عبدالله به غنی

 
باردگریک چالش برایت انتخاب کنم.
با دفن کلکانی نشد .
اینبارخلق بیچاره را طوری دیگری عذاب کنم .
کلمه ی (افغان) را مانع به توزیع تذکره.
یک حوزه ی انتخاباتی برای یک وکیل انتصاب کنم.
بهرمقامات عمده ی دولتی .
یک فاسد، پیشنهاد از تیم اصلاحات کنم.
زهردرآب دگران ریزم .
جام خودرا پراز شراب کنم .
بهردفع ضرر از تو، ملاقات باسیاف کنم.
ازتیم تو نیرو به کندز میفرستم.
باوزیرداخله ام، چارپلاق خواب کنم.
من آنقدراقتصادندانم، ولی!
اتکا ء به دانش کوچه ی ارباب کنم.
با هیولای انقلاب نارنجی .
ترا روانه ی بیت الخلاء وتشناب کنم .
اگر صدراعظمی شد،خوب ؟
وگرنه شد ، تصمیم رفتن کولاب کنم .
عبدالرووف لیوال به اقتباس ازشعرهارون جان یوسفی .