مگو هذیان و شطحیات به رغم مدعی ای جان
بگو با جان بگو با دل، فدای صلح و آزادی
ز خال و خط چه می گویی، به یم و شط، چه می خوانی
اگر خوانی غزل خوانا برای صلح و آزادی
بهشت هفتمین گردد به صورت روی این گیتی
در آن چون مه درخشان باد، نمای صلح و آزادی
نفیر جنگ منفور است به هر وادی و هر مذهب
چه بهتر در جهان باشد، جای صلح و آزادی
فلک از غیظ می ترکد اگر بیند که چون بخشی
به گیتی سعی می دارد برای صلح و آزادی
صلح و آزادی، نوای دلکشی باشد نوای صلح و آزادی
فضای گرم و فرحت زا، فضای صلح و آزادی
اگر بر گوش جان خواهی که بنشیند صدای دل
صدای دل نباشد جز صدای صلح و آزادی
بکن نام نکو تسجیل به خط روشن تاریخ
فدا کن نقد جان خویش به پای صلح و آزادی
وروستي