چند نکته قابل تامل در باره کانديد وزير برای تحصيلات عالي

 آقای دوکتورعبیدالله عبید فرزند عبدالوهاب که درسال ۱۹۷۰میلادی در ولایت کابل تولد  گردیده و تعلیمات ابتدایی خویشرا در مکتب ابتدایه منوچهری و دروس ثانوی را در لیسه نادریه به اتمام رسانید. بعدازسپری نمودن چهار سال در پوهنځی طب دندان (یعنی ستوماتولو‌‌ژی که در آن زمان چهارسال بودو دیپلوم آن نیز معادل MD نمی باشد) فارغ  گردید. با وجود نداشتن نمرات کدری، داشتن واسطه، سؤاستفاده از جنبه های سیاسی و سمتی، در پوهنتون کابل به حیث استاد مایکروبیولوژی و پرازیتولوژی که اصلأ وی فاقد نمرات و معیارات کدری و دور از رشته درسی آن بود به شکل فوق العاده اشغال وظیفه نمود وبعدأ به حیث رییس پوهنتون طبی و مشاور درامور اجتماعی ریاست جمهوری بنابر مصلحت و سازش های آن وقت بدون در نظرداشت موثریت شخصیت وی ارتقاء سرسام آور نمود. در مدت تدریس در پوهنتون طبی کابل، با اخذ رتبه های علمی بسا سریع و نارس در مدت چند سال بسیار محدود، خودرا به رتبه پوهاند رسانید.
پرسش های معقولانه و عاقلانه اینجاست که:  
۱- شخص که به مدت چهار سال پوهنتون طب خوانده در حالیکه پوهنځی طب هفت سال میباشد چگونه استاد پوهنتون طبی شده میتواند؟ لطفأ شخص شما اسناد، نمرات و دیپلوم پوهنتون دوکتورعبیدالله عبید را ملاحظه فرمایید!  
۲-  شخص که فاقد نمرات کدری باشد چگونه استاد پوهنتون شده میتواند الا با جعل و تزویرو تکذیب؟  
۳-  شخص که از پوهنځی طب دندان چهارساله فارغ گردیده باشد چگونه میتواند در پوهنځی طب معالجی هفت ساله تدریس نماید درحالیکه نمرات پوهنځی طب دندان به مراتب پایینتر از پوهنځی طب معالجی و طب اطفال حتی در امتحان کانکورنیز میباشد؟؟؟
۴- دوکتورعبیدالله عبید درزمان ریاست پوهنتون طبی کابل سیستم کریدت را معرفی نمود که اصلأ زمینه، استادان، نصاب درسی، و محصلین به آن آماده نبودند که متأسفانه یک بحران جدی درسی در آن زمان به میان آورد!
۵- دوکتورعبیدالله عبید درزمان ریاست پوهنتون طبی خویش فقط به ساختمان و اعمارظاهری محوطه پوهنتون طبی توجه جدی مبذول داشته که دلیل آن فایده شخصی به قرارداد سپردن و شریک شدن در کافتریا پوهنتون طبی وی نهفته بود و تا اکنون از بعض قرارداد های مذکور بهره برداری مینماید!  
۶- دوکتورعبیدالله عبید مبنی بر کدام معیار، جرأت و دلیل به خود لقب پروفیسورویا پوهاند میدهد در حالیکه فاقد معیارهای آن رتبه بلند اکادیمیک به شکل علمی و عملی میباشد؟؟
۷- دوکتورعبیدالله عبید در خلال مدت سفیر بودنش درایران هیچنوع دست آورد ها نداشته و مشکلات پای افتاده مهاجرین افغان را حل ننموده و بالعکس در زمان وی روابط بین دو کشور همسایه رویهمرفته به تاریکی گراییده و صدها افغان در ایران از آزار گرفته الی به اعدام محکوم گردیده و حتی در زمان استحضاری وی توسط دولت ایران چند قبل پاسخ های قانع کننده و مدلل نداشته که این امر سبب عدم اقناع استجواب گردید.
۸- دوکتورعبیدالله عبید قبلأ یک بار به حیث وزیر تحصیلات عالی معرفی گردید که خوشبختانه رأی اعتماد پارلمان را به دست آورده نتوانست، پس چگونه و طبق کدام قانون دوباره به حیث وزیر معرفی میگردد؟؟
۹- طوریکه دوکتورعبیدالله عبید یک شخص ملی نبوده و مربوط به یک گروه مختص سمتی و سیاسی میباشد و همه اشخاص که با وی درتماس بوده اعم از کارمندان و محصلین با همه و همه رویه سلیقه یی و خصمانه داشته و حتی محصلین و شاگردان وی کلأ خاطره خوب نداشته وجدأ شاکی از سلوک شخصیتی و اسلوب درسی وی میباشند. جهت اثبات این موضوع لطفأ اززیردستان، کارمندان و محصلین بپرسید که چند قبل با وی بوده اند.
پس وظیفه و وجیبه هر فرد مسلمان و افغان خوب و با وجدان این میباشد که آزموده را نه آزموده چون این یک امر خطا، جفا و خیانت با کشور، ملت و اسلام بوده و همچو افراد را از حیطه قدرت عزل و تا ابد دور نگهدارند تا رسالت و دین انسانی، اسلامی، ملی و افغانی را در مقابل این ملت زجر و ستمدیده که دیگر نمیتواند بار اشتباهات سیاستمداران خودرا تحمل نمایند ادا نماید و رضایت خداوند را نیل و مورد نفرین وی قرار نگیرد !!!