عمدتاً والدین علاقمند اند که فرزند آنها به عنوان یک کودک باهوش و موفق شناخته شود. یک کودک باهوش در مکتب موفق و در جامعه فردی بدون مشکل خواهد بود.
تربیت یک کودک باهوش و موفق، دوران بزرگسالی او را هم به عنوان فردی متکی به خود بار آید اما چگونه کودک باهوش داشته باشیم؟ تربیت یک کودک باهوش چقدر ساده است؟ پدر و مادر در مسیر تربیت فرزند خود چه موانعی را پیش رو دارند و با چه مشکلاتی مواجه خواهند بود؟ یکی از بزرگترین سوالات والدین میزان تاثیر آنها در مسیر رشد و تربیت کودکان است؛ اینکه جامعه چقدر از بار این تربیت را به دوش میکشد و مهدکودک (مکتب) چقدر در تربیت و رشد یک کودک باهوش موثر است.
سالهاست مطالعات مهم و فراوانی در زمینهی نقش والدین در رشد و تربیت کودکان باهوش صورت میگیرد و بسیاری از مطالعات به نتایج جالبی منجر شدهاند.
اینک در این نوشته نکات علمی و راهکار های مفید را برای تربیت و پرورش یک کودک باهوش و موفق جمع بندی کرده ام امیدوارم مورد توجه خانواده ها قرار گرفته و در عملی کردن آن تلاش به خرج دهند.
بخش نخست:
_به فرزند خود مهارتهای اجتماعی را آموزش دهید: نتایج یک تحقیق بلند مدت نشان میدهد میان مهارتهایی که کودکان در کودکستان میآموزند و موفقیت آنها در سالهای ابتدای بزرگ سالی، ارتباطی مثبت و محکم وجود دارد. این تحقیق که به مدت بیست سال در یکی از دانشگاههای ایالات متحده انجام شد، تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی در سالهای پیش از شمولیت به مکتب را بسیار بااهمیت اعلام میکند. والدین در کنار معلمان کودکستان باید به فرزندان خود بیاموزند که چگونه مشکلات خود را با همکاری دوستان شان حل نمایند.
یک کودک باهوش یاد میگیرد که داشته هایش را با دیگران قسمت کند. او میآموزد که بدون پریدن میان حرف بقیه تبدیل به شنوندهای قوی شود و به عنوان نکتهای مهم، والدین نباید فراموش کنند که خانه بهترین جایی است که کودکان در آن کمک کردن به دیگر هم نوعان خود را فرا میگیرند. بنابراین آموزش مهارت اجتماعی در سالهای پیش از مکتب و در ابتدا از خانه آغاز میشود. محیط خانه میتواند فرزند ما را از نظر این گونه مهارتها به یک کودک باهوش مبدل سازد.
این نوشتار را در سه بخش آماده نموده و در اختیار والدین گرامی می گذارم.
_ از کودک خود بیش از حد لازم مراقبت نکنید: امروزه بسیاری از والدین فکر میکنند بهترین نوع مراقبت، حضور بی وقفه بالای سر کودکان و مواظبت بدون قید و شرط است. بسیاری از پدرو مادرها مانند عقاب بالای سر کودک خود چرخ میزنند و حتی لحظهای او را برای انجام کارها و کنار آمدن با مشکلاتش تنها نمیگذارند. اما این تنها نکتهی بد و منفی ماجرا نیست. والدین نه تنها به فرزندان اجازه ی حل مسئله نمیدهند بلکه خود به سرعت مشکلات کودک را برطرف کرده و اصلا اجازه نمیدهند او با مشکل درگیر شود.
بر اساس مطالعاتی که درباره ی این موضوع در دانشگاه هاروارد انجام شده است، اجازه دادن به بچهها برای ایجاد اشتباهات، ارتقاء قابلیت انعطاف پذیری و ایجاد بستر برای رشد کاردانی و حل مسئله در سوق دادن آنها به سوی موفقیت حیاتی است.
البته نباید فراموش کردن که این راه برای والدین مسیری ساده و آسان نیست. پدر و مادر همواره باید روی مسیر باریکی بین مراقبت از فرزندان خود و آزاد گذاشتن آنها برای مواجهه با مشکلات قدم بردارند. این تمرین میتواند از فرزند آنها یک کودک باهوش و پیشرو بسازد.
