داکترعبدالله عبدالله باهشداراش کجا را نشانه گرفته

یک حقیقتِ مسلم است که جوامع بشری مراحلِ تکاملی خویش را درزمانه های مختلفِ تاریخ مطابق با قانونمندی های عام تکاملِ اجتماعی سپری نموده وتوانستند تا پس ازطی فراز ونشیب های زیادِ زندگی، به مرحلهٔ کنونی تکامل برساند. اما روند تکامل این جوامع همانند ویکسان نبوده ازهم تفاوت های دارند که این تفاوت از نگاه خصوصیت های فطری، فرهنگی واجتماعی آنها ناشی گردیده وباعث فرق و تمایز شان از یکدیگرمیشود، درحقیقت حاصل این فرق یا تمایز وتشخیص به نحوی باعث شده تا آگاهی فردی واجتماعی آنان توان این را داشته باشد تا بدانند که بکدام خانواده، قوم، ملت ومذهب تعلق دارند، ولی دراصطلاح جامعه شناسی این فرق وامتیاز که باعث شناسایی آنها از یکدیگرشده که این شناسائي نوع از شناخت بوده و بنام هویت یاد گردیده است.
هویت لفظ عربی است که از کلمه هـو (او) گرفته شده و به معنی حقیقت (شی) یا شخصیت (ذاتی) ووجود هستی میباشد. یا به عبارهٔ دیگرهویت به معنی مساوی بودن با محتوای آنست که شی در اثر آن ماهیت ثابت وواحد پیدا میکند. و در اصطلاح جامعه شناسی هویت عبارت از حقیقت اشیا یا اشخاص که توصیف شده به صفات ذاتی وجوهری که درحقیقت سازنده شخصیت افراد، خانواده ها، اقوام وملتها، میباشد است.
هویت ملی درحقیقت بیانگر وابسته گی وتعلقات افراد است مرز پذیر وجغرافیا محور(سرحدات مشخص وجغرا فیای مشخص دارد) درین صورت بسیاری مزایا وامتیازات به شخصِ تعلق میگیرد که شهروند ویا تبعهٔ کشور شمرده شود.
دانشمندان روانشناسی هویت را به سه نوع تقسیم کرده اند.

  • ۱-هویت فردی:- که از همان هویت خانواده گی ناشي میشود.
  • ۲-هویت اجتماعی:- یعنی هویت با نشانه های نژادي قومی، حرفوي، شغلي ومذهبي را معرفی میدارد این هویت از تنوع متعدد برخوردار است.
  • ۳-هویت ملی:-هویت ملی برخلاف هویت اجتماعی منحصر به فرد نبوده ودر بالاترین سطح قراردارد که هیچ فرد از افراد نمیتواند بیشتراز یک هویت ملی داشته باشد. درهویت ملی احساس همبستگیِ بزرگِ قومی، ملی وآگاهی از آن محیط کلان که منظور همان سرزمین قابل سکونت ودولت است جا دارد. علما ودانشمندانِ جامعه شناسی به این معتقد اند که عنصر خاصی از عناصرِ تشکیل دهندهٔ هویت ملی جغرافیای سرزمین وتاریخ مشترک را منحیث اصل پنداشته اند.
یکی از موضوعات داغ امروز درکشورما مسئله ای هویت در تذکره های الکترونیکی است که یکعده برخلاف ماده ۴ قانون اساسی کشور میخواهند خواست نامشروع شان را بالای ملت تحمیل کنند همانطورکه بعداز اعلان نتائیج انتخابات، پست اجرائی را برخلاف قانون اساسی کشور با قلدری و اوباشگری تحمیل کردند که نتیجه دوسره شدن همین حکومت شد و فاجعهٔ خود سری ها، خود کامگی ها و تداوم تشدیدجنگ درکشور رابه ارمغان آورد، این ملتِ بیچاره است که کفاره این همه خطاهارا میپردازد، روز گذشته داکترعبدالله عبدالله که با عطا محمد نور شکررنجی پیدا کرده فکرمیکند که ازسطح حمایت اش در بین طرفداران اش کاسته شده جهت جلب نظر وحمایت مجدد عطامحمد نور و طرفدارانش با توزیع تذکره های الکترونیک مخالفت کرده هشدار داد، میخواهد نشان دهد که گویا هنوز هم با عطانورو حزب جمعیت هم نظرو همنواست.
