
پيام به مجاهدين مؤمن پنجشير
حكمتيار امير حزب اسلامى افغانستان
بسم الله الرحمن الرحيم
برادران عزيزم!
مجاهدين مؤمن پنجشير!
سلام بر شما
براى عزت و سربلندى شما و تمامى مجاهدينى كه به تعهد شان با اسلام وفادار و مخلص اند دعاء مى كنم.
شكى در اين نيست كه مجاهدين دلير پنجشير از جمله آغازگران جهاد بودند، در روزها و سالهاى اول مقاومت قربانيهاى زيادى دادند، شخصيتهاى صالح و دليرمردان مؤمنى از دره پنجشير سربرافراشته، روح جهاد و مقاومت را در صفوف مردم خود دميدند. ولى متأسفانه بنابر اشتباهات مجاهدين از يك سو و دسائس دشمنان زرنگ اسلام از سوى ديگر، زعامت اين مردم دلير و خداپرست به دست افرادى افتاد كه نه به اسلام وفادار بودند، نه به اهداف جهاد و نه به مردم شريف پنجشير، در صفوف مجاهدين مؤمن پنجشير كسانى نفوذ كردند كه با دشمنان كنار آمدند و جهاد مردم پنجشير را از مسير الهى آن به بيراهه بردند. اينها نه تنها شخصيتهاى مجاهد، مؤمن و هدفمند پنجشير را يكى پى ديگرى ترور كردند و راه را براى سلطه افراد مشبوه و بى هدف باز نمودند بلكه پنجشير را به لانه دشمن، پناهگاه گروههاى بى دينى چون شعله جاويد و عامل درگيريهاى خونين با مجاهدين مناطق اطراف پنجشير تبديل كردند. زمانى كه مجاهدين سائر ولايات افغانستان با نيروهاى شوروى مصروف جنگ شديد بودند اينها با روسها آتش بس كردند، و به كمك روسها جنگهاى داخلى را آغاز نمودند، همينها بودند كه آتش جنگهاى خونين عليه مجاهدين كاپيسا، پروان، اشكمش، نهرين، اندراب و تخار را افروختند، مردم پنجشير را با هزاره ها، پشتونها و ازبكها درگير ساختند. تعداد زيادى از شخصيتهاى مؤمن و معروف جهاد بدست اين خائنين مزدور اجنبى شهيد شدند: شهادتيار، انجنير محمد نبى، انجنير سليم، څارنوال عبدالرؤف، قاضى جاويد، استاد عبدالودود، بهادر مدافع، انجنير عبدالوهاب، ابراهيم بت شكن، قومندان سيد ناصر، استاد عبدالله و دهها شخصيت بزرگ ديگر، سلسله اين ترورهاى بزدلانه و خائنانه تا هنوز ادامه دارد، چه كسى در اين شكى دارد كه ترور مولوى خير محمد، استاد فريد، ارباب هاشم، قومندان كريم، و صدها مجاهد ديگر از كارنامه هاى ننگين آنان و شركاى جرم شان در رياست امنيت ملى مى باشد؛ رياست امنيت ملى يعنى همان خاد زمان كمونيستها به علاوه شوراى نظار، ترورهاى اخير در شمال كشور در پروان، بلخ، تخار، بغلان و سمنگان و بقيه مناطق نيز از كارنامه هاى همين عناصر فرومايه و مزدور اجنبى است.
همينها بودندكه جواسيس روسى، فرانسوى، امريكايى و ... را به نام خبرنگاران در پنجشير جا دادند و براى آنان مجال فتنه انگيزيها و اشاعه فساد اخلاقى را فراهم كردند. همينها بودند كه پولهاى بى اعتبار افغانى را در مسكو چاپ و به دالر تبديل نموده، برخى را به بانكهاى اروپا و امريكا انتقال دادند، برخى را به روسها به عنوان بهاى سلاح و مهمات پرداختند، بقيه را به افغانستان انتقال دادند تا افراد بى ضمير و جنگجويان بى هدف را خريدارى و عليه مردم خود بجنگانند. با چاپ اين پولهاى بى پشتوانه جنايتى را در حق مردم مظلوم ما مرتكب شده اند كه جنايات كمونيستها در برابر آن خيلى كمرنگ و ناچيز است، فقر و گرسنگى و محروميتهايى كه از اين ناحيه بر مردم مظلوم ما تحميل كردند نظير آن را در تاريخ كشور سراغ نداريم، من حرفهاى يكى از زعماى خائن اين گروه را هرگز فراموش نخواهم كرد كه در توجيه و دفاع از چاپ بى دريغ پول بى پشتوانه مى گفت: جرمنى در جريان جنگهايى كه با آن مواجه بود به پيمانه اى پول بى پشتوانه چاپ كرد كه مردم مجبور شدند براى خريدن چند قرص نان خشك يك بوجى پول به نانوايى بپردازند، و ما تا هنوز به چنين مرحله اى نرسيده ايم!! يعنى اين ستمگران پولپرست بى رحم و خداناترس مصمم بودند كار را به اين مرحله برسانند!!
