تراژيدی ملت ادامه دارد!

لطفا يك دو سناريو ذيل را به دقت بخوانيد و به ان تعمق كنيد:
دولت و حاكميت ناتوان امنيت من، خانواده ، دختر، فرزند و مالم را گرفته نتوانسته و نمی تواند.
بخاطر اين هدف مجبورم متحد داشته و سلاح داشته باشم تا از دزد، رهزن و جنايتكار در امان باشم.
مسلمانم، نماز ميخوانم و ريش هم دارم.
از محل كه در ان زندگی دھقانی دارم، باغ و باغچه دارم به شهر هم انرا انتقال داده نمی توانم. در شھر کاری ندارم و گشنه خواهم ماند.
از محل من دشمن من و يا مأموران ای اس ای بالای قطار و قوای امنیتی دولتی چه داخلی و يا خارجی حمله كردند و بعد فرار. نيرو های خارجی و يا داخلی عمليات متقابل کردند و خانه ام تلاشی شد. درنتیجه سلاح و مهمات يافتند که بعضی شان از چند نسل برایم میراث مانده و بعضی را خود تهیه دیده بودن تا از خود دفاع کنم. ريش دارم و نماز میخوانم و قران كريم هم در خانه ام يافتند. در قدم اول يكي دو تن و يا ده تن از خانواده ام را كشتند و بقيه را با خود برد. كردند در حقم انچه كردند به شمول جنايت جنسي.
باز به بگرام و باګرامها و یا خانهء 500 و زندان شخصی بردند و بی سرنوشت نگھداشتند و ھرچه توانستند ازیتم کردند و بنابر علتی بقیه را کشتند و من بعد از مدت رها شدم.
ازمن چه توقع دارید که حال چه خواهم کرد؟
به محلم امدند و گفتند ھمکار کفاری و دشمن اسلام و قتلت برای ما واجب و برحق است.
گفتم نیستم.
گفتم مسلمان ام و جاسوس نیستم.
ګفتند ھستی.
همسایه را كشتند و بستند و بردند.
حاکمیت و کس از ایشان دفاع نه کرد.
به محلم امد گفت گفری با حكومت كفر همكاري.
گفتم نيستم.
گفتند با امير ما بيعت كردی؟
گفتم نه غريب كارم و مصروف كشت و كار و خانواده ام به هيچ کس کار ندارم.
گفتند نه اگر تاحال نه كردی بیعت کن می بخشيم بعد ازين بیعت بكن.
قبول نه كردم زدند و همسايه را كشتن و مالش بردند.
قبول كردم و گفتن اینه سلاح بگیر از دینت و خانه و .... ات دفاع كن ورنه خواهی ديد. و تهدید کردند.
گفتم باشه و در دل گفتم چاره نيست. چند
روز بعد نیرو ھای دولتی آمد فیر و زدن و کندن آغاز شد. اما درین فرصت ان نوكر ای اس ای فرار کرد چون تربیت شده بود و از محل نبود و رفت.
در مقابل نيروی حكومت كابل من ماندم و وی و اینک کشتم و کشته شدم و اسير.
خانه و عزتم تباه شده و بر ناموس و عزتم تجاوز و برباد شدم.
اين و دهها حالت مشابه كه سبب تباهي اين ملت است.
لذا به كشتن، بستن و بريدن سرها و... این ملت و مردم نه بايد خوش شد و نه هم افرين گفت ودین این تراژيدی کدام لذتی دارد. به حال قربانیان باید تأسف کرد و به عوامل این تراژيدی باید پرداخت و به حال قربانيان اين جنگ و فتنه اجنبی و جنگ دیگران باید راه
بيرون رفت انساني را جستجو کرد!
مصالحه. و مذاکرهء با عزت سیاسی که درآن ملت ما ملت مسلمان افغان تصمیم ګیرنده اصلی شود و خیانت به آرمان مقدس و تسلیمی نه باشد. یکی از راههای نجات درین عالم اسباب، انشاء الله تعالی، است.
الهي به حال اين ملت رحم كن.
امين امين امين