هشدار تلویحی داکترعبدالله عبدالله :
آقای عبدالله روز شنبه، ۲۸ دلو در مراسم گرامی‌داشت از بیست‌وششم دلو، بیست‌ونهمین سالروز خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان در ارگِ ریاست‌جمهوری با حضوررئیس‌جمهور و برخی از مقام‌های ارشد دیگر دولتی و رهبران سیاسی صحبت می‌کرد، گفت حالا وقت آن گذشته است که فرمان‌های حکومتی با زور بر مردم تحمیل می‌شد. رئیس اجرائیه بدون اشاره به چگونه‌گی آغاز روند توزیع تذکره‌ی الکترونیکی، به طور تلویحی در باره‌ی اقدام اخیر ریاست‌جمهوری برای آغاز روند توزیع این تذکره انتقاد کرده گفت: «وقتی ابرقدرتی چون شوروی سابق در برابر اراده و خواست مردم ایستاده‌گی نتوانست، پس هیچ خواب پریشان دیگر هم نباید ما را غافل بسازد که اراده‌ و خواست مردم را نادیده بگیریم. پس هرگونه اقدام خلاف میل و خواست مردم پیامد ناگوار دارد».
گرچه این پیام تلویحی داکترعبدالله عبدالله را بعضی ها شهکارو جرأتمندی آقای عبدالله تلقی کرده و برحق شمردندو کف زدند، مگر واقعیت امر این است که این هوشدار تلویحی آقای عبدالله بیشتر به شخص خود داکتر عبدالله عبدالله وهمفکران وطرفداران وی برمیخورد که خواست اکثریت قاطبه ملت، که تسجیل و ذکر کلمهٔ افغان در تذکره های الکترونیک است را نادیده میگیرد، عملاً ماده ۴ قانون اساسی کشور را نقض میکند درحالیکه در روز تحلیف آقای داکترعبدالله عبدالله به قران کریم سوگند یاد کردند وگفت که «.... قانون اساسی وسایر قوانین را رعایت و از تطبیق آن مواظبت نمایم…»(۱) کسی که خود را مجاهد وبالاتر از دیگران جامیزند ولی به قران و سوگندِ که خورده اهمیت نمی دهد حال قضاوت اش را میگذاریم برای مردم.
 
داکتراشرف غنی هم طورمدبرانه در لابلای صحبت تلویحاً به جواب داکترعبدالله و همفکران اش پرداخته فرمودند:
«ما این حوصله مندی را داریم که روی مسایل بحث نمایم نه اینکه غم ها را تازه کنیم بلکه راه های حل را پیداکنیم، افغانستان انحصارهیچکسی نیست وبه همه ملت افغانستان تعلق دارد مسئلهٔ بنیادیِ ساختار قدرت را قانون اساسی به فضل خداوند حل کرده.... زمان ساکت بوده نمیتواند اگر میخواهیم به پیش برویم و مشکلات مردم را حل کنیم ضروراست که فیصله های را جهت رفع مشکلات هموطنان انجام دهیم مشوره به سرچشم....قسمی که استاد دانش گفت کلانترین سند ما قانون اساسی ماست و ارزش های قانون اساسی ارزشهای جهادی است تمام ارزشهای جهاد افغانستان در قانون اساسی افغانستان کنجانیده شده این قانون تمام مبانی اسلام را درنظرگرفته ازاین رو تطبیق این قانون وجیبه ماست انشالله وتعالی... نقطهٔ اساسی و آخرما، معلوم دار ضرورت وحدت ملی است، اساس آن این است که هرافغان را مساوی افغان دیگر میداند ما باید این زمینه را آماده کنیم هرآن چیزی که دراین عرصه خواست همه و براساس قانون اساسی است انشاالله وتعالی در چوکات و حاکمیت قانون عملی شود».