_کودک را با فضای آموزشی آشنا کنید: تحقیقات نشان میدهند کتاب خواندن برای بچهها، آموزش الفبا و یاد دادن اصول ابتدایی ریاضیات در سالهای پیش از مکتب میتواند در موفقیت بیشتر آنها در سال های بعد بسیار مفید و کارساز باشد. ذهن کودکان در سالهای پیش از مدرسه به شدت پذیرای آموزههای جدید است و والدین میتوانند به بهترین شکل ممکن نیازهای ابتدایی کودک را به او بیاموزند. آمادگی ابتدایی کودک او را برای تبدیل شدن به یک محصل ممتاز در فضای مکتب حاضر می کند.از سوی دیگر، هنگامی که فرزند شما وارد مکتب شد نیاز به استقلال دارد. کمک بدون قید و شرط والدین به فرزند خود برای انجام دادن وظایف خانگی به شدت برای او مضر است و باعث عقب ماندن او از کودکان هم سن و سالش میشود. همانطور که گفته شد، ذهن کودکان در سن ورود به مکتب بسیار پذیرا است و این پذیرش میتواند جنبهی منفی هم داشته باشد. به نظر کارشناسان رشد و تربیت کودک، والدین باید همواره پیگیر وضعیت تحصیل و تکالیف فرزندان خود باشند؛ اما تشویق به انجام مسئولانه و مستقل وظایف می باشد که تحت هیچ شرایطی نباید به دست فراموشی سپرده شود.
_کنترول مدت زمان استفاده از تلویزیون و کامپیوتر: تحقیقات نشان می دهد که نشستن بدون حساب و کتاب کودکان پای تلویزیون و کامپیوتر منجر به چاقی، اختلال در زمان و میزان خواب و مشکلات رفتاری در آنها میشود. پدر و مادرهایی که دوست دارند صاحب یک کودک باهوش باشند، نباید تحت هیچ شرایطی تلویزیون، کامپیوتر، تبلت و تلفن همراه هوشمند را بدون برنامه ریزی در اختیار او قرار دهند. برنامهها و سرویسهای مختلف تلویزیونی و اینترنتی به هیچ عنوان نباید بدون نظارت در اختیار کودکان قرار داده شود. یک تحقیق جدید نشان میدهد بازیهای خشن کامپیوتری میتواند ضربات جبران ناپذیری از لحاظ روحی و جسمی به کودکان وارد کند.
ممکن است برای بسیاری از والدین این سوال وجود داشته باشد که برنامهها و سرویسهای مفید باید به چه میزان در اختیار کودکان قرار بگیرد؟ بر اساس مقالات منتشر شده در مجلهی آکادمی رشد و تربیت اطفال در ایالات متحده، زمان مناسب برای استفادهی تفریحی کودکان از وسایلی مانند تلویزیون و کامپیوتر نباید از 2ساعت در شبانه روز بیشتر باشد.
اما فراموش نکنید که این زمان را میتوان به گونه ای مفیدتر هم صرف کرد. والدین میتوانند کودک خود را تشویق کنند تا به جای یک مصرف کنندهی برنامهها و سرویسهای دیجیتال، تبدیل به یک تولیدکنندهی محتوای خلاق شود. یک کودک باهوش میتواند به جای ساعتها وقت سپری کردن برای بازی یا تماشای برنامهها، سطحی ابتدایی از برنامهنویسی کامپیوتر، ساخت مدلهای سهبعدی یا تولید موسیقیهای سادهی دیجیتال را بیاموزد تا علاوه بر فراگرفتن خلاقیتی جدید، ذهن خود را برای آموزههای بیشتر آماده کند.
بخش دوم
در ادامۀ مبحث این که چگونه می توانیم کودکان با هوش داشته باشیم اینک بخش دوم آن را خدمت تان ارایه می کنم .
