تتبع ونگارش :
امین الدین « سعیدی- سعيد افغانی »
مدیر مرکز
مطالعات ستراتــیــژیکی افغان
ومسؤل
مرکزفرهنگی د حق لاره- جرمنی
کلمــﮥ تسبیح در زبان
عربی به الفاظ ( سُبحه و مُسْبَحه) ذکر گردیده است.
سْبیح، یا سبحه، عبارت از ، دانههای
نباتی ، ودانه های سنگی و یا دانه
های شیشه است که مسلمانان توسط توسط آن بعد از ادای نماز ویا هم در وقت های مختلف مصروف ذکر پروردگار خویش میگردند ، وبرخی
هم در مساجد تعداد اذکار خویش را بر آن می
شمارند .
خوانندۀ محترم !
میخواهم درین نوشتــه
ومقاله موضوعات را در مورد
اینکه اولین بار تسبیح توسط کدام انسانها مورد
استفاده قرار گرفته؟ تسبیح چطور به
ادیان آورده و
مروج شد؟ مسلمانان از کجا به تسبیح رو آوردند؟ واینکه
استعمال تسبیح برای اذکار از روش پیامبر بزرګوار
اسلام محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم
میباشد ویا اینکه استعمال تسبیح بدعت است
طوریکه برخی از علما ی
اسلام بدان عقیده دارد؟ مورد بحث قرار دهم .
تاریخچه تسبیح:
در مورد اینکه تسبیح توسط کدام یکی از مردمان جهان
برای کدام هدف ومنظور اختراع ومورد
استفاده قرار گرفته است، اطلاعات
دقیق وهمه جانبه در نوشته محققین در دست
نیست، اما در نوشته های برخی ازعلماء
ونویسندگان ومحققان، بر این امر تاکید
شده است که تسبیح ظاهراً در بسیاری از تمدنهای گذشته وقدیم وجود داشته وانسانها معمولآ از آن وسیله ای برای
ثبت اعداد، روزها، هفته ها وماه ها
مورد استفاده قرار میدادند .
محققان مینوسند که: تا آنجای کې بشریت میداند تسبیح در بسیاری از جوامع
قدیم مانند یونان، روم، مصر و هند از
تسبیح برای نگهداشت روزهایـاریخی و جشن های ملی ودینی ودر برخی از اوقات برای طلسم و تعویذ و وسیلۀ تفأل و تزیـین، یا نشانۀ ورود به مرحلهای خاص در ادیان
مورد استفاده قرار میگرفت.
حتی برخی از محقــقان در
مورد تسبیح مینوسند که از تحقیقات بدست آمده طوری
معلوم میشود که در برخی از کشور های افریقا مرکزی زنان حامله دار از تسبیح برای شمردن روزه
وما ه ها حمل، ومدت حمل خویش استفاده بعمل
میاوردند وبه اصطلاح از تسبیح
برای حساب ومحاسبه زمان حمل داری استفاده میکردند.
اما با گذشت زمان و تحول و پیشرفت حتی همین مردمان از وسیلــﮥ تسبیح در
امور حمل ازدواج کمتر ومحدود استفاده بعمل
آورده وامروز تسبیح نه بحیث وسیله ای ماشین حساب بلکه تسبیح، بیشتر در امور دینی ومذهبی
عبادات واذکار مورد استفاده قرارمیگیرد.
اگر تاریخ
ادیا ن را در بخش اذکار وادوار مورد مطالعه قرار دهیم ، در خواهیم یافت که ، اکثرآ پیروان ادیان در اجرای مراسم
وعبادات دینی ومذهبی خویش
از دانه های تسبیح ویا سنگ ریزه های مشابه به دانه های تسبیح ،استفاده بعمل آورده اند .
اکثریت
نویسندگان ومحققان که درمورد تاریخچه تسبیح تحقیقات نموده اند مینویسند: که کهنترین سند مکتوب
مربوط به استفاده از تسبیح، در متون
وادبیات هندی بطور اشکارا به نظر میرسد که
به رواج استفاده از تسبیح میان برهمنها اشاره میکند.
