
تحقیقی پیرامون نام کشور ایران
ایران نه،اېران!
(یک نام لهجوی پشتو)
لیلا خُرم
نام “ایران” شکل لهجوی آریان است و آریان در اصل نامیست بشکل جمع برگرفته شده ازآر «ار» اور (پشتوی امروز) به معنی لغوی آتش و مفهومی اصطلاحی خانواده وتبار (تجمع تشکیل شده بدور یک آتش افروخته در آغاز تاریخ بشر متمدن) که بعداً در برخی لهجات این زبان، چون لهجه های جنوب شرقی افغانستان کنونی و وزیرستان این آر یا ار یا اور کنونی بشکل اېر تلفظ شده چنانی که الفاظ و لغات بیشماری دیگر زبان پشتو که بصورت معمول کنونی با پیش ( ُ ) خوانده و گفته میشوند درین لهجه پیش.
( ُ ) آن به زیر ( ِ ) یا کسره مبدل شده در نتیجه ( آ ) سابقه یا (و) کنونی در آن کلمه به (ی) مبدل میگردد اما (ی) با تلفط نرم یا سبک که در پشتو به آن (ی) نرم میگوید و بشکل (ې) و نه با (ی) مشددی که امروز در نام “ایران” بکار برده میشود، یعنی نام “ایران” کنونی در اصل باید با (ی) نرم پشتو نوشته و خوانده شود به این شکل: “اېران” با معنی تحت اللفظی آتش داران و معنی اصطلاحی خانواده ها که درینجا مفهوم اصلی را میسازد و برای این از آتش سرچشمه گرفته که در آغاز تشکیل اجتماعات و خاندان های بشری، آتش اولین و مهمترین عنصر جمع کننده انسان ها در زمین به منظور یکجا زیستن و مستفید شدن از نور و حرارت آن بحساب میرود. بدور همین شعله های نخستین آتش است که تجمعات اولیۀ انسانی با نظام خانواده و تولید نسل بوجود آمده و گسترش یافته است و آتش اولی با آتش های کوچک و بزرگ بعدی در هیأت خانه، خانواده، قریه و شهر درآمده. ازین واقعیت در مییابیم که آتش پرستی منسوب به زردشت و بعد هم ادامۀ تحریف شده و تقلیدی محض آن تا این دم در آریایان، ایریان یا اوریانی که به قرن ها و هزاران سال از اصل ریشه محتوا و مفهوم واقعی ارزش ها و معتقدات نیاکانشان بدور مانده اند، فقط با یک روایت نامکمل ووهمی ادامه یافته و پیروانش خودشان را آتش پرست نامیدند. این در حقیقت چیزی جز اعتقاد و باور به اصل تشکیل خانواده و حفظ مبدأ و اصول حاکم بر آن نیست. خانواده و خاندان یعنی تجمعی با اساس و بنیاد واحد که همان نیکه یا جد بزرگ است. ما این ارزش را به گونۀ سنتی و غیر مذهبی از جامعۀ دیروز و امروز خود گرفته تا جوامع دور و بر پارسی، هندی و عربی در همه سراغ نموده میتوانیم که در جامعۀ هندی امروز هم در ادیان حاکم بازمانده از ارزش های کهن آریایی بشکل تحریف شده بگونۀ افراطی با دین، مذهب و پرستش گره خورده است. خانواده و خاندان ارزشیست که در جوامع پیشرفته مادی چون اروپا و امریکا با وجود گسست عام و گستردۀ نظام خانوادگی باز هم الگوی نجابت اشرافیت و برتری بحساب میرود.
آر، ار، اور یا ایرنام آتش در زبان پشتوست که شاید در پشتوی کهن به گونه های مختلفی ازینها در زمانها و جاهای مختلف تلفظ شده باشد. و تلفظ کنونی اش همین اور بصورت عام و ایر بصورت لهجوی خاص امروز متداول است ما این نام را از گذشته تا این دم در برخی نام های جغرافیایی کشور خود ومناطق دور و پیش با همین مفهوم اصطلاحی اش به شکل پسوند یا پیشوند یافته میتوانیم؛ بطور مثال:
باختر: که نام دیگر بخدی کهن یا بلخ امروز است در حقیقت ترکیبیست از بخدی+ار (اور) یعنی خانواده نسل بخدی.
