اسلام به اتحاد بین مسلمانان چگونه می نگرد؟

قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم نیاز است به اهمیت وحدت و اتحاد اسلامی اشاراتی داشته باشیم. واقعیت آن است که وحدت اسلامی از دیدگاه مبانی دینی بسیار ارزش و اهمیت دارد و باید به این نکته توجه کنیم که وحدت میان مسلمانان مطلوب خداوند متعال است چنان که در آیات مختلفی به مسئله وحدت اشاره شده است.
 
در آیه 103 سوره مبارکه آل عمران آمده است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ؛ همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت‏ خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید پس میان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید این گونه خداوند نشانه‏ هاى خود را براى شما روشن مى ‏کند باشد که شما راه یابید.»
 
همچنین در آیه 64 همان سوره می فرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو اى اهل کتاب بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد پس اگر از این پیشنهاد اعراض کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم.»
 
یکی از مهم ترین مسائلی که پیامبر اسلام (ص) در پی تحقق آن بودند ایجاد وحدت میان مردم فارغ از رنگ و نژاد و حتی عقیده آنها بود. حضرت(ص) به اندازه ای نسبت به مسئله وحدت توجه داشتند که حتی یهود و نصارا را دعوت به اتحاد در جامعه می کردند.
 
پس چرا با وجود این همه توصیه و تاکید و علم به آثار و برکات وحدت باز هم شاهد تفرقه و اختلاف و درگیری بر سر تفاوت ها در جهان اسلام هستیم؟
 
اگر با تمام حرف هایی که نسبت به اهمیت وحدت زده می شود باز هم شاهد تحقق آن نیستیم علت را باید در موضوعات مختلفی جست و جو کرد. یکی از علل عدم تحقق این مهم از جنبه اخلاق قابلیت بررسی دارد. مردم مسلمان از ملت ها، مناطق و کشورهای مختلف هستند و نگاه های متفاوتی دارند، بنابراین، تفاوت در سلیقه ها و رفتارهای آنها به اختلافات دامن می زند.
 
برای مثال یک قبیله و طایفه نظر خودش را دارد و معتقد است که ریاست باید با فرد خاصی باشد در حالی که طبق آموزه های اسلامی ریاست باید با شخص کامل و جامعی باشد که مسائل را فراتر از قبیله و طایفه را ببیند. مسئله دیگر در عدم تحقق وحدت، دنیا پرستی و هواپرستی است، حسادت ها و تکبرها که به بخشی از مانع اتحاد تبدیل شده اند.
 
همچنین، بخشی از عوامل به موانع سیاسی بازمی گردد. عموم مردم در جوامع اسلامی توجهی به امور اجتماعی و سیاسی ندارند و نگاهشان به دین یک مسئله کاملا شخصی است. گوشه ای زندگی می کنند و وارد مسائل سیاسی و اجتماعی نمی شوند. این عزلت پذیری شان را شاید بتوان به معنای عدم مسئولیت پذیری دانست، یعنی شخص مسلمان است و پیامبر(ص) را دوست دارد ولی بیشتر به امور شخصی می پردازد و گوشه گیری می کند و هیچ مسئولیتی را قبول نمی کند.
 
از موانع دیگر تحزب گرایی است، جمعیت فراوانی از مسلمانان تحت عنوان حزب با یکدیگر تشکیل جلسه می دهند و بودجه خرج می کنند ولی خارج از حزب خودشان چیزی دیگری را قبول ندارند و به نوعی نظام قبیلگی که در گذشته وجود داشت را احیا می کنند. اساساً حزب تا جایی اهمیت دارد که در راستای منافع کل مسلمانان باشد.
 
 متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی در ایران نیز بحث حزب گرایی مطرح شد و مشکلاتی را در جامعه ایجاد کرد. پس حزب گرایی هم مانع دیگری از عدم تحقق اتحاد اسلامی است.
چه عوامل دیگری در مسیر وحدت مانع تراشی می کند؟
 
عامل دیگر در عدم تحقق وحدت این است که مسلمانان نتوانستند برای خود یک رهبر واحد انتخاب کنند.  پیامبر بزرگوار اسلام (ص) به عنوان رهبر جامعه اسلامی با همه صحبت و قبایل مختلف را مدیریت می کردند ولی بعد از رحلت آن حضرت(ص)، اختلافات زیادی رخ داد. در جهان مسیحیت می بینیم که پاپ رهبر کل جهان مسیحیت است و حرف اول را در میان تمامی فرقه های مسیحی می زند اما در میان مسلمانان چنین نیست.
 
 البته یک علت در نبود رهبر واحد این است که استعمارگران هم به دنبال منافع خودشان و چپاول ثروت های مسلمانان هستند و اجازه نمی دهند که مسلمانان در یک جریان و تحت ریاست و سرپرستی یک رهبر حرکت کنند. آنها با تفرقه افکنی مسلمانان را در جای جای نقاط جهان دسته دسته کرده اند. زمانی امپراطوری بزرگ اسلامی مثل دولت عثمانی وجود داشت ولی همین امپراطوری هم با فساد درباریان و دخالت قدرت های استعمارگر جهانی تکه تکه و تبدیل به چند کشور جدا از هم شد.
 
 مساله دیگر در عدم تحقق وحدت، عامل فرهنگی است، چرا که مسلمانان در فهم از مسائل قرآن و دین دچار مشکلاتی هستند و آگاهی و اطلاعات آنها از مسایل دینی یکسان نیست. برداشت ها متفاوت است و به یک معنا مسلمانان با علم و آگاهی صحیحی به مسائل دین نگاه نمی کنند. از سوی دیگر برخی مسلمانان دچار بی اطلاعی و غفلت هستند، غیرت دینی ندارند و به مسائل توجهی نمی کنند.
 
رهاورد وحدت برای اسلام و مسلمین چیست و چقدر به اصلاح سبک زندگی که از اهداف اصلی امروز جهان اسلام است، کمک می کند؟
 
اولین مسئله اینکه صلح و صفا و آرامش در میان مسلمانان برقرار می شود. وقتی وحدت تحقق یافت، مسلمانان با امنیت خاصی به مسائل مذهبی می پردازند و بوی اتحاد و یکدلی فراگیر می شود.
 
چنانکه خداوند در سوره مبارکه انفال آیه 46 می فرماید: «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ و از خدا و رسولش اطاعت نمایید و نزاع نکنید،چون سست و مضطرب می شوید و نیرویتان تحلیل می رود و صبر کنید که همانا خدا با صابران است».
 
اختلاف که نباشد مدینه فاضله دینی تحقق یافته است. سخنان متفرقه از سوی علمای دینی مطرح نمی شود. مردم می توانند در امنیت ذهنی و روحی به دستورات دینی عمل کنند، به کارهای روزمره زندگی خود در ابعاد مختلف برسند و به وظایف دینی خود عمل کنند. از سوی دیگر اگر وحدت محقق شود دشمنان در خوف و هراس واقع می شوند و دیگر نمی توانند توطئه ها و نقشه های شیطانی خود را اجرایی کنند و اساساً دشمن نمی تواند وارد چنین جامعه ای شود. هر کسی بخواهد به عنوان جاسوس مطالبی را مطرح کند و حزب و دسته درست کند رهبران دینی و مردم جامعه بزرگ اسلامی به او اجازه نمی دهند چون مطیع رهبرشان هستند.