در فلسفۀ بودا، هر بودایی با در دست داشتن تسبیح
به مثابۀ جزئی از کل و دانه های مهرهای کنار مهرههای دیگر رشتهای را تشکیل میدهد
که نهایتاً به زعم شان به بودا متصلشان میکند.
تسبیح در ادیان و مذاهب مختلف مانند اسلام، رومن کاتولیک، مسیحیت ارتدکس، بودئیسم،
هندوئیسم ،سیخیسم و بهایی برای شمردن عدد تسبیحات ، ذکر و دعا، مناجات (و نیایش ها) بکار میرود.
همچنین از
آنها برای مدیتیشن و عبادت، محافظت در مقابل انرژی های منفی و آرامش استفاده می کنند.
برخی از محققان پیدایش تسبیح را به ادیان مسیحیت
و برخی
دیگری از نویسندگان پیدایش تسبیح را به
هندویسم نسبت میدهند ولی به احتمال تعداد زیا د از نویسند گان از دین مسیحیت به سایر ادیان راه یافته است.
عدد
دانه های تسبیح در ادیان:
عدد دانه تسبیح
مسلمانان معمولآ به 33 دانه یا 99 دانه (تعداد
نامهای پروردگار ،اسم از اسماءالحسنی ) میرسد.
تسبیح بو
داییها بنام ( جاپا مالایا مالا )شهرت دارد وتعداد دانه های تسبیح شان معین نیست . اما تعداد
تسبیح هندوهای برهمن و سیخها معمولا به ( 109 ) دانه بالغ میگردد.
تسبیح مسیحیان بنام ( رزاری ) شهرت دارد ، تعداد
دانه های تسبیح مسیحیان کاتولیک
و آنگلیکان (یا به اصطلا ح دانه های
رزاری شان ) از (
54 دانه + 5 دانه
اضافی تشکیل ) گردیده است .
ولی تعداد
دانه های تسبیح ویا رزاری مسیحیان ارتدکس
ایرلند به ( 100 ) دانه میرسد ، ارتدکس ها
معمولآ از تسبیح ،برای شمارش نمازگزاران
از «تسبیحهای نذرانه» استفاده میکنند.
وطوریکه
گفته شد، تعداد
دانه تسبیح شان به 100 دانه بوده ، همچنان مسیحیان ارتدکس
از طنابهای دعا (prayer ropes) که تعداد
دانه های شان به 50 یا 33 دانه میرسد ، نیز مورد استفاده قرار مید هند .
قابل تذکر است که : رزاری اصلآ از کلمه لاتین رزاریوم(rosarium) گرفته شده وبه معنی باغ رز
میباشد.
تعداد
دانه های تسبیح یهودان معمولآ به 32 دانه ویا 99 دانه میرسد
. یهودان امروز در استعمال تسبیح تحت تاثیر مسییحیان قرار گرفته اند ، اگرچه
دربین یهودان استعمال تسبیح تقربیآ از بین رفته و فقط در روز سَبْت (شنبه
) که روز مقدس یهودان میباشد ، عموماً تسبیح برای
سرگرمی و وقت گذرانی واحیانآ برای سرگرمی مورد استفاده
قرار میگیرد .
تسبیح اسلام :
محققان
بدین باور اند که که مسلمانان
به گمان اغلب تسبیح را از بوداییها ی هند گرفته باشند، ولی برخی
دیگر از محققان بدین باور اند
که مسلمانان تسبیح
را از مسیحیان به ارث گرفته اند.
آیا استفاده از تسبیح بدعت است :
درمورد اینکه تسبیح بخاطر ذکر و اذکار
بخصوص بعد از نماز سنت است یا بدعت ، اکثریت مطلق ازعلماء، مفسرا ن ودرجمع اکثریت مطلق فقها ومجتهدین ،استفاده از تسبيح را براى ذكر كردن چه بعد از نماز باشد ویا هم در اوقات دیگر غیر نماز باشد بدعت و يا هم حرام نمیداند ، ولى همه علماء در این مورد
متفق القول حکم میفرمایند که : استعمال تسبیح خلاف
سنت پيامبر صلى الله عليه و سلم ميباشد، زيرا پيامبر صلى الله عليه و سلم ذكر
خداوند مانند تسبيح، تحميد، تكبير و غيره را با انگشتان دست راستش انجام ميدادند.
