از آغاز حکومت وحدت ملی، حکومتی که بر اساس یک توافق و در نتیجه کشمکش میان دو کاندید به میان آمد؛ در کنار سایر مشکلات افزایش روز افزون تلفات غیر نظامیان از مواردی بوده که زندگی مردم را سخت متأثر ساخته و آنها را در یک ناامیدی تمام قرار داده است. چنانچه اخیرأ گزارش نشر شده از سوی سازمان ملل نشان می دهد که تنها 40000 هزار غیر نظامی از آغاز حکومت وحدت ملی تا به حال کشته و یا زخمی شده اند و نزدیک به 13 میلیون تن نیز در این کشور به کمک های بشری نیاز دارند. همچنان معاون دبیر کل سازمان ملل متحد می گوید که تلفات افراد ملکی هنوز هم در بالاترین سطح آن است.

بدون شک حکومتی که حیثیت ابزاری داشته و برای بدست آوردن اهداف استراتیژیک دیگران مورد استفاده قرار بگیرد، تنها هم و غم اش متمرکز برای بدست آوردن اهداف دیگران بوده و تلفات غیر نظامیان از جمله مواردی است که در حین بدست آوردن هدف صورت می گیرد و برای شان اهمیتی ندارد. با این وصف، حکومت وحدت ملی را طوری ساختار بندی کرده اند تا خدمت به اهداف استراتژیک و سیاسی امریکا در اولویت هایش قرار داشته باشد، نه رسیدگی به امور مردم و نه هم حفاظت از جان و مال آنها. اما ناکامی حکومت وحدت ملی که طرح آن از سوی امریکا ریخته شد تنها به تلفات غیر نظامیان خلاصه نمی گردد، این حکومت یک حکومت سراپا ناکام بوده که در هیچ موردی نمی توان به طور چشم گیر به کارکردی از آن اشاره کرد که به نفع مردم بوده باشد.

در کنار جان باختن مردم بیگناه، فقر و بیکاری از مصیبت های دیگری است که با سر از تخم بیرون آوردن حکومت وحدت ملی زندگی مردم را تیره و تار ساخته است. چنانچه، زیر سایه شوم این حکومت 54 درصد مردم یعنی بیش از نیمی از نفوس آن زیر خط فقر قرار داشته و به سختی می توانند شب و روز خود را سپری کنند. آن طرف هم معضل بیکاری دردسری دیگری است که جوانان را مجبور به ترک کشور و قبول نمودن سفرهای پرخطر برای رهایی از بیکاری و بی روزگاری نموده است. همچنان اعتیاد نزدیک به 4 میلیون تن زخم دیگری است که التیام یافتن در موجودیت حکومتی که گراف تولید مواد مخدر در آن به اوج رسیده است غیر ممکن به نظر می آید.

با این وجود، حکومتی که باید دایمأ از ضعف ها و ناکامی های آن پرده برداشته شود، چگونه می تواند در جایگاه حکومتی قرار بگیرد که تمام هم و غم اش رسیدگی به امور مردم باشد و چگونه مردم می توانند به طرف آن به چشم یک حکومت دیده و به آن اعتماد کنند. در حقیقت، حکومت وحدت ملی حکومتی است که در سایه آن صدها و حتی هزار ها نفر جان های خود را از دست می دهند، جوانان آن با سرخوردگی تصمیم به مهاجرت می گیرند، اعتیاد به مواد مخدر میلیون ها تن از اتباع آن را به مردگان متحرک مبدل ساخته و فقر به سختی گلوی مردم آن را می فشارد. این حکومت را بیشتر می توان به یک "ماشین کشتار" تشبیه کرد که در موجودیت آن هزار ها نفر جان خود را از دست می دهند و یا هم به یک کارخانه تولید مواد مخدر که زن و مرد به آن آغشته شده اند.

با تمام مواردی که ذکر شد می توان گفت که چنین حکومت های ارزش اعتماد کردن را ندارند و دور از تعقل و تفکر است اگر مردم به حکومت های این چنینی اعتماد کنند؛ حکومت های که اولین قدم شان برآورده ساختن خواسته ها و اهداف بادارانشان می باشد و جز این هدف دیگری در سر ندارند. از این رو، شایسته و بایسته است تا مردم تصویر درست و واقعی از حکومت های را در ذهن خود مجسم کرده و برای آمدن آن تلاش کنند که حتی در قبال لغزیدن یک حیوان که مبادا از کم کاری و عدم توجه آنها باشد خود را مسوول می دانستند.