ولی با تأ سف که گفته های رئیس جمهوری را بسیاری از نویسندها و رسانه ها سطحی دانسته ویا نخواستند که آنرا جهت روشن شدن ذهنیت عامه به سمع مردم برسانند، واقعیت امر اینست که همین اکنون همه ملت به شمول اقوام تاجک هزاره، ازبک، نورستانی، اهل هنود غیره وغیره خواهان گرفتن تذکره الکترونیک با ذکر کلمه افغان اند و افغان بودن را هویت ملی و افتخارخود میدانند شبکه های اجتماعی را اگر ورق بزنیم بسیاری ازاستادان پوهنتون شخصیت های سیاسی، اجتماعی، وجوانان احساسات شان را درقبال ذکرکلمهٔ افغان و افغانیت درتذکره های الکترونیک ابرازکرده اند، چطورممکن است که یک اقلیت انگشت شمار با گرد آوردن گروه از اوباشان سرجاده این همه اکثریت را نادیده میگیرد با قلدری، اخطار به پیامدهای ناگوار توزیع تذکره ها میدهد، البته اگر پیامد های ناگوار داشته باشد بدون شک برای آنهای خواهد بود که دربرابریک اکثریت مطلق قدعلم میکنند ودست به اعمال خلاف قانون و منافع ملی میزنند، نه برای آنهائیکه میخواهند با عزت ازهویت ملی و افغان بودن شان دفاع کنند، آنها نه باید فراموش کنند که روزی دربرابر خواست ملت قرارگرفتند جای شان در کولاب شد، بهتراست کوشش نکنند که این تجربهٔ ناکام را باز تکرارکنند.
محترم قانونپو سرور دانش معاون ریاست جمهوری درمورد هویت، بتاریخ ۱۹ فبروری درصفحهٔ فیس بوک اش چنین نگاشته است:
«هویت ملی نشانگر وابستگی فردیست با یک دولت-ملت. اصلاً بحث تحریف هویت های قومی مطرح نیست. بحث تحریف وشوونیسم قومی بیشتراز سوی معامله گران و استفاده جویان سیاسی مطرح میشود.
"افغانهویت ملی ای شناخته شده و جا افتاده برای تمامی باشندگان دولت-ملتی بنام افغانستان است، اطلاق کلمه ی "افغاننشان می دهد که دارنده ی این هویت شهروند افغانستان است.
ساده تر بگویم، افغان یک [ستیزنشیپ] است و پشتون و تاجیک و اوزبیک وغیره [اتنیسیتی] یا قومیت. اگر اطلاق [ستیزنشیپ] افغان بر یک تاجیک تحریف هویت او تعبیر شود، چگونه اطلاق هویت ملی [بریتش] (بریتانیا) با کمال افتخار پذیرفته می شود و اصلاً نامی از بحث تحریف هویت برده نمی شود؛ اما اطلاق کلمه افغان شوونیسم و تحریف هویت تلقی می شود؟! 
این مسأله برای مردم ما حل شده است، مردم به هویت افغان شان می بالند و مطمئنم که دنبال چند استفاده جویِ بازار سیاست نمی روند».
گفته های خردمندانه آقای سروردانش واقعاً هرانسانِ وطن دوست را به وجد می آورد که چطور آنهائيکه در این کشور زندگی میکنند از آب وهوای آن فیض میبرند ولی از نامش عار دارد، چطور آنهائیکه دراین کشور زندگی میکنند ولی افتخارات آبا و اجداد خود را که زیر نام افغان با افتخار زیسته ورزمیده اند را نا دیده میگیرند و به طبل بی اتفاقی که ایران و پاکستان بگردن شان انداخته، میکوبند!
بسیارحیرت آور این است که آقای عطا محمد نور سه سال قبل طی یک صحبت تلویزیونی هم افغان بودن خود را درتذکره الکترونیک با افتخار مپذیرد وهم پیشنهاد میماید که نام قوم نیز در تذکره ها اضافه شود ولی امروز که چوکی خود را ازدست داده هم با کلمهٔ افغان وهم با ذکرنام اقوام مخالفت میکند، چونکه منافع شان باذکر قوم ازبین میرود، واقعاً که آقا سرور دانش این اشخاص را خوب شناخته و آنهارا «معامله گران و استفاده جویان سیاسی» نام نهاده است. بهتراست ملت دمباله روی این معامله گران و استفاده جویان سیاسی را رها کند تا به صلح، آرامش وقله های شامخ پیشرفت وترقی برسد.
پای
 
(ا)- گرفته شده از متن سوگندنامه.
رویکردها:
ا-هویت ملی از نشریهٔ وزارت دفاع کشور.
۲-مقالهٔ نگاه به هویت ملی نوشتهٔ آقای سخی ارزگانی.
۳-ویکی پیدیا