عرض ارادتی به پوهاندزیار

دوست گرانقدر پوهاندصاحب زیارسلام!
خوشحالم که بالاخره نوشتۀ ژورنالیستیکی من آنقدرمؤثرواقع شدتا شما را به نوشتن چند سطری ولو در توصیف کوششها وآثار خوتان وادار سازد.
ولی من از خواندن نوشته شماچنین برداشت کردم که : علت اصلی این عکس العمل شمادر برابر نوشته من، ذکر خیری از پوهاندحبیبی وپوهاند رشاد بوده است که گفته بودم: با مرگ آن دو دانشمند، قوم پشتون علماً یتیم وبی سرپست شده اند و از شما یاد نکرده ام که اگر آن دو دانشمند پشتون امروز نیستند، داکتر صاحب زیار به حیث مدافع تاریخ وزبان پشتونهازنده هستند. ولی متاسفانه باید بگویم که شما امروز چنان غرق مسایل سیاسی وایدیولوژیک خود استید که برای دفاع از قوم زبان پشتو وقت ندارید. وبنابرین باهمه دانش وآثاری که دارید ،هنوز در جامعه پشتو زبان افغانستان نتوانسته اید خود را جانشین وقایم مقام آن دو داشنمند فقید بسازید.
تمام تلاش وکوشش شما دوست محترم اینست تا به دیگران بفهانید که آنها از دانش معاصربی بهره بودند ودر عرصه زبان پشتو کارهای آنها هیچ ارزش ندارد وقابل قبول نیست. اما با وجود کمی وکاستی ، کار های آنها برای جامعه عقب مانده ما هنوزهم سرمشق است، نه کارهای سایتنفیک شما.من نمیدانم چند نفر از نویسندگان جوان پشتون ازسیاست مغلق سازی زبان پشتواز شما پیروی میکنند وروش کار شمارا سرمشق خود قرارداده اند؟
زبان پشتومولود یک شخص ویک فردنیست، بلکه محصول تکامل کتلۀ بزرگ انسانهای هم تبار وهم نژاد است وبنابرین به همه پشتونها تعلق دارد، وهیچکسی نمیتواند آنرا ملکیت شخصی خود قرار بدهد وهرطور دلش خواست با آن معامله کند. همه روشنفکران پشتون مسئولیت دارند تا در رشد وانکشاف سالم آن نقش مثبت خود را ایفا کنند. ولی هیچکس بشمول شما حق ندارید بدون نظر وموافقت استادان ونخبه گان این زبان، خود یک تنه تصمیم به لغت سازی بگیرید، آنهم لغاتی که فقط خود میدانید و بغیر از خود تان هیچ کسی در محیط های دیگرپشتو زبان معنی آنرا نمیدانند.ولو که این لغت سازی استوار برقوانین زبان شناسی هم باشد. شما حق ندارید بجای تمام جامعه پشتوزبان تصمیم بگیرید ونظر خود را برمردم پشتو زبان افغانستان تحمیل کنید. این کار نه تنها غیر ناسالم است، بلکه فکر میکنم این عمل شما موردپسند پشتونهای غرب افغانستان نباشد. هم اکنون اگر باپشتویی که شما وضع کرده اید، کتاب درسی ای برای شاگردان قندهار، زابل، روزگان، هلمند، فراه وهرات تدریس شود،فکرمیکنم ۹۰ درصد شاگردان وحتی معلمان معنی هیچ سطرآنرا ندانند وبرکتاب شما شک خواهند نمود که آن کتاب اصلاً پشتونیست. اعتراض مرحوم حبیبی برکارپشتونویسی ولغت سازی شما از همین منطق آب میخورد.
آیا با اینکار خود شما میخواهید به زبان پشتو خدمت کنید و یا جفا نمائید؟ وآیا با مغلق کردن زبان پشتو دیگران را ازخواندن وآموزش آن دلسرد وبیزار نمی سازید؟ دور نمی روم، از میان همین دانشمندانی که شما ازآنها در مقالۀ خود نام برده اید، چندتای آنها زبان شما را میدانند وبا زبان شما مطلب مینویسند؟ فکرمیکنم هیچ یکی ، بخصوص از پشتونهای حوزۀ جنوب غرب( مثلاً:محترم محمدمصوم هوتک،پوهندوی رسول باوری، محترم پالوال،محترم غمخور، پوهاند نگارگر،محترم زمری محقق ،محترم دستگیر خروتی، کاندیدای اکادمیسین ظاهرافق،داکتر روستار تره کی، داکتر پوهندوی خالق رشید وغیره) ازروش شما در پشتو نویسی پیروی نکنند. بخاطر همین مشکل سازی شما در زبان پشتواست که باری مرحوم علامه حبیبی در یک سیمناربمناسبت انکشاف زبان پشتو بعد از سخنرانی شما ، از جا بلند شد وخطاب به حاضرین گفت: شما حاضرین میدانید که من حبیبی، از قندهارم و زبان مادری من پشتو است و در همین زبان مقاله وکتاب نوشته ام، من به صفت یک پشتون آنچه را آقای داکتر زیار خواندند، نفهمیدم، پس به رسم اعتراض برروش پشتوسازی زیارصاحب جلسه را ترک میکنم. و از جلسه بیرون رفت ودیگر برنگشت.