ودر حدیثی از پیامبر صلی الله علیه
وسلم آمده است :« اعقدن بالأنامل،
فإنهن مسئولات، ومستنطقات ». (روايت احمد و اهل سنن)، يعنى:
« (اى زنان)، ذكر (الله ) را با انگشتهايتان انجام دهيد زيرا از آنها (در روز قيامت)
سؤال ميشود و صحبت ميكنند، يعنى شاهدى بر كار خير بنده در روز قيامت خواهد بود.
همانطوریکه که گفته شد تسبيح بدعت
ديني نيست چون انسان عبادت الله را با آن انجام نميدهد، هدف از استفاده از تسبیح محفوظ نگه داشتن شمارشاذكار است. پس گفته میتوانیم که تسبیح وسيله است نه مقصود.
ولی همانطوریکه که گفته شد مسلمانان وبخصوص نمازگزاران به متابعت از سنت پیامبر صلی الله
علیه وسلم، تسبيحات را باید با انگشتان خود بشمارد، طوریکه پيامبر صلي الله عليه وسلم در مورد با صراحت
فرموده است « لِأَنَّهُنَّ مُسْتَنْطَقَاتٌ» ابوداود 1501 . «انگشتان سخنگو
هستند» در روز قيامت شهادت
ميدهند.
عامل دیگری که از ذکر با تسبیح درشرعیت اسلامی چندان
توجه بدان بعمل نه آمده است، این میباشد که در اذکار
با تسبیح ، انسان توجه اساسی خویش را به دانه های تسبیح واحیانآ به صدای دانه
های تسبیح متمرکز میسازد، ولي قلب، فكر، چشم وگوش اش به جاي ديگري
مشغول میباشد ، وفکر تکمیل عددی
میباشد که توسط تسبیح برای اذکار خویش
تعیین نموده است، بنآ همه سعی وکوشش
اش در اینست که ذكر تعيين شده خویش را
پوره کند .
استفاده از تسبیح برای شمارش اذکار مانعی ندارد، ولی
اگر اعداد آن تسبیح بگونه ای باشد که فرد بپندارد باید حتما آن تعداد را شمارش
نماید، در اینحالت عمل او بدعت است.
مثلا نماز گزار همیشه در ذهن خویش این را در نظر میگیرد ، که تسبیح اش دارایی 60 دانه
میباشد ، بخاطر آنکه تعداد اذکار از یاد
اش نرود کوشش بخرچ میدهد که هر بار
باید ذکر سبحان الله 60 بار بزبان ارد
، نه کمتر و نه بیشتر از ان چرا که اذکار مقید به عدد معینی تسبیح 60
دانی گردیده است ، در حالیکه تعیین عدد
ومقید ساختن این عبادت به ارقام ، در دین مقدس سالام بدعت
میباشد ، زیرا محدود کردن ذکر سبحان الله
به عدد شصت در شریعت وارد نشده است، ولی اگر فردی حساب را فراموش می کند، او می
تواند تسبیحی با 33 دانه در اختیار داشته باشد تا هر بار پس از نمازهای فرض اذکار (سبحان الله) و (الحمدلله) و (الله اکبر) را یک
دور بخواند. ولی طوریکه که گفته شد برای شخص مسلمان لازم تا به پیروی از سنت عملی پیامبر صلی الله
علیه وسلم بهتر با دستهایش اذکار را
بشمارد.
همچنان ملاحظه فرموده باشید که آنعده از کسانیکه ذکر را صرف
توسط دانه های تسبیح انجام
میدهد ، صرف در زبان مصروف گفتن
اذکار میباشد ، وقلب اش طوریکه لازم
از ذکر اذکار غافل میماند ویا بدون اهتمام
وتوجه قلبی این اذکار صورت میگرد ، ولی در ذکر با ا انگشتان توجه واهتمام قلب در اذکار بیشتر حاصل میگردد.
سومينمسئلهايكه علما درذکر با انگشت بدان
تاکید میورزند اینست که در ذكر با
تسبيح ريا بعمل می اید . هستند افرادي كه چون ذكر را دوست دارند يك تسبيح با دانه
هاي صدا دار با خود داشته میباشد برای
دیگران در، زبان حالشان ميگويد: نگاه كنيد ما به اندازه همه اين دانه ها الله
تعالي را تسبيح ميگوييم. ازالله تعالي آمرزش مي خواهم از اين كه ايشان را متهمكنم
ولي از اين كار آنها واهمه میدارم.