تخار: که در منابع چینی آن را “توهولو” خوانده اند چون که در زبان چینی آوای (ر) وجود نداشته و به (ل) تغییر صدا میدهد پس تخار یا توهور هم ترکیبیست از: توهو(قوم تاهیا در تاریخ)+ار ( اور) به مفهوم نسل و خاندان تاهیا یا توخو که میتوان آنرا با نام قوم توخی امروز هم ریشه و یک چیز دانست.
پنجشیر: پنجشیر که در تاریخ بنام پنجهیر نیز ثبت شده یک نام ترکیبی از دو و یا سه واژه است که درین نام هم پسوند ار-اور یا خاندان با لهجۀ جنوبی کنونی آن یعنی ایر دیده میشود که اگر شکل کهن و ذکر شده در تاریخ این نام ترکیبی را درست بدانیم پس ترکیبیست از( پنجه یا پنځه+ایر) به مفهوم اصطلاحی پنج خانواده، پنج طایفۀ چنانی که منشأ پنجشیریان کنونی درۀ پنجشیر را نیز پنج کنت ماورالنهر میدانند که بازهم کنت مفهوم ترکی قوم خاندان و قریه را میرساند. در شکل کنونی آن یک (ش) در بین افزوده شده که این افزایش بازهم تغییر در معنی اصلی بوجود نمی آورد تنها میتواند شکل لهجوی (قندهاری) ښه یا خوب پشتو باشد چنانچه تا امروز ترکیب شه+ار یا ښه+ ار در پشتو و شه+ایر در دری بشکل ښار وشهر موجود اند.
کشمیر: نام کشمیر هم که امروز مانند نام ایران به غلط با (ی) مشدد تلفظ میشود ترکیبیست از کشم+اېر (اور) یعنی خانواده وطایفۀ کشم و کشم را که میدانیم یکی از ولسوالی هایی ولایت بدخشان است وبگمان غالب نام کشمیر هم با نقل و انتقال برخی از مردم محلۀ کشم بدخشان به منطقۀ کنونی کشمیر به این سرزمین داده شده است بمعنای خاندان و نسل کشمی.
در مناطق و محلات خارج از جغرافیای کنونی افغانستان نامهای دیگری را نیز دیده میتوانیم که اصطلاح اور پشتو در شکلی از اشکال لهجوی آن با معنی خانواده، نسل و بالاخره شهر در آن موجود است مثل نام شهر بنگلور در هندوستان که ترکیبیست بسیار واضح از بنگال+اور یعنی نسل بنگالی یا نام ایریانه که هندیان آنرا هیریانا تلفظ میکنند.
درسمت غرب تا بین النهرین و فراتر از آن هم میتوانیم نامهایی را با ترکیب اور دریابیم. نام عراق کنونی که نه یک اسم عربی؛ بلکه شکل معرب شدۀ ایرک یا اورک است الگوی بزرگ آن است با (ک) پسوند اضافی که خاصۀ لهجۀ غربی پشتوی میانه(پهلویست) و احیاناً بمفهوم خانواده و قوم کوچک (کم نفوس) استعمال شده باشد، یا نام شهر اربیل که امروز مرکز کردستان عراق است یک ترکیب کامل پشتوی کنونیست: ار (اور)+بیل(جداگانه) یعنی نسل و خانوادۀ خاص و جداگانه از دیگران که هدف شاید اقوام سامی دیگری باشد که در کنارشان زندگی میکردند.
پس نام اېران امروزی همان شکل لهجوی وزیری واژۀ آریان یا اوریان باستانیست که ریشه در پشتوی کهن داشته و تا امروز به همان شکل و مفهوم زنده و مستعمل است. بناً وقتی در سال 1935 عیسوی دولت فارس یا همان پارس ( باتلفظ درست) نامش را به ایران تغییر داد در حقیقت یک اسم اصیل زبان پشتو را برایش برگزید (صرفنظر از تجزیه و تحلیل ریشۀ نام پارس که میشود در زمان دیگری بطور اختصاصی به آن پرداخت.