_میزان توقع خود را بالا ببرید: نتایج یک نظرسنجی جامع که توسط اساتید دانشگاه UCLA انجام شده نشان میدهد انتظارات و توقع به جای والدین میتواند کودک را به سمت پیشرفت و موفقیت سوق دهد. این انتظارات باید مطابق با تواناییها و روحیات کودک باشد تا بتواند تبدیل به موتوری محرک برای او باشد. تحقیقات به خوبی نشان میدهند فرزندانی که به عنوان کودک باهوش شناخته میشوند و تواناییهای بالایی را از خود در زمان آموزش به نمایش میگذارند، از والدینی با انتظارات به جا و استندرد برخوردار بوده اند. این توقعات میتواند به اشکال مختلفی به نمایش گذاشته شود؛ اما نباید فراموش کرد که سطح و نوع نمایش این انتظارات نباید کودک را تحت فشار قرار دهد و برای او ایجاد اضطراب و استرس کند. انتظار به اندازه میتواند کودک را با تواناییهای خود آشنا کرده و او را به دنبال کردن آنها تشویق کند.
_ بیش از اندازه از ذکاوت کودک تان در تمجید نکنید:بکار بردن جملاتی مانند؛ بدون درس خواندن بیست گرفتی؟ آفرین. تو خیلی باهوش هستی! تحقیقات مستدل زیادی که توسط نهادهای دانشگاهی صورت گرفته نشان می دهد تشویقهایی از این دست و تمرکز صرف بر روی هوش کودک میتواند در واقع از تواناییهای او در سنین بالاتر کاسته و او را از کودکان هم سن خود عقب تر نگه دارد. ممکن است کودک باهوش شما در سنین پایین تواناییهای ذهنی بیشتری نسبت به افراد هم سن و سال خود داشته باشد، اما اگر تنها به تشویق این تواناییها بپردازیم، در حقیقت جایگاه تلاش و پشتکار را انکار کرده و این مهارتهای مهم را در سالهای بعد از او گرفته ایم.
بنابراین همواره توصیه شده تا از تعریف و تمجید تواناییهای هوشی به صورت صرف پرهیز کرده و کودک را به تلاش، کوشش و پشتکار تشویق کنیم. باید به گونهای مستقیم به کودک باهوش یادآور شد که هوش بدون تلاش و پشتکار کارایی نداشته و در بلند مدت نمیتواند مفید واقع شود. کودکان باید بیاموزند که روی اراده برای مبارزه با مشکلات و چالشها تمرکز کرده و از هوش خود به عنوان ابزاری کمکی برای ساده تر شدن حل مشکلات یاری بگیرند.
_برخی از مسئولیت ها را به کودکان خود واگذار کنید: شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به ما نشان میدهند سپردن مسئولیت و امور متناسب با سن و تواناییهای کودکان، میتواند برای پیشرفت و کسب موفقیت در آیندهی آنها بسیار مفید باشد. سپردن مسئولیتها و امور مربوط به خود فرزندان و متناسب با سن و روحیهی آنها، تلاش کودکان را برای کسب موفقیت و مسئولیت پذیری به دنبال خواهد داشت. اما با وجود این، شواهد نشان میدهند والدین در بیشتر اوقات از سپردن امور خانه و مسئولیتهای متناسب با سن فرزندان خودداری کرده و به دلایل مختلف ترجیح میدهند خود تمام امور خانه را بر عهده بگیرند. نتایج یک نظر سنجی نشان میدهد تنها 28 درصد از والدین به صورت دقیق به این نکته توجه دارند و فرزندان خود را در مسئولیتهای مربوط به فضای خانه شریک میکنند.
تحقیقات علمی ثابت کردهاند کودکانی که در سن 3 تا 4سالگی مفهوم مسئولیت پذیری را تجربه کردهاند، در بزرگ سالی از نظر جامعه افرادی موفق تر محسوب میشدهاند. سپردن کارهای سادهی فرزند به خود او و استفاده از تواناییهایش در امور ساده ی خانه، میتواند از او یک کودک باهوش بسازد.
بخش سوم
در ادامۀ مبحث این که چگونه می توانیم کودکان با هوش داشته باشیم اینک بخش سوم(پایانی) آن را خدمت تان ارایه می کنم.
