
من دست خواهری را به شما دراز کردم
اما دست برادری شما به ما نرسید ،
من فریاد کردم ناله کردم
اما درد، جان دردی من به شما نه رسید
گاه برسیدین که خواهر که هستی
دختری کی هستی
به نام چی هستی
به مذهب کی هستی
همان روی سفیدم
به خون سرخ جانم از تکان قوی دست برادرم
گریه کردم به این چی کردم
درد داشتم زخم داشتم
برادر گفتم ، پدر گفتم ، کاکا گفتم ماما، گفتم اما نشونید.
سنگ باران بود،
درد جان بود صدای اسلام بود ،
مرگ حق بود
مرگ دور نبود
من نه گفتم که من را زنده بمانید
من صدا خود را اه اه کردم تا شما از من برسان کنید من بدانم به گناه چی مرا سنگسار میکنید
ای برادر اگر من اولاد و خون پدر تو نبودم
ای برادر اګر من اولاد و خون مادر تو نبودم
یک خواهر به نام اسلام خو از تو بودم
یک انسان به نام اسلام خو بودم
سنګ ګرانګتر بود، سنګ سختر بود، سنګ وزن تر بود،
زیر سنګ درد زیاد بود اما قلب تو از سنګ بد تر بود.
رفتم پس نګشتم یادت باش این ظلم
رفتم پس نګشتم یادت باش این ظلم
همان روز پنجشنبی ناوخت دیګر رسید یک دوست عزیز همرا به برادرم در داخل حویلی دفتر شدن ، چشمانشان سرخ و روی شان تکان دهنده بود، پرسان کردم عزیزان خوب هستین چرا چی شدا به کسی در مسیر راه جنګ کردیند، ګفت نه خیر، اګر بګویم شاید چشمان ته بیشتر از ما سرختر ګردد، یادم است همان برادر عزیزم و همان دوست عزیزم که در سینه قلب شان شکسته شده بود به لهجه ګیریان چنان ګفت.
یک وخشت بود، هزاران مردم بود مګر انسانیت نبود، ندیدیم به چشم خود مګر یک خواهر از همان سحنه به ګریه بیرون امد و ناله کر ، ای خداااااااایه همین انسانان همین ظلم همین وخشت به یک انسان دیګر اخر چرا، پرسان کردم خواهر ببخشین اګر حق پرسان کردن را ندارم اما تشویشم زیات است چرا چی شده انتحاری شدند که اینقدر مردم به هم جمعه شده ایا کسی از فامیل شما کشته شدند.
ګفتند ای کاش انتحاری میشود، ای کاش به مرمی میزد، ای کاش به مرګ خود انسان کشته میشود، ای کاش اویزان میشود خو نه
ګفت برادر به لحاظ خدا مردم کابل دیوانه شده، همه انها که ګرد همه جمعه شده است یک دختر افغان را به ظلم کشتن چندین نفر است که میخواهد انسان زنده را بخورند هیچ کسی نیست که بګوید چرا چی شده صرف یک زن در میدان و صدها تن مرد افغان چهار ګرد میدان بازی پوتبال میکنند، ګفت به لحاظ خدا شما صدا بکشیند تا خدا بشنود و قهر خود به این مردم نازل نماید تا همان دختر افغان زنده بماند.
اااااااب ناله کرد زد یک جوس از دکان میوه فروشی نزدیک پشتنی بانک ګرفتم وختی این بانو میخواست ااااب را بنوشد ګیریان کرد کسی نیست به ان دختر افغان یک ګیلاس اب دهد کسی نیست به ان دختر یک جوس دهد کسی نیست که از ان دختر پرسان کند کی بعد از لت کوف مرهای افغان به اب و نوشیدنی ضرورت داری، ای خدایاااااااااااااااااااااااااااا کسی نیست که همان دختر از اتش نجات دهد به اب مردار بندازد تا جان شان نسوزد ای خدایااااااااااااا کسی نیست که همان دختر غریب افغان و مسلمان را حجاب دهد به لحاظ خدا مرا هم بکوشید،
دوستم ګفت که دیدم مردم دیګر هم به جوش و جذبه امد و کلمه که باید به یک مسلمان استفاده نشود نزدیکتر میشو و میګفت (الله اکبر) (اسلام زنده باد) عاجل به همین خواهر ګفتم خواهر بخیز اګر راستی هم مردان کابل ګشنه ګوشته زنده انسان خصوصا دختران و زنان باشد زود بروید و کوشش کردم به 119 پولیس زنګ بزنم دیدم موتر های ګیرنګ پولیس زیات امد ، ګفتم خواهر شما برویند پولیس امد انشااله خوب میشود مشکلات حل میشود، برادر این پولیس هم شکار بود و دست به دست مردم ګریسنه بودند ما ګفتم انشااله خوب میشود برخیزیند شما برویند یک تکسی ګرفتم به تکسی وان ګفتم شما لطف کنید این خواهر را به خانه شان ببریند، پس به طرف مردم امدم خبر شدم انسان زنده به اتش زده شد (به قلب خود چنین ناله کردم ای خدایااااااااااااا) ادم زنده به اتش خو در رواج دنیا نیست امر خداوندی ج نیست در اسلام نیست خوب این چرا د مردان کی از ان طرف میامدند پرسان کردم چی شده بود این زن چرا کشته شود ګفت متمعین نیستم خو چند نفر صدا میکرد که بزنید بکوشید این زن کثیف را به کتاب الله اتش زده است.
