اخیراً شماری از نمایندگان پارلمان افغانستان به دلیل وخامت اوضاع امنیتی در نقاط مختلف افغانستان خواستار بررسی موافقتنامهی امنیتی افغانستان با امریکا شدند. به گفتهی بعضی از این نمایندهها، پیمان امنیتی در حالتی که روزانه 300 الی 400 نفر در افغانستان به بهانههای گوناگون کشته میشوند، به نفع مردم افغانستان نمیباشد. این در حالی است که شماری از چهرههای سرشناس سیاسی و جهادی نیز به روز چهارشنبه هفته گذشته خواستار بازبینی پیمان امنیتی افغانستان با امریکا شدند. تعدادی از این چهرهها سرشناس که در هنگام امضای آن حمایت کرده بودند، نیز در این جمع مخالفین حضور داشتند.
اما سوال اینجاست که انگیزهی اصلی بازبینی پیمان امنیتی چه است و چرا در این مقطع نمایندههای پارلمان و مخالفین سیاسی حکومت خواستار بازبینی این پیمان شدهاند؟
در آغاز دو نکته لازم به ذکر است:
اول:- هر نوع تلاش واقعی در راستای لغو پیمان امنیتی و زیر سوال انداختن آن یک گام خوب و پسندیده است. بدون شک که بخشی بزرگی از مشکلات جاری افغانستان نظیر ناامنی، مداخلات کشورهای بیرونی و خونریزی از این پیمان نشأت میگیرد. این پیمان که در 30 سپتمبر 2014 به امضا رسید تا شاید متضمن امنیت و صلح و ثبات در افغانستان گردد؛ اما از همان ابتدا زمانیکه تصمیم به امضای این پیمان گرفته شد نتایج آن قابل پیشبینی بود، و این که این پیمان هیچگاهی موجب به میان آمدن صلح و ثبات در افغانستان نخواهد شد. چنانچه، امضای این پیمان در واقع تضمینی برای حضور دراز مدت امریکا در افغانستان بوده تا با اجرایی شدن آن امریکا با در دست داشتن یک دست آویز حقوقی با تمرکز بیشتر برای اهداف فرا منطقوی خود برنامهریزی نماید.
به هر حال، همینهای که امروز با پیمان امنیتی از درّ مخالفت وارد شدهاند، روزی خود به توافقنامه امنیتی افغانستان با امریکا و همچنین توافقنامهی حضور نیروهای ناتو پس از سال 2014 رأی تأیید داده و آن را ممد و مؤثر برای دست یافتن به امنیت، ثبات و پیشرفت برای مردم افغانستان میدانستند. در حالیکه این پیمان جز گسترش دامنه جنگ، افزایش تلفات غیر نظامیان، بلند رفتن گراف فقر و بیکاری چیز دیگری را به ارمغان نیاورده است.
دوم: آنچه از مطالعه واقعیتهای سیاسی برملاست اینکه تصمیم به بازبینی پیمان امنیتی از سوی مخالفین سیاسی حکومت و نمایندههای پارلمان بیشتر به انگیزهی امتیاز طلبی از امریکا صورت گرفته تا این گونه امریکا را در این مقطع خاص زیر فشار قرار داده و به خواستههای سیاسی شان برسند.
چنانچه با نزدیک شدن انتخابات پارلمانی نمایندههای پارلمان سودای حفظ چوکیهای خود را در سَر میپرورانند و آن طرف هم مخالفین سیاسی حکومت نیز برای سهیم شدن در قدرت، باز بینی پیمان امنیتی را منحیث یک اهرم فشار در دست گرفته تا شاید از این طریق امریکا را وادار کنند تا سهمی در حکومت آینده برای آنها در نظر بگیرد. این در حالی است که پیمان امنیتی خط سرخ امریکا بوده و نمیگذارد پیمان بازنگری شود؛ زیرا تهدیدی برای مشروعیت حضور امریکا شمرده میشود.
از جانب دیگر، این فشارها که به خاطر امتیاز طلبی صورت میگیرد، جای برای فسخ این پیمان در آن وجود ندارد؛ اما آن طرف امریکا هم دوست ندارد تا دیدگاههای منفی در رابطه با این پیمان اوج گرفته و این موضوع را نادیده بگیرید. از اینرو، خیلی زود امریکا با نشان دادن گوشهی چشم و دادن وعده و وعیدهای فریبنده، این سر و صداها را خاموش خواهد ساخت و آن وقت نه باز بینی درکار خواهد بود و نه هم سخنی از نفع و ضرر این پیمان به میان خواهد آمد.
در حقیقت رهبران و متنفذینی که میخواهند کشتار غیرنظامیان کاهش یابد و دغدغهی شان اگر واقعاً ریختن خون جوانان بیگناه این سرزمین است، پس باید بدانند که یگانه راهحل بررسی و بازبینی پیمان امنیتی نه؛ بلکه لغو کامل پیمان امنیتی و سایر معاهدات با دول استعمارگر میباشد. در واقع، این پیمانها مجوز حضور آنها را فراهم آورده و با دست باز به قیمت خون مسلمانان افغانستان درصدد تأمین منافع منطقوی و فرامنطقوی شان میباشند.
در ضمن، وضعیت فعلی فرصتی را نیز فراهم آورده تا کسانی که در امضای این پیمان کمک کردهاند و به نحوی از آن حمایت کرده اند، از این حمایت شان دست بکشند و با توبه سیاسی در راستای لغو کامل آن بیایستند. این جاست که میتوانند نام نیکی از خود در تاریخ به یادگار بسپارند و از روسیاهی و خیانت خود را دور سازند، ورنه سروصدای فعلی مردم را به این نتیجه میرساند که این قشر از رهبران از هر نوع وسیله برای امتیازگیری استفاده مینمایند و خیانت و روسیاهی شان در صفحات تاریخ درج خواهد شد.
سهیل صالحی
وروستي