حکومت تکنوکرات در افغانستان 

بحث های زيات بود بر سر برکناری اعضای د افغانستان بانک هر کسی گفت کی اين يک عمل سياسی است بيايم به صورت علمی بحث آن بيپدازم، کی این عمل اجمل احمدی ريس د افغانستان بانگ چی بود.

اجمل احمدی را بايد گفت کی يک تکنوکرات است ،خودی عنوان  شايست سالاری که در افغانستان در آن وقت روی کار آمد اهسته اهسته ما نزديک ميشوم به تکنواکرسي در بعضی موارد دولت های کی ورشکسته است و فروپاشده است اين دولت ها نميتواند بازسازي شود، مگر اين کی اهل فن و تگنوکرات ها به کمک ان برسد. 

تکنوکرات ها کساني است کی به عداد رياضی و ديتا باور دارد بيشتر از اين‌که به مسايل ارزشي بپدازد.

در حکمت‌داری تکنوکراتها مسايل اخلافی و ارزشی وجود ندارد. آنها میگونید که بايد کسی به فساد اغوشته است او بايد به شدت تحقیر  شود و یکی از کار های اجمل احمدی این بود.

برای  او مهم نیست که این کارمند من از کجا فارغ شده کدام سند تحصیلی دارد چی کارهای در این اداره کرد بود این مهم است کی این کارمند برای این اداره مفید است یا نی، پاک است یا با فساد آغوشت است.

در حکومت نو کی به شايسته سالاري ترجع ميدهد بحث تکنوکراسي است. در حکومت های گذشته در جامعه های پدر سالار يا بابا سالار آن وقت بحث تکنوکراسی زیات قابل انتقاد بود.

بحث در اینجا است کی در افغانستان باید بستر به تکنوکراسی جور شود یک اصلاحات بنیادین در ادارت دولتی به جود بیاید، باز میشود که تکنوکراسی در افغانستان نتیجه مثبت دهد.