همينها بودند كه به هدايت و وساطت روسها با پرچمى هاى حامى كارمل ائتلاف كردند، به وساطت ايران معاهده خائنانه جبل السراج را امضاء و سلسله جنگهاى خونينى را در كشور آغاز كردند. همينها بودند كه چون نيروهاى زمينى امريكا عليه ملت خود جنگيدند، از امريكا خواستند تا نيروهايش را به افغانستان بفرستد، به پيلوتان امريكايى كوردينات مى دادند و با الحاح و تأكيد از آنان مى خواستند كه بمهاى بيشتر و بزرگتر بريزند، از ايران نيز خواستند كه بر هرات حمله كند، از روسها خواستند كه نيروهاى شان را از طريق كولاب و ترمز به تخار و مزار بفرستند و اين ولايات را از سلطه طالبان بكشند و در اختيار ائتلاف شمال بگذارند. من مكالمه يكى از اينها را به گوش خود شنيده ام كه از جنرال ايرانى با الحاح و زارى مى خواست كه بر هرات حمله كنند!! از ديگرى شنيده ام كه مى گفت: در اثناى ملاقات با هيئت روسى در كولاب، به رهبر ما خطاب كردند: مسكو اشتباه كرد كه به جاى نجيب شما را انتخاب نكردند، شما بيش از نجيب براى روسها مفيد بوديد!!
كسانى كه به شما مى گويند: پشتونها دشمن تاجكها اند و در دو صد سال گذشته بر شما حكومت كرده اند! اينها مبلغين ذليل اجنبى و آتش افروزان جنگ به نفع بيگانگان اند، شياطين آدم نما اند، اينها شما را قربانى منافع بيگانگان كرده اند. كدام انسان باضمير و آگاه از تاريخ كشور نمى داند كه پشتونها در حكومتهاى ظالم و مفسد گذشته و رژيمهاى شاهى دست نشانده بريتانيا چون سائر افغانها محروم و مظلوم بودند، مردم پكتيا، پكتيكا، كنر، ننگرهار، لغمان، هلمند، زابل، غزنى، لوگر، وردگ ميدان و سائر مناطق پشتون نشين زندگى بدتر از اهالى مناظق ديگر كشور داشتند.
آنانكه ديروز با روسها سازش كردند و امروز تحت قومنده افسران امريكايى عليه ملت خود مى جنگند نه دوست شما اند، نه همكيش و هم مذهب شما و نه وفادار به كشور و ملت خود. اينها كسانى اند كه گاهى شما را به روسها فروخته اند و زمانى به انگليسها و امريكايى ها. از قصرهايى مجللى كه اين خائنين به وطن و ملت در كابل، مزار، هرات، پنجشير، دوبى ساخته اند بايد درك كرده باشيد كه اينها نه در غم شما بودند و نه در فكر دفاع از تاجكها، بنده هوس خود و در فكر پر كردن كيسه خود بودند، اگر روابط قومى از نظر آنها اهميت و ارزشى مى داشت و به قوم تاجك وفادارى مى داشتند بايد شخصيتهاى بزرگ قوم تاجك را ترور نمى كردند، تمامى قومندانان بزرگ جهاد در شمال كشور كه بيشتر شان تاجك بودند به دست ناپاك همينها به شهادت رسيده اند. مگر همينها نبودند كه جنايت تاريخى اوربند با روسها را امضاء كردند و نه تنها شش سال را در حالت آتش بس با روسها سپرى كردند بلكه يكجا با روسها به جنگ مجاهدين اطراف پنجشير رفتند. مگر مردم پروان، كاپيسا، نهرين، اندراب و اشكمش كه اينها به همكارى روسها به جنگ شان رفتند همه تاجك نبودند؟ مگر همينها نبودند كه يكجا با مليشه هاى هزاره راه مجاهدين شمال را بستند. معاهده آتش بس با روسها را در شرائطى امضا كردند كه تمامى كشور در اشغال نيروهاى شوروى بود و مجاهدين سائر ولايات مصروف جنگ هاى خونين با روسها بودند!! جز آنان هيچ مجاهدى ننگ سازش با روسها را نپذيرفت و به آتش بس تن نداد، و باز همينها بودند كه به هدايت مسكو و وساطت تهران، با كمونيستها و گروههاى شيعه وابسته به ايران جبهه مشترك عليه پشتونها ساختند، جنگهاى خونينى را عليه مناطق پشتون نشين كابل چون خوشحالخان مينه، رحمن بابا، تره خيل، هود خيل، بگرامى، چهارآسياب، چهلستون، و سائر مناطق پشتون نشين آغاز كردند كه طى اين جنگ هاى خونين و طولانى خانه هاى مردم بى گناه اين مناطق با توپها و تانكهاى شوراى نظار و مؤتلفين پرچمى شان كه از كوه آسمايى بر سر آنان آهن و آتش مى ريختند ويران شد و هزاران زن و مرد و طفل كشته شدند.
بايد بدانيد كه شوراى نظار در دست دشمنان اسلام و كشور ما افتاده، به تفنگداران اجير و كرايى تبديل شده، مأموريتش ادامه جنگ در افغانستان است، ايران كه منافع شومش را با ادامه جنگ در افغانستان گره زده، اين گروه را براى رسيدن به اهدافش استخدام نموده، ايران در اثناى خروج قواى اتحاد شوروى از افغانستان با مسكو سازش كرد، نجيب را به مشهد دعوت نمود، ميان كمونيستها، شوراى نظار و گروههاى وابسته به تهران ائتلاف شمال را ساخت تا مأموريت نيمه تمام نيروهاى شوروى در رابطه به ادامه جنگ را به عهده بگيرد، اكمال مالى و نظامى اين ائتلاف از سوى مسكو و از طريق تهران صورت مى گرفت، و در اثناى هجوم نيروهاى صليبى بر افغانستان با واشنگتن سازش كرد و به گروههاى مزدورش وظيفه داد تا در كنار نيروهاى صليبى و تحت قومنده افسران امريكايى عليه برادران افغان خود بجنگند، به گروههاى مزدورش امر كرد كه دفاتر شان را از تهران به كابل انتقال دهند. همكارى اش با شيطان بزرگ به پيمانه اى بود كه رفسنجانى، خاتمى و ساير رهبران ايران مى گفتند: اگر همكارى و مساعدت ايران نبود امريكا نمى توانست افغانستان را به اين آسانى و زودى فتح كند!!
برادران عزيزم!! مگر ايران در تمامى سالهاى هجرت بدترين و غير انسانى ترين برخورد را با مهاجرين افغان و مخصوصاً با هزاره ها نداشت؟ برخورد ظالمانه و نامردانه اى كه در هيچ كشورى عليه هيچ مهاجرى اعمال نشده!! مگر زنان مهاجر افغان را بدون شوهران و فرزندان شان از خاك خود اخراج نكردند؟!! مگر شوهر را بدون خانمش و خانم را بدون شوهرش ردمرز نكردند؟! مگر در هر نوبت دستگيرى و اخراج مهاجرين افغانى اولين قربانى اين ستم وحشيانه و عمل خلاف اسلام، و مغاير مروت و ترحم انسانى هزاره هاى مظلوم نبودند؟! به دليل اينكه زود شناسايى مى شدند و به چنگال پوليس بى رحم و بسيجى وحشى و متعصب مى افتادند. آيا بى مروتى نيست كه كسى برادر همكيش و هموطن پشتونش را دشمن خود تلقى كند و ايرانى را با تمامى اين ستمها و بى مروتيها دوست خود بشمارد؟!!
