چندین دهه در جامعه شکل گرفت، مطبوعات آزاد شد و در مجموع استقلال افغانستان پیامی بود برای تمام کشور های اسلامی که می خواستند از سلطه انگلیس نجات پیدا کنند.
استبداد بیش از حد و دین زدایی انگلیس موجب ایجاد جنبش مشروطیت در افغانستان شد و سرانجام این جنبش زمینه را برای قیام مردمی فراهم ساخت که در نتیجه این قیام، ملت ما انگلیس را در هم کوبید.
بسیاری از آگاهان امور سیاسی بر این عقیده اند که مردم افغانستان در طول تاریخ ابر قدرت شکنی های زیاد داشته اند اما این ابر قدرت شکنی ها پیامد خوبی را به دنبال نداشته است.
اما باید گفت که مردم افغانستان همواره ابر قدرت شکنی و روحیه آزادیخواهی خویش را به جهانیان به نمایش گذاشته و این ابر قدرت های جهان است که به علت موقعیت جغرافیایی مهم افغانستان هرگاه شکست می خوردند، بازهم با توطئه و دسیسه های جدید مانع ایجاد یک حکومت مقتدر در افغانستان می شود. و از ضعف مردم افغانستان استفاده کرده مهره های خودشان را در قالب مردم وطندوست و متخصص امور، برای مردم عرضه میکنند. این خاک زدن ها به چشم مردم در طول تاریخ عواقب ناگوار بر ممالک سلطه جو داشته است.
گفتنی است که شاه امان الله خان در ۲۸ اسد سال ۱۲۹۸ آخرين سند استرداد استقلال كشور را در قصر زرافشان امضا کرد و شاه بعد از امضاي اين سند از مردم خواست تا از اين روز به عنوان جشن ملي یاد کنند.
عده یی از عناصر فردی یا گروهی که مخالفت با بزرگداشت این روز دارند، در صف دشمنان آزادی و آرامش کشور محسوب میشوند.
این روز را با همه شور هیجان باید تجلیل کرد تا نعره های آزادی ما به گوش جهان و دوست و دشمن برسد. و آوای بلند استقلال ما کابوس دشمنان این خاک گردد. نیرو های امنیتی کشور که محافظان استقلال ما استند درین روز ها بار سنگین تر حفاظت از جان و مال مردم را بدوش دارند.
دشمنان افغانستان باید پند بگیرند و از قدرت مردم که چنگ اژدها دارند بهراسند. ازین به بعد کوشش کنند تا هرچه میتوانند از کشت و خون بپرهیزند، تا مبادا روزی با قیام ملی این مردم رنجدیده روبرو شوند و آنگاه راهی جز فرار یا مرگ نخواهند داشت. صلح باعث استحکام استقلال ما میشود پس بهترین راه برای گروه های مخالف دولت و ملت اینست که به این پروسه رضایت مندانه بپیوندید. آنها با این اعمال شان نمیتوانند روحیه قوی یک ملت را بشکنند یا حکومت و قانون اساسی اش را عوض کنند. این جنگ، جنگ ناعادلانه است پس به زودی باید به پایان برسد.
وروستي