امروز در جهان و بالخصوص در غرب بر جامعه و قلوب افراد شکاکیت حکومت میکند و بنا فرهنگ شکل گرفته در این جوامعه بر خورد مشکوکانه با هر پدیده و اصل می باشد. دین یکی از مظلوم ترین اصول می باشد که قربانی فراوان را در نتیجه برخورد شکاکیت گرایانه و مشکوکانه غرب متقبل میشود. ایمان هم یک ارزش دینی است که به اصطلاح در اثر برخورد ظالمانه و نامطلوب به یک اصل و پدیده میان تهی و پوچ مبدل گردیده است. مسئله دیگر اینکه از شروع ظهور اسلام در منطقه، افغانستان از همان آغاز مظلوم و فقیر قرار گرفت در درک درست اسلام و بدست آوردن متون دینی و حتی امروز در عصر تکنالوژی ما به زبان های ملی خویش نه به پشتو و نه هم به دری دست رسی شامل و کامل به متونی دینی نداریم. حتی چند فیصد اندکی هم در جامعه افغانی از دولت دین محروم هستیم، بنا حال شما قیاس کنید قراءت افغانی از اسلام دیگر چه نوع قراءت خواهد بود!!!!! طبقه دل سوز و منور وطن وجوهات بیشماری را پیش کردند در بروز و پخش مکتب کمونیسم که گره خورده با ماتریالیسم بود. اما این سوال ندرتا مطرح میشود که چرا در کشور چون افغانستان که مردم از هفت پیشت مسلمان و سخت خدا باوری متوکل هستند، دفعتا گروه کوچک دست به خیانت علیه ارزشهای اعتقادی و اخلاقی جامعه می زنند؟ و یا اینکه چرا برخورد افغانهایی که از افغانستان خارج و به غرب آمده اند یک نوع برخورد لباس گونه با دین داشتند و دارند؟ و تصور میکنند اسلام هم لباس شرقی است که محدود به افغانستان و ممالک اسلامی میشود و به محض اینکه از افغانستان خارج شدند لباس اسلام را از تن کشیده و آ نچه را غرب در خور شان داد به تن نمودند. با جراءت تام باید بگویم که عمده ترین وجه بیگانه شدن اینها از اصل شان ناقص بودن اسلام افغانی که تاب و توانمندی جوابگویی سوالات اینها را نداشت و ثانیا فهم مقصور شان از اسلام. بنا با مدنظر گرفتن ملحوظات مطروحه هم فقر اسلام در جامعه افغانی و هم برخورد غیر عادلانه غرب با دین، دیده میشود که دیگر اکثرا افغان مسلمان چه در غرب و چه هم در شرق با یک نوع ایمان پوک، پوچ و احاطه شده با هزار گندگی های فکری و گرایشات عصبیت گرایانه خشک مواجع است. یعنی امروز ما فاقد آن ایمان مومنانه اصحاب و شاگردان رسول اکرم صلی الله علیه وسلم هستیم که استوار بر فرهنگ (سمعنا و اطعنا) شنیدیم حکم خدا و رسول اش را و اطاعت میکنیم و آن ایمان مثمر که میزان دوستی و دشمنی صرف بر اساس یک ارزش استوار بود و آن (الله) سبحانه و تعالی میباشد نه قوم، سمت، لسان، نژاد و دیگر کفریات که امروز در پهلوی پروردگار منحیث میزان دوستی و دشمنی نزد ما مطرح است. بنا در چنین شرایط بحران زا دیده میشود بعضی دین را بشکل ابزارگونه در خدمتی گرفته اند و با بسیار بی شرمی و ناجوانمردانه از شعائر دینی سوء استفاده میکنند. جهاد و مجاهد این دو اصطلاح اسلامی و یکی از شعائر دین می باشند که متاسفانه تصویر قرآنی خویش را امروز در جامعه باخته و تصویر ترسیم شده بر اساس عمل کرد چند مفسد الهویه و دین به دنیا فروشان را تحمیلا به خود گرفته است. از این رو براین شدم تا تصویر مختصر قرآنی و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم از جهاد نزد عزیزان در حد مقاله پیش نمایم تا اولا بدانیم آخر جهاد چیست؟ و ثانیا این وجیبه دینی متوجه همه ما است که با صداقت تمام باید انجام بدهیم و ثالثا برای کوتا نمودن زبانهای دین فروشان کابل نشین که از دامن امریکا رذیل و متجاوز به ننگ و ناموس داد از جهاد و مجاهدت می زنند و از جهاد بشکل وسیله برای رسیدن به قدرت استفاده میکنند. جهاد نهایتا اصطلاح جامع در قاموس اسلامی می باشد. بشکل کل باید گفت جهاد یعنی سعی و مساعی، کوشش، جد و جهد در راستای برپایی کلمه الله است. در کل اکثریت قاطع علماء به این عقیده هستند که اگر شهر و یا مملکت اسلامی تحت تجاوز کفار قرار گیرد جهاد حکم فرض را به خویش میگیرد برای ساکنین آن دیار و در اینصورت طبق مذهب حنفی بانوان بدون اجازه شوهرخود، غلام بدون اجازه آقای خود، پسران بدون اجازه والدین خود و مدیون بدون اذن داین در جهاد اشتراک کرده میتوانند. حکم جهاد در مدینه برای مسلمانان نازل میشود و خداوند سبحانه و تعالی با فصیح ترین کلام تکلیف مسلمین را روشن میکند چنانچه در سوره البقره آیه 216 میفرماید: كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿216﴾ ترجمه: لازم کرده شد بر شما جنگ و آن دشوار است شما را و شاید که شما ناخوش دارید چیزی را حال آنکه وی بهتر باشد شما را و شاید که دوست دارید چیزی را حال آنه وی بد باشد شما را و خدا میداند و شما نمی دانید. در آیت دیگر الله سبحانه و تعالی میفرمایدکه: إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿111﴾ ترجمه: هر آئینه خدا خریده است از مسلمانان جانهای ایشان را و مالهای ایشان را بعوض آنکه ایشان را باشد بهشت، جنگ می کنند در راه خدا پس می کشند و کشته می شوند وعده لازمی است بر خدا ثابت در تورات و انجیل و قرآن و کیست وفاکننده تر بعهد خویش از خدا پس شادمان باشید باین فروختن خود که معامله کردید بآن و این است پیروزی بزرگ. و به همین خاطر است که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم میفرماید: من این را خیلی ها می پسندم که در راه خدای تعالی قتل شوم بار دیگر زنده شوم، بار دیگر قتل شوم، بار دیگر زنده شوم، بار دیگر قتل شوم. (رواه متفق علیه) و در حدیث دیگر پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم میفرمایند که: همانا یکبار رفتن در اول صبح (برای جهاد) یا اول شب از دنیا و آنچه در آن است بهتر می باشد. (رواه متفق علیه) ابن القیم جوزی رحمه الله بسیار تصویر زیبا از (بهترین عبادت) میکشند.آنها میگویندکه بهترین عبادت عبارت از انجام عبادت در زمان و وقت اش است یعنی اگر وقتی یکی از نماز های پنجگانه است پس بر پاداشتن آن بهترین عبادت است، یا اگر به فقر اقتصادی مواجع هستید بهترین عبادت صرف اوقات و سعی و کوشش جهت بالا بردن اقتصاد و به همین ترتیب اگر حریم و نوامیس فرد و یا ملتی تحت اشغال و تجاوز بیگانگان قرار میگیرد بهترین عبادت دفاع از ارزشهای اعتقادی، اخلاقی و راندن متجاوز از سرزمین می باشد. بنا این دفاع مشروع چیزیکه به اسم جهاد در جامعه ما مفهوم است در اسلام در قالب عبادت مطرح می باشد. پس جهاد بهترین عبادتی است که در زمانهای مختلف، مکان های مختلف، شکل های مختلف دارد که همه اش ترسیم شده ای اسلام و ریشه در متون دینی دارند. آیات و احادیث رسول مقبول صلی الله علیه وسلم در فضایل جهاد و مجاهد لاتعداد است اما بنده صرف به چند حدیث اکتفاء میکنم. 1- از ابو سعید الخدری رضی الله عنه روایت شده که گفت: مردی به حضور رسول الله علیه وسلم آمده گفت: بهتر مردم کیست؟ فرمود: مسلمانی که به جان و مالش در راه خدا جهاد می کند. گفت باز کی؟ فرمود مؤمنی که در قله کوهی زندگی نموده و خدا را پرستیده و مردم را از شر خویش در امان می دارد. (رواه متفق علیه) 2- از ابو ذر رضی الله عنه روایت است که گفت: گفتم یا رسول الله کدام عمل بهتر است؟ فرمود ایمان به خدا و جهاد در راهش (رواه متفق علیه) 3- نسائی از راشد بن سعد رضی الله عنه و وی از یکی از صحابه روایت میکند: که شخص از رسول کریم صلی الله علیه وسلم پرسید: یا رسول الله چه حال دارند مؤمنانیکه دوره آزمائش را در قبور خود میگزرانند جزء از شهدا؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم در پاسخ گفت: که برای آزمائش آنها شمشیریکه بالای شان می درخشند کافی است. مجاهد هم بندگان محبوب و معززی هستند که بخاطر خدا و در راه خدا به کارزار می پردازند. یک مسئوولیت بزرگ متوجه همه طبقات و اقشار جامعه میشود آن برخورد غیر آگاهانه و بدون حفظ عفت کلام و قلم با جهاد و مجاهدت می باشد. همه اقشار در قالب مصرفگران رول بازی کردن و هر آنچه غرب و دشمنان دین و ملت در خور شان داد آن را متاسفانه دارند مصرف میکنند و در این عمل منفور و غیر اخلاقی طبقه تحصیل کرده و روشنفکر بیشتر سهیم و همکار غرب بودند. حیف و هزار تاسف به ملتی که امروز طبقه تحصیل کرده و روسنفکرش گوسفند صفتانه رول مصرفگران را بازی میکنند و از خود تاب و توانمندی، رشد و ثلیقه ندارند که برای معضلات و گره های جامعه، خود راه حل تولید کنند و درمان شوند دردهای طویل المدت مادروطن را. مسئله جهاد و مجاهدت برای کابل نشین ها دیگر آن مسئله عبادی و اخلاقی نیست که اسلام عزیز تصویر پرفروغترین شمع و مومنترین پروانه از جهاد و مجاهد میکشد. بلکه برخورد آنها با این بهترین عبادت یکنوع برخورد ابزارگونه است یعنی میخواهند جهاد را وسیله و پل برای رسیدن به قدرت قرار بدهند کاریکه ابلیس هم به حیرت افتاده. خداوند سبحانه و تعالی در سوره المائده آیه های 44، 45 و 47 با بسیار وضاحت و حکمت کلام میفرماید: وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿44﴾ هر کس به آنچه خداوند نازل نموده حکم نکنند، آنانند که کافر هستند وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿45﴾ هر کس به آنچه خداوند نازل نموده حکم نکنند، آنانند که ستمکارند وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿47﴾ و هر کس به آنچه خداوند نازل نموده حکم ننماید، آنانند که فاسقند پس کابل نشین ها و دوکانداران دین فروش که امروز در کابل دوکان دینفروشی را باز نموده اند که البته در راس شان پروفیسور ها، شیخ الحدیث ها، صبفت الله ها و آیت الله ها می باشند اگر بل فرض از اصل اول که کفر این دین فروشان کابل نشین است عاجزانه بگذریم بدون شک و با اطمینان خاطر و با هزار و یک دلیل میتوان گفت که این ها فاسق و ظالم هستند. بنا در این برههء از زمان ضرورت به ابوبکری داریم که تا بدون هیچ نوع گرایش، مومنانه در مقابل کسانیکه به دین خدا عملا تمسخر کردند و با خلق خدا نهایتا ظالمانه برخورد کردند، صفوف را باید آراست. بسیار تعجب آور است کسانیکه داد از اسلام و دین می زنند امروز از دامن امریکا برای سهم بیشتر قدرت در حکومت پوشالی و دست نشانده کابل که در خدمتی دستی است که آنرا نشانده، تهدید میکنند. در اخیر چند نقطه قابل یاد آوری است. اولا اینکه جهاد غسل کلیسایی و یا لباس راهب نیست که هرکس آن را برتن کند عمل کردش حجت قرار گیرد، این یک پندار ابلیسانه است بلکه جهاد عبادتی است که مستقیما به نیت بستگی دارد. ثانیا بنده ذاتا با کابل نشین ها کار ندارم حتی تاختن و زیر سوال بردن نیات آنها را هم بالاتر از قدرت و توانمدی انسانی می دانم، چیزیکه حق مسلم هر فرد است حتی نه تنها حق بلکه وجیبه دینی هر مسلمان می باشد آن نقد ثلیقه و عمل کرد افراد است. بناه بنده عمل کابل نشین ها را نقد میکنم که امروز در سرحد کفر و ایمان قرار دارند و حتی جهاد در مقابل اینها واجب است، دیده میشود اینها در چنین موقفی داد از جهاد و مجاهدت می زنند و میخواهند از این عمل دینی استفاده سوء کنند. در خاتمه همه عزیزان را دعوت به فرهنگ ناب اسلامی می نمائیم چنانچه خداوند میفرماید: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ﴿18﴾ سوره الزمر کسانیکه می شنوند سخن پس پیروی می نمایند نیکوترین آن را ایشانند آنانکه هدایت کرده است ایشانرا خدا و ایشانند خداوندان خرد.
وروستي