همزمان میتوانی با چند دختر یا پسری مصروف تلذذ و خوشگذرانی باشی اما موقعی که حرف از قرارداد و زندگی مشترک میشود تو دیگه محدود به یکی هستی. این دقیقاً اندیشه و قضاوت فرهنگ غرب دموکرات و فمینیست در قبال انسان است. تو آزاد هستی با چند پسر و دختر مصروف معیشیتِ بدون مسؤولیت باشی و بنامهای ازدواج سفید و سرخ و زرد همرایش ادامه بدهی و حق داری پس از سالها این رابطه را برباد دهی؛ در مقابل هیچ نهاد و قانونی هیچنوع مسؤولیتی در مورد این رابطه و آیندهٔ زندگی طرف مقابلت هم نخواهی داشت، اما در قراداد ازدواج مجبور به تکهمسری هستی.
اصل در اسلام چند همسری(تعدد زوجات) است؛ تکهمسری حالت استثنایی میباشد. یعنی در اصل باید یک مرد چند همسر داشته باشد اما اگر از عدالت ترسید به یکی اکتفا نماید. حالا این ترس از عدالت خودش یک بحث است. ترس از عدل ورزیدن یک ضعف است که در وجود مؤمن راه ندارد. برای مؤمن حتمی است که عادل باشد و در اجرای عدالت نسبت به همهکس مشتاق و مصرور باشد. ایمان زوال خوف است و مؤمن در اجرای اسلام و عدالت آن «شجاع» است نه «ترسو».
عدالت میان ازواج در محبت نیست؛ چونکه محبت ورزیدن یک امر شعوری و خودآگاه نیست که آنرا بشکل مساویانه بر همه زوجها تقسیم کرد. عدالت بیشتر در بخش مادی مطرح بحث است. یعنی اگر کسی نتواند از دید نفقه، برخورد، احتیاج جنسی و غیره به زوجهای خود عادلانه رسیدگی کند پس عدالت را اجاره نکرده و باید به یکی اکتفاء نماید.
بحث دیگر اینکه در جامعه ما لفظ نفقه، احتیاجات مالی و جنسی را از اسلام میگیرند ولی کیفیت اینها را خود شان تعریف میکنند. یعنی؛ عدالت در نزد برخیها اینست که باید به هر خانم اپارتمان جداگانه با تسهیلات مدرن فراهم سازد و عرف گزاف جامعه را حتمی مراعات نماید. این عدالت نه، بلکه تعبیر شخصی افراد است.
در افغانستان حدود ۶۰۰هزار زن بیوه زندگی میکند. عوامل بیوه شدن آنها مرگ شوهر، کشته شدن در جنگ و یا هم طلاق و تفریق است.
ذهنیت بد دیگری که مانع چند همسری شده همانا ازدواج نکردن با بیوهزن است. یک جوان در ازدواج اولی خود معیار دارد که باید با یک دختر باکره ازدواج کند و همینگونه یک دختر نیز معیار دارد که باید خانم اول و آخر یک مرد باشد. مردانی که بطرف ازدواج همسر دوم میروند جامعه فکر میکند یا خودش و یا هم همسرش مشکل دارد. و در ازدواج با یک زن مطلقه که اصلاً کسی آماده نمیشود؛ در حالیکه طلاق از حلالهای خداوند است. یک زن ممکن است با یک مرد به توافق و رضایت زندگی نتواند او طلاقش بدهد و همین زن با یک مرد دیگری بتواند زندگی خوبی داشته باشد.
تعدد زوجات را جامعهٔ ما منحیث یک حکم قبول میکند اما نادر است کسانیکه آماده تطبیق آن باشند؛ حتی دختران و پسرانی که داعیه اسلام و ایمانداری میکنند. همسر فعلی، خانواده، فضا و سنت جامعه این امر را در قلب خود جا نداده است. خطرناکتر اش اینکه امروز در شهرها خُردهفمینیستها و فضای دموکراسی علیه این امر الهی تبلیغ میکند. پس، از کسانی باشید که سنتهای نامطلوب را میشکنند و امر قرآنی را زنده نگه میدارند!
فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً
ترجمه:
زنانی را که برای شما حلال اند و شما را پسند افتد دو-دو سه-سه چهار-چهار به زنى بگيريد. اگر هم میترسيد كه نتوانيد ميان زنان عدالت را مراعات نمایید، پس به يک زن اكتفاء نمایید.
نساء – ۳
وروستي