آيا مايه ننگ نيست كه پنجشير سربلند ديروز؛ اكنون به پايگاه سى آى اى تبديل گرديده و زندان مخوفى در آن ساخته و زندانيان خطرناكش را در آن نگهدارى مى كند؟! پنجشيرى كه زمانى سنگر مستحكم مجاهدين حزب اسلامى بود، افراد صالح و مؤمن پنجشير در صفوف حزب تنظيم شدند، جهاد در دره هاى پنجشير به دست پرتوان آنان آغاز گرديد، ناگه استخبارات فرانسه از طريق جمعيت و تحت پوشش خبرنگاران در آن نفوذ كرد، تعداد زيادى از دختران فرانسوى را به عنوان خبرنگار در آن مستقر ساخت و از اين طريق راه را براى فعاليتهاى استخباراتى در افغانستان و در صفوف مجاهدين براى خود باز نمود، داستانهاى فعاليتهاى ننگين اين خبرنگاران فرانسوى و تلاشهاى شان براى به دام انداختن مجاهدين و سقوط آنان در فساد اخلاقى و انحراف از اسلام و موازين دينى در روزنامه ها و رسانه هاى خبرى فرانسه انعكاس يافت و كتابهاى ضخيمى بر آن نوشته شد، امريكا و بريتانيا نيز در جستجوى افرادى بودند كه هم در امور استخباراتى از آنان استفاده كنند و هم در مبارزه بعدى شان عليه بنيادگرايى اسلامى، اينها نيز بسوى پنجشير رخ كردند و كسانى را كه بعداً به نام شوراى نظار به صحنه آوردند، باب دندان خود يافتند و بر آنان سرمايه گذارى كردند، همزمان با اين؛ سپاه پاسداران ايران (استخبارت نظامى ايران) در كنار باميان و هزاره جات پايگاهى در پنجشير ساخت، به آموزش افراد جمعيت پرداخت، كسانى كه در اين پايگاه تربيه مى شدند دريشى شبيه سپاه پاسداران ايران با دستمال ابلقى كه نشانه خاص سپاه ايران است و از الفتح فلسطين به تقليد گرفته اند، به آنان داده مى شد، از ميان آنان عده اى براى آموزشهاى پيشرفته و انتقال سلاح به ايران فرستاده مى شدند، در مشهد و كرمان تحت تربيه گرفته مى شدند و پس از مدتى با تجهيزات كافى به پنجشير بر مى گشتند، ايران در اين دوران روابطى تنگى با اتحاد شورى برقرار نموده بود، گروههاى تحت حمايه ايران به دستور ايرانى ها در جنگ عليه نيروهاى شوروى اشتراك نمى كردند، برعكس با روسها عليه مجاهدين همكارى داشتند، در مسير راههاى رفت و آمد مجاهدين شمال كه از باميان مى گذشت بر كاروانهاى مجاهدين حمله مى كردند و راهها را مى بستند. ايران در تمامى دوران جنگ ما با نيروههاى اشغالگر شوروى با گروههايى همكارى مالى و نظامى داشت كه عليه مجاهدين مى جنگيدند، اگر بگوئيم كه يك در صد سلاح ارسالى ايران در جنگ عليه كمونستها و نيروهاى اتحاد شوروى به كار نرفته و نود و نه در صد آن در جنگهاى داخلى و عليه مجاهدين به كار رفته مبالغه نكرده ايم. تهران به اين اكتفاء نكرد، گروههاى شيعه و شوراى نظار را وادار ساخت تا با روسها و كمونستها، مخصوصاً جناح پرچم حزب خلق كنار بيايند، معاهده آتش بس ميان شوراى نظار و روسها نيز به وساطت ايران امضاء گرديد، همانگونه كه نهضت اسلامى تاجكستان به وساطت ايران با رحمانوف كنار آمد، سلاح را بر زمين گذاشت، راه سازش را در پيش گرفت و حيثيت و اعتبارش را از دست داد، ائتلاف جبل السراج نيز به دستور مسكو و وساطت ايران ساخته شد.