با توجه به موارد ذكر شده مناسب است تسبيحات به انگشتان صورت گیرد ونه بر دانه های تسبیح .
مسئله ديگري كه شايان ذكر ميباشد اين است كه تسبيحات را بايد با انگشتان دست
راست شمارش نمود. بخاطر اینکه سنت عملی پيامبر صلي الله عليه وسلم این بود که با دست راست تسبيح ميگفت. بدون شك دست راست از
دست چپ بهتر است.
پيامبر صلي الله عليه وسلم از غذا خوردن و آشاميدن با دست چپ نهي كرده و انجام
اين كارها را با دست راست امر كرده است.
پيامبر صلي الله عليه وسلم ميفرمايد:« يَا غُلَامُ سَمِّ اللَّهَ وَكُلْ بِيَمِينِكَ وَكُلْ مِمَّا
يَلِيكَ »
(اي پسر! بسم الله بگو و با دست راست بخور و از جلوي خودت بخور).بخاري
5376 – مسلم 2022.
و ميفرمايد:« إِذَا
أَكَلَ أَحَدُكُمْ فَلْيَأْكُلْ بِيَمِينِهِ، وَإِذَا شَرِبَ فَلْيَشْرَبْ
بِيَمِينِهِ؛ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَأْكُلُ بِشِمَالِهِ وَيَشْرَبُ بِشِمَالِهِ » (هر گاه انسان غذا ميخورد با دست راست ميل كند و
هر گاه آب مينوشد؛ بادست راست بنوشد چرا كه شيطان با چپ ميخورد و مينوشد).
لذا به خاطر پيروياز سنت پيامبر صلي
الله عليه وسلم بهتراست كهانسان با دست راست تسبيح بگويد.
پيامبر صلي الله عليه وسلم تمام كارهای مهم وحیاتی که دوست میداشت با دست راست انجام دهد؛ پوشيدن بوت ها ، شانه زدن مو وغیره ...
خواهران وبرداران
محترم !
با دلایلی مؤجز که در فوق تذکر رفت حکم اسلامی اینست که ، ذكر با تسبيح در دین مقدس اسلام بدعت نيست. چون منظور از بدعت.... بدعتي است كه
در دين باشد و هدف از ذكر با تسبيح، محفوظ نگهداشتن عدد تسبيحات است كه تسبيح براي
اينكار وسيله مناسبي است. اما در در ضمن
گفته شد که شماریدن اذکار با انگشتان سنت و بهتر است.
ولی برخی از علما وفقها استفاده از
تسبیح را برای شماریدن اذکار بخصوص بعد از
نماز ، چون این عمل توسط پیامبر صلی الله
علیه وسلم واصحاب کبار صورت نگرفته ، آنرا بدعت دانسته وچنین استدلال مینمایند.
تسبیح بدعت است:
در روایت اسلامی آمده است :
که عمرو بن يحيي مي گويد:از پدرم شنيدم که از جدم حکايت مي کرد که او گفت: ما
قبل از نماز صبح بر دروازه منزل عبدالله بن مسعود رضي الله عنه (صحابي گرانقدر پيامبرصلي الله عليه وسلم) مي نشستيم تااينکه او بيرون مي آمدوهمراه با او به
مسجد مي رفتيم، در يکي از روزها که کنار دروازه ايشان به
انتظار نشسته بوديم،
ابو موسي اشعري به نزد
ما آمد وپرسيد: ابو عبدالرحمان تاکنون بيرون نيامده است؟ گفتم:خير، اونيزبا ما منتظر ماند تا اينکه عبدالله بن مسعودرضي الله عنه خارج شد وهمه
برخاستيم ونزدش رفتيم،
ابوموسي رضي الله عنه
به او گفت:اي ابوعبدالرحمان، اندکي پيش در مسجد امري ناآشنا مشاهده کردم والبته
بحمد الله چيزي جز خيرنديدم.