من مقالات پشتوی پوهنمل نوزادی، حبیب الله غمخور،هدایت الله هدایت، آصف خواتی ،خالق رشید، شریف بهاند،دستگیر خروتی، رسول باوری ، معصوم هوتک ، نجیب احمدزی ویک تعداد دیگر را میخوانم و۹۹ درصد پشتوی آنها را میدانم، ولی باورکنید که نوشته شما را دوبارمی خوانم، مگر بازهم پنجاه درصد آنرا نمیدانم. آیا پشتوی نویسندگان فوق الذکر پشتو نیست و تنها از شما پشتو است و یا اینکه دیگرپشتونها هم با نوشته های تان همین مشکل را دارند که من دارم و لب به شکایت نمی گشایند. خیربگذریم از این حرفها وبرویم دوباره سر اصل موضوع .
استاد! حتماً شما این مقوله راشنیده اید که: هرسخن جایی وهرنکته مکانی دارد حال از شما می پرسم که در جواب توهین نامه ایکه درویش دریا دلی به نام قوم پشتون نوشته است، یادکردن آثار وتحصلات زبانشناسی شما وآثار چاپی وناچاپی تان باقطار کردن یک لست طویل از نام پشتونهای داکتر، به چه درد میخورد؟ وکدام انتقاد درویش دریا دلی راجواب میگوید؟ و حتی اگرشماکتاب پشتو او پشتانه دژبپوهنی په رناکی را هم در انترنت بگذارید وبگوئید اینست جواب درویش دریا دلی، ایاخوانندگان بریش شما نخواهد خندید؟ حتماً میخندند. بخاطر این میخندند که در مقابله با صدها مورد حملات توهین آمیز درویش دریا دلی، قوی کوشان ، سعید فیضی، علی یاور، عبدالله رها،رحیل دولتشاهی وغیره، شما نمیتوانید کتاب های خود را به رخ آنها بکشید وآنها را قانع بسازید که جواب شما، یک جواب مستدل، قانع کننده ودندان شکن بوده است. البته اگر شما یا کدام پشتون باصلاحیت دیگر با سلاح علمی به جواب کتاب عبدالحمید محتاط میرفتید ودر مقابل هرتیز وانتی تیز او، دلایل وشواهدعلمی و زبانشناسی واتنولینگویستیکی بیان میکردید، این یک جواب علمی برای محتاط پنداشته میشد، ولی برای درویش دریا دلی یا گروه انتی پشتونی که هر روز وهرهفته برقوم وقبیلۀ شما میتازد، وشما را( قوم بی فرهنگ، قوم جاهل، قوم غارتگر، قوم فرهنگ ستیز، نوکران اجنبی، دست نشاندگان انگلیس وروس وامریکا واجیران آی اس ای پاکستان وغیره وغیره میگویند) شما نمیتوانید، کتاب خود را برخ آنها بکشید، زیرآنها اصلاً به دانش شما باور ندارند و آنرا جعلی میدانند. برای جواب این گونه توهین ها لا اقل باید در برابر فرزندان خود ونسل جوان احساس مسئولیت بکنید و اینقدر اطلاع به آنها بدهید که در برابر توهین انتی پشتونها از خود دفاع کرده بتوانند و خجالت نکشند.
نقص کلی در نوشته فعلی تان اینست که با موضوع مورد بحث ما تماس مستقیمی نگرفته و بیشتر بر گیله از کسانی که شما وکار های علمی شما را سرمشق قرار نمیدهند، دور میخورد و درعین حال پیش ازاینکه بردرویش دریا دلی وگروه انتی پشتون به پردازید، برنادانی من واحساساتی شدن من و کارهای غیر علمی مرحوم حبیبی ومرحوم رشاد ومولانا خادم ومرحوم رشتین ویا برموضع گیری های مرحوم روهی وهیوادمل وغیره تاخت وتاز کرده اید که نباید میکردید.
من بشما نوشته بودم که از چاپ کردن این نوشته اگر صرف نظر کنید بهترخواهدبود. زیرا که این مقاله ردی بر نوشته های درویش دریا دلی درسایت های خاوران وسایت سرنوشت و وبلاگ درویش دریا دلی نیست. وهیچگونه پیامی برای نسل های پشتون نیز در برندارد. فقط یک سلسله انتقادات بیجا وبی لزوم وگیله است. این انتقادات واین گیله ها را آدم در یک حلقۀ خودی مطرح میکند نه اینکه یک سند و بیلگه دیگر بدست انتی پشتونها بدهد تا بازهم آنها با استفاده از نوشته شما برما بتازند. ولی اگر میخواستید آنرا درجائی به نشر برسانید، پراگرافهای را که سرخ کرده ام از آن حذف کنید!
ولی چنان برنوشته های خود عاشق استید که گوئی از لوح محفوظ نازل شده و حذف آن بیخ وبنیاد پشتو را خراب خواهدکرد.درحالی که در بعضی مواقع از چنین نوشته شما نه نوشتن به حال ما بهتر است.
ارادتمند شما، سیستانی


له دعوت ويب پاڼې څخه