حقیقت وجود

از هزاران درهزاران نطفه یک واحد منم
در میان صد هزارانِ دیگر یک هم تویی

دیگ ارث من ز اجدادِ بسی جوشیده است
قطره ای از چشمه ساران نیاکانم تویی

خون خالص، خون نا خالص همه جعل و فریب
آیت زیبای انسانی منم و هم تویی

ما همه زنجیر هستی را تجسم داده ایم
رنگ و شکل حلقه ها بی معنی اند، آدم تویی

نسل دیگر جوش دیگر دارد و ساز دیگر
نه ابد من زنده ام ، نهِ هم مدام الدم تویی