-ابن مسعودرضي الله عنه:چه ديدي؟
-ابو موسي رضي الله عنه:اگر زنده ماندي خود نيز آن را خواهي ديد، مردمي را ديدم که در مسجد حلقه زده وبه انتظار نماز
نشسته بودند وسنگريزه هايي در دست داشتند ودرهرحلقه اي مردي با صداي بلند مي گفت:
صدمرتبه لااله الا الله بگوييد وآنها نيزمي گفتند، وسپس مي گفت:صدمرتبه سبحان الله
بگوييد وآنها نيز مي گفتند.
-ابن مسعودرضي الله عنه: تو به آنها چه
گفتي؟
-ابوموسي رضي الله عنه: چيزي نگفتم،به انتظار نظر وامر تو ماندم.
-ابن مسعودرضي الله عنه:چرا به آنها نگفتي تا بديهاي خود را بشمارند؟ وبه آنها ضمانت ندادي که از خوبيهايشان چيزي گم نمي شود؟
عبد الله بن مسعودرضي الله عنه به راه افتاد وما نيز همراه او حرکت کرديم تا
اينکه نزد يکي از آن حلقه ها آمد وکنارآنان ايستاد وپرسيد:مصروف چه کار هستید ؟
گفتند:اي ابوعبدالرحمان،با اين سنگريزه ها اذکار وتسبيحات را مي شماريم.
-ابن مسعودرضي الله عنه:بهتر است بديهاي خود را بشماريد من ضامن هستم که از
نيکي هاي شما چيزي گم نشود،واي بر شما، اي امت محمد، چه زود داريد هلاک مي شويد، ياران پيامبر شما درهمه وجود دارند، لباسهاي پيامبرصلي الله عليه وسلم تا کنون
کهنه نشده وظرفهايشان هنوز نشکسته اند، سوگند به خدايي که جانم در دست اوست،يا شما بر ديني برتر ازدين محمد هستيد ويا
اينکه گشايندگان دروازه ضلالت وگمراهي هستيد.
اي ابوعبدالرحمان:والله، مااراده اي جزء خير نداشتيم.
-ابن مسعودرضي الله عنه: چه بسيارند
افرادي که اراده خير دارند اما به آن نمي رسند، رسول الله صلي الله عليه وسلم به ما فرمودند: گروهي
قرآن را مي خوانند ولي قرائت شان از ترقوه (استخوان بالاي سينه وزيرگردن) آنان نمي گذرد، سوگند به الله ،
نمي دانم شايد اکثرآن افراد از شما باشند.
سپس از آنان روي گردانيد.عمرو بن سلمه مي گويد: بيشتر افراد آن حلقه ها را
ديدم که در جنگ نهروان همراه با خوارج، با ما مي جنگيدند.
( یادداشت حدیث متذکره از جمله احادیث
صحيح بوده مراجعه شود به سنن دارمي حديث شماره210،مجمع الزوائد هيثمي
ج1/ص181،السلسلة الصحيحة للالباني،حديث شماره 2005) .
اين روايت در بر گيرنده ي اصول و قواعد بزرگي به شرح زير است که تنها کساني که
از سنت پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) پيروي کرده و از دستورات خدا و رسولش سرپيچي
نمي کنند از آن اگاهي مي يابند:
1- علما ء میگویند : کسیکه غايت وهدف را تشريع کرده ،وسيله را هم فراموش نکرده است : مثلاً وقتي که الله «ذکر»را
تشريع کرده وسيله آن را هم فراموش نکرده
است.
طوریکه در فوق تذکر دادیم که پيامبر(صلي الله عليه وسلم )با(بندهاي)دست
وانهم راست خود تسبيحات را حساب مي کرد و
مي گفت :« اين (بند)ها در روز قيامت گواهي مي دهند.»
2- بدعت اضافي گمراهي است، و آن بدعتي است که
اصل آن مستند به دليلي است ولي کيفيت و روش آن غير مستند است. اين نوع بدعت را
بدعت اضافي ناميده اند؛ چون نه بطور کامل مخالف سنت است و نه بطور کامل با آن
موافقت دارد.
3-پروردگار ما تنها با روشها يي
پرستش مي شود که خود آنها را تشريع کرده است و نه از روي هوا و عادتها و بدعتها.