_کودکان خود را فراموش نکنید: بر اساس یک نظرسنجی که از نوجوانان 13 تا 19 سال انجام شده، نزدیک به 30 درصد والدین این نوجوانان به تلفن همراه خود معتاد بوده اند. این نوجوانان بیان کردهاند والدین ساعتهای بسیار زیادی را پای لپ تاپ، موبایل یا تبلت خود صرف میکنند و گاه در طول روز حتی یک مکالمه ی کوتاه هم با فرزند خود ندارند. تحقیقات انجام شده نشان میدهد بالای 35 درصد از کودکان اعتقاد دارند والدین شان به تلفن همراه علاقهی بیشتری نسبت به فرزند خود دارند. پیدا شدن این حس عدم علاقه از سوی والدین در کودکان میتواند برای روحیه آنها به شدت مضر و مخرب باشد.
پدر و مادرهای امروزی به عنوان اولین نسلی که به صورت 24 ساعته به اینترنت متصل هستند، باید به شدت مراقب باشند تا در این اقیانوس غرق نشوند. توجه والدین به یکدیگر و مهم تر از آن به رشد و تربیت کودک نباید فدای وقت گذاشتن بیش از حد ما برای سرویسهای اجتماعی و سرگرم کنندهی اینترنتی شود. فراموش نکنید خانواده، همسر و فرزندان بالاترین اولویت را در زندگی ما دارند و لازم است که با دقت و توجه بیشتری روی آنها تمرکز داشته باشیم.
_ خانه را به مکانی امن و مملو از محبت تبدیل کنید: تحقیقات علمی نشان میدهند کودکانی که در خانوادههای ناآرام و پرتنش زندگی می کنند به مراتب وضع روحی بدتری نسبت به کودکان طلاق تجربه می کنند. بنابراین دعوای مداوم الدین و ایجاد اضطراب و تنش در خانه میتواند آیندهی یک کودک باهوش را با مخاطرهی بسیار جدی مواجه کند. ایجاد یک محیط امن، عاشقانه و پر از محبت در خانه مطمئنترین مسیر برای رسیدن فرزندان به موفقیت است. یک خانهی آرام سلامت روحی و جسمی کودکان را تضمین کرده و بستری مناسب برای رشد و پرورش استعدادهای او فراهم می کند.
هنگامی که در میان شما و همسرتان اختلاف نظر یا بحثی پدید میآید، به عنوان والدین کودک وظیفه دارید مدلی از بحث کردن عادلانه باشید تا کودک آن را از شما فرا بگیرد. فراموش نکنید شما اولین معلم کودک خود هستید که به او نگه داشتن حرمت دیگران و حل وفصل منطقی مشکلات را آموزش میدهید. کودکی که از پدر و مادر خود بحث کردن منطقی و کسب نتیجه را بیاموزد میتواند در بزرگسالی آن را در زندگی خود به کار ببندد.
_در روابط با کودکان تان سختگیر و نیز بی مبالات نباشید: بر اساس پژوهش های انجام شده در دانشگاههای ایالات متحده، میتوان والدین را به سه گروه بسیار سختگیر، بی مبالات و متعادل تقسیم کرد. به طور خلاصه می توان گفت برخی والدین سیستم استبدادی را برای تربیت فرزند خود به کار برده و بدون هیچ تفکری تنها به کودک امر و نهی می کنند. از سوی دیگر برخی والدین کودک را به حال خود رها کرده و به او اجازه میدهند تا هرگونه که دوست داشت رفتار کند. اما باید گفت که تربیت و پرورش صحیح را گروه سوم، یعنی والدین متعادل در پیش گرفتهاند. پدر و مادرهای گروه سوم از طرفی بسیار مهربان و دلسوز هستند و به درخواستهای فرزند خود کاملا دقت میکنند و از طرف دیگر به همان اندازه نظم و منطق را در تصمیم گیریهای مشترک خود و فرزندان شرکت میدهند.
وقتی که فرزندان در معرض تربیت والدین این گروه قرار بگیرند، به خوبی مهارتهای تنظیم احساسات و درک اجتماعی را که برای موفقیت و پیشرفت مهم هستند میآموزند.
پایان
وروستي