نام ایران همچنانیکه مرحوم داکتر جاوید درکتاب خود “اوستا” به آن اشاره کرده است در اصل با (ی) سبک باید خوانده شود: ” تلفظ کلمۀ ایران به معنای کشور(Iran) است و به قول پور داوود تا پنجصد و پنجاه سال پیش این کلمۀ ایران ( Eran ) تلفظ و نگارش میشده است چنانکه روستایان خراسان تا هنوز به همین صورت تلفظ میکنند. بارتولد در کتاب جغرافیای تاریخی ایران می نویسد: کلمۀ ایران که در اول اران(به کسر همزه) بود، بعدها پیدا شده و مضاف علیه صبغۀ جمع آریا Airya(Airanam) است که بمعنای مملکت آریا ها میباشد.”
)اوستا ص 16(
بخاطر باید داشت که این نزاکت لفظی مارا بیشتر به حقانیت ادعای ما متیقن میسازد، همچنانیکه در خود متن اوستا این نام بشکل اېرن و اېریان نوشته شده و همان اشاره ایست به خاندان که در یک بخش اوستا در باره اش بحث شده است.
زردشت به عنوان یکی از بزرگان اوریان یا آریایان رهبر و پیشتاز مرحلۀ آغاز زندگی مسکون در همین سرزمین مشخص (افغانستان) کنونی بود. و معنی نام کتاب منسوب به او یعنی اوستا نیز به همین سبب باید در اصل از ریشۀ اوسیده، اوسیدا(سکونت پشتو) بوجود آمده باشد. نسلی از خانواده های کوچی و خانه بدوش که برخلاف خانواده های هم تبار و هم خون دیگر خویش به زندگی مسکون رو آورد.
گرچه تا هنوز با خوانشی که به کمک خصوصیات گرامری سانسکریت و پارسی قدیم از متن اوستا به عمل آمده غالباً واژۀ آتش را در آن بشکل اتر نوشته اند در حالیکه در یکی از بند های یسنای نهم اوستا ما واضحاً معنای آتش را اینگونه در آوای عام امروزی (اور) خوانده و ازجمله مفهموم گرفته میتوانیم: “هومه ایبیشوی اور وانتو> هومه وایشوی اورباندو(باندې) “بند22 یسنای نهم” که یک جملۀ خالص پشتوست (هومه را بجوشانید بر آتش) و این یک گرفت منطقی وطبیعی مفهوم از جملات و کلماتیست که بصورت مبهم، تحریف شده و با آوا های گوناگون از نسخ زمان های مختلف و در لهجات مختلف ثبت شده است. از جانبی هم معنای اتر در همین بخش و در بند اول آن میان جمله چنان بکار برده شده که معنی برگرفته از آن به کمک زبان و آوای پشتو نه آتش بلکه کلمۀ ارتباطی (تر) پشتو با اضافۀ (م) پسوند متکلم را میسازد بمعنای (ازآنم) که در میان جمله نقش منطقی خود را ایفا کرده است.
پس نام کنونی ایران یک نام لهجوی پشتو با مفهوم نسل و مجموع خانواده ها بوده شکل عمومی کنونی آن اوریان همان آریان نوشته شده در تاریخ هاست. با در نظر گرفتن این حقیقت بنیادی حین خوانش و تلفظ این نام باید اصل آن در نظر گرفته شده و با (ی) سبک خوانده شود نه با (ی) مشدد که تا هنوز اکثر پشتو زبانان و برخی از هموطنان هزاره نیز آنرا با همین شکل اصلی اش تلفظ میکنند. مراعات خوانش با تلفظ آوای اصلی این نام لااقل برای ما افغانها که وارثین زبان ریشه یی و مفهوم واقعی این نام هستیم لازم است و باید آنرا در نظر د اشته باشیم.
مأخذ
: 1 کتاب اوستا- تألیف: اکادمیسین داکتر جاوید
: 2 در آمدی بر دستور زبان اوستایی-تألیف: محمد تقی راشد محصل،
: 3 تاریخ افغانستان-تألیف: مرحوم احمد علی کهزاد