4- بدعت، سنت را از بين مي برد. آن افراد بدعت
گذار، روشي را برا يذکر اختراع کرده بودند که ازنزد پیامبر صلي الله عليه
وسلم روايت نشده بود و با اين کار سنت
پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) را از بين بردند. واين اصلي است که سلف صالح آنرا
فهميده و به يقين دريافته اند که بدعت و سنت با هم جمع نمي شوند. تابع گرانقدر،
حسا ن بن عطيه (رضي الله عنه ) گفته است:«ما ابتدع قوم
بدعة في دينهم،إلا نزع من سنتهم مثلها»
«هر ملتي که بدعتي را در دين خود ايجاد کند، سنتي همانند آن از آنان گرفته مي
شود»
( دارمي با سند صحيح)
5- بدعت باعث نابودي مي شود؛چرا که بدعت منجر
به ترک سنت مي شود و اين گمراهي بزرگي است. صحابي گرانقدر عبد الله بن مسعود (رضي الله عنه ) گفته است:«ولو ترکتم سنة نبيکم للظللتم» «اگر سنت پيامبرتان را رها کنيد، گمراه مي شويد».(
مسلم)
و اگر امتي گمراه شده، نابود مي شود. و به همين علت بود که عبد الله بن مسعود
به آن حلقه هاي ذکر گفت:«واي بر شما اي امت محمد!هلاک و
نابودي شما چقدر سريع است!».
6- بدعت پيک کفر است؛ چــرا که شخص بدعت گذار در واقع خود را قانون گذار و نظير خدا قرار داده و خواسته است که احکام احکم الحاکمين را از سر
بگيرد و پنداشته است که وي بر آييني بهتر از دین محمد صلي الله عليه وسلم است.
7- بدعتها باب اختلاف که باب گمراهي است را باز
مي کنند. و هر کس بنيان گذارسنت بدي در اسلام باشد گناه آن و گناه هر کس که بدان
عمل کند تا روز قيامت بر عهده ي وي خواهد بودبدون اين که از گناه آنان چيزي کم
شود؛چون کسي که مردم را به شر و بدي راهنمايي مي کند ، همانند انجام دهنده آن
است.
8- کم اهميت جلوه دادن بدعت ها منجر به فسق و نا فرماني مي شود ؛ مثلاً همان
افرادي که در حلقه هاي ذکر مرتکب بدعت شدند ، بعدها در جنگ نهروان برعليه اصحاب
پيامبر (صلي الله عليه وسلم )و سرکرده ي آنها امير المؤمنين علي بود جنگ کردند و
در نهايت امير المؤمنين علي آنان را ريشه کن کرد.
يکي از علماي اسلامي به نام حسن بن علي بر بهاري از ياران امام احمد بن
حمبل(رحمه الله) گفته است:
«از بدعتهاي کوچک بپرهيزکه بدعت کوچک به بدعتهاي بزرگ تبديل مي شوند. و هر
بدعتي که در امت به وجود آمده است، در ابتدا کوچک وشبيه حق بوده و شخص بدعت گذار
فريفته آن شده و بعداً نتوانسته است از آن بيرون بيايد و در نتيجه بدعت بزرگ شده
و به دين شخص بدعت گذار تبديل شده است و بدين ترتيب شخص بدعت گذار با راه راست
مخالفت کرده و از اسلام خارج شده است. پس از هرکسیکه یک سخن در امور دینی بشنود ،
نباید عجله بخرچ دهد که بدان عمل کند باید در مورد تحقیق کند ، صحت وسقم انرا در
یابد وتحقیق نماید که :آيا يکي از اصحاب
پيامبر (صلي الله عليه وسلم )يا يکي از علماء در اين زمينه سخني گفته است يا نه. پس اگر اثري از آنان را ديدي به آن تمسک
کن و گرنه از آن بگذر تا وارد آتش جهنم نشوي».
(قاضي محمد بن أبي يعلي،طبقات الحنابله،بيروت،دارالمعرفة،ج2،ص19- 18).
