بخاطر خون سربازم  صلح می کنم

 
نگارش: احمد ارشاد احرار
در نشستی که اخیرا رئیس جمهور با فعالان مدنی یک روز قبل از مصالحه با حزب اسلامی به رهبری  آقای حکمتیار داشت، برخی ها نگرانی های خود را در قبال صلح  با آقای حکمتیار بیان نموده، طوری وانمود کردند که نباید چنین کاری میشد. در کنار سایر سخنانی که رئیس جمهور داشت، دوست دارم اینجا بعضی  سخنان ایشان را که مورد عنایت رسانه ها قرار نگرفته، به قلم بکشم.
رئیس جمهور سال 2015 را سال بقای افغانستان خواند. در سال 2015 دیدگاه شش ماهه برای بقای افغانستان وجود نداشت، ولی با گذر موفقانه از آن، امروز افغانستان محور توجه جهان گردید.  افغانستان سیاست خارجی را عین سیاست داخلی  پنداشته، تمرکز به سیاست خارجی را کلید حل مشکلات داخلی می داند. با تحلیلی که رئیس جمهور از رشد افراطیت، بحران امنیت امریکا و اروپا ارایه کردند، خاطر نشان  ساخت که دیگر امریکا و اروپا ناظر جنگ با تروریزم نیستند بلکه دخیل آنند و افغانستان در خط مقدم مبارزه قرار  دارد و اگر قرار باشد  درین خط تنها  گذاشته شود، دنیا روی صلح و آرامش  را نخواهد دید. در بخشی از سخنان  خود تمرکز روی مصالحه با حزب اسلامی و رفع نگرانی های فعالان مدنی نمود. ایشان مصالحه با حزب اسلامی را نخستین  مذاکره صلح در چهل سال اخیر خوانده، اضافه نمود که ما به سایر گروه های مخالف سیاسی خود به اثبات رسانیدیم که برخلاف ادعای ایشان، ما صلاحیت صلح نمودن  را داریم و این راه به روی ایشان هم باز است تا بیایند و بر میز مذاکره با ما بنشینند. درینجا به برخی از نگرانی ها و پاسخ رئیس جمهور به  آن، اشاره می نماییم.
س: چه تضمینی وجود دارد که آقای حکمتیار بعد از آمدن دست به کارهای  خلاف موافقتنامه نزند؟
ج: رئیس جمهور با اشاره به سن و سال خود گفت که؛ آقای حکمتیار دو سال نسبت به من مسن تر است، ما هر دو پیر هستیم، ولی اکثریت  قاطع این ملت جوان و تحت سن  سی سالگی قرار دارد، در صورت مخالفت شما باید با استفاده  از قدرت تان مانع من ایشان بگردید، گاه استفاده از قدرت هم لازم می باشد. من خود را رئیس جمهور انتقالی فکر می کنم، بخاطریکه تنها 20 در صد امکان حیاتم است، 80 در صد امکان دارد بمیرم، واضح  باید حرف بزنم، در زمان وزارت مالیه 40 در صد بود اما اکنون تنها 20 در صد است، 20٪ هم زیاد است باید استفاده بکنیم! امروز ما توانستیم که با آقای حکمتیار مصالحه نماییم، اما به اساس دموکراسی فردا حق دارد به پارلمان و ریاست جمهوری کاندید شود و یا خیر؟ و یا مخالف دموکراسی هم هستید؟ اگر فردا برنده پارلمان و یا ریاست جمهوری تان شد، آنگاه خود را ملامت کنید نه من را! چون شما که پشتوانه مردمی دارید نتوانستید شکستش دهید.
"درین قسمت رئیس جمهوری که خیلی ها ملحد و نامسلمانش می خوانند، با شنیدن اذان شام، سخنانش را قطع نموده، معذرت خواسته برای 5 دقیقه جهت ادای نماز بیرون شد، اکثریت مدنیان چای  خود را نوش جان کردند.
بعد از وقفه..
ر.ج: اینکه چرا ما راه صلح را در پیش گرفتیم؛  من  رئیس جمهور و خادم اول این ملت هستم. ما در ماه اگست بیش از 1000 سرباز خود را از دست دادیم، سرباز من در سنگر می جنگد، ولی صلح می خواهد، آیا پدر آن سرباز از من صلح نمی خواهد؟ مادر و زن و فرزندش از من صلح نمی خواهد؟ من  مسوول خون هر سربازم هستم، من بخاطر خون سربازم صلح می کنم!
س: شما مبلغ یک لک دالر امتیاز ماهانه به آقای حکمتیار قبول کردید، این امتیاز چرا و از کدام بودجه داده می شود؟
ر.ج: من خبر ندارم که این یک لک دالر را چه کسی به ایشان می دهد، اگر شما خبر دارید برایم بگویید! رسانه ها مورد اعتماد نیستند! اگر قرار بود که به سخنان ایشان اعتبار شود، من تا امروز ده مرتبه مرده بودم! صلح با آقای حکمتیار در روشنی قانون اساسی کشور صورت گرفته، هیچ موردی از قانون  اساسی درین موافقتنامه زیرپا نشده.
سخن زیاد است و متاسفم که وقت بیشتر ندارم چون نمایندگان مجلس در صالون دیگر منتظرم هستند، از حضور همه تان متشکرم.
صحن ارگ ریاست جمهوری نسبت تاریکی شب و رخصتی کارمندانش، خالی بود ولی او با 20٪ از امکان حیاتش، برای بقا، تداوم و سربلندی کشورش باید در همان ناوقتی به جلسه دیگری حاضر میشد..
با آنکه سخنانی زیادی پیرامونن اقتصاد و سیاست کشور ایراد کردند، من تنها سخنان مرتبط به صلح را اینجا نقل نموده تصور می کنم که این پیر ت ضعیف و نحیف و مریض، خیلی خردمندانه دارد جای پای کشورش را در جهان باز می کند!