نوشته آقای سیاووش را با دقت تمام خواندم.
نوشته مطلقا عقدهمندانه است. اولین مشکل آقای سیاوش در مقابل بحث های ملی، رویکرد قومی و تباری است.
آقای سیاوش به یک بحث خاتمه یافته و محاسبه شده (افغانستان/خراسان/آریانا) دامن میزند. بحث نام این سرزمین در تاریخ، ختم بخیر شده است که حالا نام این سرزمین به اتفاق تمام اقوام (افغانستان) است و امکان صفراعشاریه ای هم وجود ندارد تا حتی در این مورد بحثی هم شود.
آقای سیاووش اگر به منافع ملی افغانستان مخلص و باور میداشت، باید با احترام بنام افغانستان باید درود میفرستاد. چگونه میشود که خودرا یک جوان تحصیل کرده بگیریم و تحت نام سرزمین واحد همه اقوام کشور درود به خیال بفرستیم!؟ چیغ حذف سیستماتیک باید از گلوی ملی برآید، نه از یک گلوی که هنوز خودش خودرا در تمام قدمهها فاشیست معرفی کرده و در آن نفس گرفته میرود!!! اصلا تبعیض و حذف سیستماتیک کار آن عده است که هنوز افغانستان بزرگ را نمیشناسند و نه دوست دارند متعلق به آن باشند!!!
تفکر پوپولیستی در راستای برانکیزی حساسیتهای قومی، کمتر از خیانت ملی نیست. چون چنین خیزکها منافع علیایی افغانستان را قاطعانه صدمه میرساند!!!
درست است که اکثریت پشتون در طول تاریخ زمامدار بوده است، اما باید بپذیریم که همیشه در سطوح رهبری، در کنار یک پشتون، اقوام دیگر به ویژه قوم شریف تاجک حتما حضور برجسته و موثری داشته اند. مراجعه شود به تاریخ پنج قرن اخیر افغانستان. قوم پشتون قومیست که تا الحال شاید بدتریناش هم به قوم دیگری از هموطنانش؛ الفاظ چون تروریست پرور - و این و آن خطاب نکرده باشد!!!
آقای یما سیاوش که خودرا روشنفکر یکی از اقوام ما حساب میکند، متاسفانه تا هنوز میان یک گروه تروریستی و یک قوم از اقوام کشور فرق قایل شده نمیتواند! و بدتر اینکه عالیجناب توسط بعضیها در مورد سخنان سبکاش مورد توصیف نیز قرار میگیرد. این توصیف عقدهمندانه به جناب آقای سیاوش توهم بزرگی و خودبرتر بینی داده است. امید است خوانندگان متن، در فضای عاری از تعصب، کینه و کدورت، انصافانه قضاوت کند و قضاوت شود که کی چگونه و به ساز چه کسی میرقصد!؟ و منافع کشور واحد و عزیزما درکجا محفوظ است!؟
وارد شدن به تهمت و افترا، شرم و حماقت یک روشنفکر است. اتهام بستن به قوم پشتون و اقوام دیگر، کار بسیار شرم آور و مذبوحانه است. قوم پشتون به دلایل جنگهای تحمیل شده استخبارات منطقه، در مناطق ایشان شاید تا الحال کم آنها (نه همه) به پای صندوقهای رای رفته باشند. ولی با آنهم؛ (کمی که از زیاد کسی دیگری زیادتر باشد) و اعتماد مردم وطندوست و ملی اقوام دیگری جهت رهبری کشور مشترک مان کامیابی بصورت مطلق نصیب آنان شده است. ما منتظریم همه باهم به آن روزی برسیم که صلح سراسری در کشور بیاید و از الف تا یای این قوم بزرگ بدون هیچ نوع ناامنی و اخطارهای مخالفین در مناطق ایشان به پای صندوق های رای بروند تا حتی به آنانیکه فریاد کثرت و قلت نفوسی اقوام را زده میروند و در خیالپلو ها به سر میبرند؛ معلوم گردد که چگونه ادعای اکثریت مطلق تحقق مییابد. که اصلا درد و ترس آقای سیاوش و رهبرانش مانند پدرام و غیره ... در همینجا است (که شاید مطلب را نیز گرفته باشند).
این نیز قابل یادآوریست که سیاوش و امثال آن با اربابانش گاه گاه تاکید برین دارند که اکثریت مطلق مردم افغانستان فارسی/دری را میفهمند و با هم صحبت میکنند. پس این شود و آن شود!!! آنها باید از بنیاد بدانند که قوم پشتون بحیث برادر بزرگ اقوام این سرزمین هر وقت همانا محبت و صمیمیت برادری را دنبال و همیشه در مقابل اقوام و زبانهای دیگر از خود فروتنی نشاندادهاند. این درست که هر کسی دیگری در این سرزمین خوش دارند تا با آنها به زبان خودشان صحبت شود، اما بطور مثال اگر در جمعی چهار نفر پشتون و یک نفر تاجک حضور داشته باشد، همه پشتونها با برادر تاجک خود به فارسی/دری مکالمه را آغاز میکنند. این محبت و صمیمیت قوم بزرگ این سرزمین نباید نادیده گرفته شود و یا حتی از آن سواستفاده شود. طوریکه از دهان و قلمهای بعضی از روشنفکران تاریک ذهن بعضی گروهها جلوه داده میشود. خیلی دور نمیرویم؛ حتی خودم مجبور هستم و یا لازم میبینم جواب کج فهمهای آقای سیاوش را به زبان سیاوش نوشته کنم.
باید همه بدانند که قوم پشتون، نه تنها که عامل جنگ و تحمیل زور در کشور نبوده، بلکه به تمام جهان هویداست که قربانی اصلی وحشت و جنگ دیگران بوده اند. طالب و گروه های افراطی، از تمام اقوام نیرو دارند. داعش منحیث یک گروه تروریستی، بیشترین نیرو را شاید از اقوام غیر پشتون داشتهاند. (مراجعه کنید به سرویس های اطلاعاتی امنیت ملی کشور)
اما اینکه آقای سیاووش چگونه یک گروه را به قومی نسبت میدهد، الزامی است که خود وی پاسخ بدهد.
وروستي