9- ابن قیم الجوزیه در مدارج السا لکین میفرماید :
اعمال نيک به نيات
نيک بستگي دارد ولي نيت نيک هيچ باطلي را به حق تيديل کرده نمي کند؛ چون نيت به تنهاي براي تصحيح عمل کافي نيست بلکه علاوه بر آن بايد آن عمل مطابق با
شريعت هم باشد.
( مواخذ :ابن قيم الجوزية،مدارج السالکین،بيروت،دارالکتاب عربي،ج1،ص85).
10- زياده روي در کار نيک خوب نيست بلکه بد است. واين، امري است که در هر
چيزي مشاهده مي شود؛ چون هرچيزي که از حد خود گذشت به ضد خود تبديل مي شود ؛
مثلاً شجاعت اگر از حد خود بگذرد به بي باکي و بي پروايي و اگر از حد خود کمتر
شود به ترس تبديل مي شود. هم چنين کرم و بخشش اگر از حد خود بگذرد به اسراف و
تبذير تبديل مي شود و اگر از حد (متعارف)خود کمتر شود،بخل و خست به حساب مي
آيد.پس بهترين کارها حد متوسط آن ها است.
عبدلله بن عمر رضي ﷲ عنهما از مرد که عطسه کرده بود ،شنيد که گفت:«الحمدلله و الصلاة والسلام علي رسول الله»پس عبدالله بن
عمر رضي ﷲ عنهما به او گفت : پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) اين چنين به ما ياد
نداده است بلکه فرموده است: «ما هکذا علمنا رسول الله(صلي الله عليه وسلم ) بل قال: إذا
عطسأ حد کم فليحمدالله،و لم يقل : و ليصل علي رسول الله»
«هر گاه يکي از شما عطسه کرد، حمد وستايش خداي را بجا بياوريد و بگويد الحمدالله نفرموده که بر رسول خدا هم صلوات بفرستيد.»(
ترمذ ي)
از سالم روايت شده که گفت:«با(عبدالله) ابن عمر رضي ﷲ عنهما در مسجد نشسته
بودم که مردي شامي آمد و از او درباره ي حج تمتع سؤال کرد.
ابن عمر گفت: کار خوبي است.(مرد شامي) گفت: ولي پدر شما از آن نهي مي
کرد.(ابن عمر رضي ﷲ عنهما) گفت:واي بر تو ! آيا اگر پدر من از آن نهي کرده است در
حالي که رسول خدا(صلي الله عليه وسلم )آن را انجام داده و به آن دستور داده است،
به گفته پدر من عمل مي کني يا به دستور رسول الله (صلي الله عليه وسلم )؟
(مرد شامي )گفت: به دستور رسول الله
(صلي الله عليه وسلم ) عمل مي کنم.(ابن عمر رضي ﷲ عنهما )گفت پس بلند شو و برو!»
( طحاوي در کتاب «شرح المعاني الآثار» با سند صحيح آن را روايت کرده است)
نمونه هاي که بيان شد فوائد زير را در بر دارد:
اصحاب پيامبر(صلي الله عليه وسلم )هر گونه مخالفت با سنت صحيح پيامبر (صلي
الله عليه وسلم ) را رد کرده چه بسا ايشان سخت گيري زيادي مي کردند هر چند
مخالفان سنت، پدران، فرزندان وعلمايشان بوده باشند.
والله اعلم
بالصواب ختم
مـآخـذ ها و یادداشــــت:
روایات
تاریخی هم وجود دارد که بی بی فاطمه برای اذکاروتسبیحات
خویش نخ با 34 گره
داشت وبعد از نماز ( 33 سبحان اللّه ) و( 33 الحمداللّه ) و(33 بار الله اکبر ) وسایر تسبیحات را
بعمل میاورد .
1- احادیث نبوی
2- مجموع فتاوی شیخ ابن باز
3- دروس دینی وفتوای وبیانات
شیخ امین الله
4-مجموع فتاوای شيخ ابن عثيمين و
شيخ ابن جبرين
نام
مقاله : تسبیح در شرعیت اسلامی
تتبع ونگارش : امین الدین «
سعیدی-
سعید افغانی »
مـدیـر مرکز مطالعات ستراتیژیکی افغان و
مسؤل مرکز فرهنگی دحق لاره - جرمنی
ادرس ارتباطي : بريښنا ليک
:
saidafghani@hotmail.com
وروستي