غزل

دو دستت را حنا کردی، چه خوب کاری به جاکردی
دلم بردی بلا کردی، چه خوب کاری به جا کردی

لبانت لاله گون کردی، زدی خالی به پهلویش
خودت را خوشنما کردی، چه خوب کاری به جا کردی

گهی چشمک زدی بر من گهی با صد ادا و ناز
نگاه ها از قفا کردی، چه خوب کاری به جا کردی

به مژگانت زدی ریمل که خون عاشقان ریزی
بدین افسون بلا کردی، چه خوب کاری به جا کردی

دلی دادم برای تو و لیکن خاطر اغیار
دلم را زیرپا کردی، چه خوب کاری به جا کردی

ربایی تا به طنازی، دل نازک خیالان را
به تن نازک قبا کردی، چه خوب کاری به جاکردی

به حق بخشیی مهجور، هر آن چه در توانت بود
دریغا صد جفا کردی، چه خوب کاری به جا کردی