از وخت کی همان بانو یی برای ما انسان ناتوان ناله میکرد ګیریان ما میامد قلب من قبول نکرد که این بانو شهید چنین کار را سر زده باشد که خلاف اسلام باشد صرف به این خاطر که این بانو شاید حال ګفتن که خواهر که فوتبال میشود صدا دارد برادر حجاب مرا بدهد حجاب مرا پاره نکنید.
فکر کردم یک زن مسلمان که دامن میزند برای حجاب خود چیطور میتواند قران شریف کتاب پاک خداوندی ج بسوزاند و یا اتش زند.
این کلمات که از زبان ان بانو شاید شنیدم چشمانم پر از اب قلب ګیریانک و تکاندهنده بود نتوانیستم پیشروی تکسی وان خودرا کنترول کردم و ګفتم ای خدایااا دیګر چیقدر ظلم به این غریب و ناتوان مردم افغانستان یا خدایه ج تو میتوانید این ظالم ها را جواب شوید.
خوب بعد از شنیدنم این کلمات دو دوست دیګر به هم نشته بودم نماز شام را خواندم دیدم عکس های شهیده فرخنده را از طریق فیسبوک دیدم و جیګرخون به خبرها نشستم تا بیبنم چی شده اما خبرها هم دردناک بود رفتم تا پیدا کنم دوستا ګفت این بانو شاید مشکلات روانی داشته باشد هیچ کس نمیفهمید اما دعا کردیم ای خدایاااا تو مالک استی
خوب نتوانیستم حوصله کنم رفتم به دیدګاه شریعی و قرانی را پیدا کنم
دیدم به توانی دوستا چندین ایت قران شریف و حادیث شریف چنین میګفت.
(وقل الحق من ربكم فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر)
(لا إكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي)
(إن الذين آمنوا ثم كفروا ثم آمنوا ثم كفروا ثم ازدادوا كفرا لم يكن الله ليغفر لهم ولا ليهديهم سبيلا ، بشر المنافقين بأن لهم عذابا أليما )
این ایات شریف خدا ج میفرماید: شما نکوشید همان انسان را که گمراه شده باشد و یا هم کافر شده باشد.
پیغمبر اسلام میفرماید.
(إن النار لا يعذب بها إلا الله) و در حدیث دیگر میفرماید
(إنه لا ينبغي أن يعذب بالنار إلا رب النار)
پیغمبر خدا ج حضرت محمد ص میفرماید: شما ندهد سزا مرګ را به کسی از طریق اتش و یا سوختندن انسان، بخاطر که حق انسان سوختن و سزا دادن از طریق اتش صرف به خدا است.
(لا تقتلوا صبيا ولا إمراة ولا شيخا كبيرا ولا مريضا).
پیغمبر خدا میفرماید: حرام است مرګ در امن و جنګ مرګ زنانه ، روی سفید ، طفل ، دیوانه ، و یا نا بالع.
دین اسلام صلح امیز بوده و هیچ چیزی نګفته که شما روح انسان را بیګیرد و یا یک انسان برخیزد از انسان دیګری روح را بیګیرد این حق صرف به خدا ج میباشد.
در شریعت تمام مسایل را به شکل بیسیار روشن ذکر است و باید که عمل میشود
اګر یک انسان ګناه کند هیچ انسان نمیتواند بدون حکم محکمه و قاضی مومن به ان جزا دهد.
اګر یک انسان چنین عمل را انجام میدهد باد که (3) شاهد عینی و مومن وخت موجود باشد.
اګر یک انسان به جرم خود اعتطراف میکند و یا در جهاد و سنګر تسلیم میشود در ان صورت ما حق کشتن را نداریم
در این صورت کشتن شهیده فرخنده (افغانی) بی ګناه بوده و کشتن شهیده فرخنده یک ظلم است ناروا است.
اینجا سوال چیست :
ایا دولت فعلی میتواند که همان مجرمین را سزا مرګ دهد و یا نی که سزا قید میدهد؟
یک مثال از وخت قدیم است در زبان پشتو:
میګه یک نفر در سحرا خاب بودند میبیند که (مار) بالای سینه ایشان تیر شده اما نه ګزید، ګیریان شروع کرد یک نفر دیګر ګفت کی خوب حالی چرا ګیریان شروع کردید (مار) خو شما را نګزید بالای سر سینه تان تیر شده ګیریان نکنید، نفر دیګر ګفت به این خفه نیستم که (مار) ما را نګزید به این خفه و ګیریان میکنم کی این راه شان شد.
اګر دولت به شکل حقوقی از نګاه اسلام به این مجرمین سزا سنګین که از نګاه سنګسار است ندهد در ان صورت زندګی کردن در چهار چوکات شهر کابل و دیګر ولایات افغانستان به زنان به مشکل روبرو میکند شاید روز دیګر چندین مردمان دیګری بیاید و یک تهمت بالای زن بسته کند و سزا تهمت ان خودشان تعین کند ولی سوی استفاده از نام اسلام.
از شما خواهش میکنیم تا شما حق بیچاره از را بخواهد.
محمد سرور یعقوبی