عده اى از افراد ساده لوح از درك اين معما عاجز اند كه چرا تمامى دشمنان اسلام؛ شوراى نظار و گروههاى شامل ائتلاف شمال را براى جنگ عليه مجاهدين انتخاب نموده و بر آن سرمايه گذارى دارند، انگيزه ها و عوامل انتخاب ائتلاف شمال از سوى دشمنان امت اسلامى چون امريكا، انگليس، فرانسه، روسيه، هند و اسرائيل براى آنان قابل فهم نيست، نمى دانند كه اين پديده به زرنگى هاى دشمنان بر مى گردد يا به سفاهتهاى ائتلاف شمال و يا به خودفروشى هاى افراد و گروههاى شامل اين ائتلاف!! براى عده اى از افغانهاى سياه دل، كور مغز و خودغرض؛ تا هنوز هم و با وجود مشاهده اين حقايق تلخ كه گروههاى شامل ائتلاف شمال ديروز در خدمت روسها بودند و با ملت خود مى جنگيدند و امروز در خدمت امريكا اند و تحت قومنده افسران امريكائى با افغانها مى جنگند، شواهد كافى براى بريدن از صفوف ناپاك اين گروهها و تجديد نظر در رابطه به آنان فراهم نشده؟!! آيا براى كسى كه ذره اى از ايمان در دل و ذره اى از عقل در سر دارد و رگ غيرت و شهامت اسلامى و افغانى اش نه خوابيده؛ اين كفايت نمى كند كه در موضع شان در ارتباط به گروههاى دين فروش و وطنفروش تجديد نظر كنند، در حاليكه مى بينند ديروز افسران كى جى بى در پنجشير پايگاه داشتند و وسايل استراق سمع را در آن نصب كرده بودند و امروز امريكائيها در آن زندان خصوصى براى نگهدارى زندانيان خطرناك سياسى ساخته اند، در جريان جنگ عليه طالبان؛ افسران، امريكائى و ايرانى مراكز مشتركى براى سوق و ادارۀ جنگ در پنجشير، دره صوف و بلخاب ساخته بودند، ديروز و پس از معاهده همكارى و آتش بس با روسها در 1982به طياره هاى جيت روسى كوردينات مى دادند و امروز يكجا با رفقاى پرچمى خود به طياره هاى بم افگن امريكائى كوردينات مى دهند، ديروز از روسها مى خواستند كه مراكز و پايگاههاى مجاهدين را در اطراف پنجشير چون كوهستان، نهرين، اندراب و تخار براى آنان بمبارد كنند و در جريان جنگ با طالبان از امريكائيها مى خواستند كه خطوط اول طالبان را در دهنه دره پنجشير، خواجه بهاءالدين، تخار و شمال كابل بمبارد كنند و از بمبهاى هرچه بزرگتر، قوى تر و كشنده تر استفاده كنند!! و امروز از آنان مى خواهند كه مراكز رقباى شان را در شينډنډ، كنر، نورستان، ننگرهار، پكتيا و پكتيكا بمبارد كنند!!
انسان وقتى مسيرى را انتخاب مى كند تا انتهاى آن جلو مى رود، اگر مسير ايمان، شهامت و غيرت را انتخاب كرد تا قربانى جان و مال و هستى خود در آن پيش مى رود و اگر مسير ننگين ايمان فروشى، بي مروتى و دنائت را پسنديد از افتيدن در پاى دشمن و بوسيدن بوتهايش نيز دريغ نمى ورزد!! اينها از مفاهيمى چون ايمان، شرف و عزت النفس نفرت دارند و آن را مانع رسيدن به اهداف پست شان مى دانند. كسانى كه با اشغالگران روسى و با كمونستهاى وطنفروش و قاتل ملت خود سازش كردند؛ كنار آمدن شان با انگريز و يهود و هنود خيلى براى شان آسانتر است، اين را هرگز باعث تعجب نگيريد كه اين گروهها امروز در خدمت پنج دشمن بزرگ اسلام امريكا، انگليس، فرانسه، هند و اسرائيل اند!! مايۀ تعجب موضع كسانيست كه ادعاى ايمان دارند ولى از اين گروههاى ايمان فروش نه بريده اند!!
برادران عزيز!
اكنون كه نيروهاى صليبى پس از تحمل تلفات زياد در حال خروج از كشور ما اند و إن شاء الله به سرنوشت اتحاد شوروى مواجه خواهند شد، گروههاى وابسته به امريكا نيز سرنوشت بدتر از كمونيستها را خواهند داشت، شما را دعوت مى كنم كه راه تان را از آنها جدا كنيد، به اصل خود برگرديد، به سوى جهاد در راه خدا، برادرى با سائر اقوام، طرد منافقين و مفسدين از صفوف خود، زعامت صالح و متعهد به اسلام را براى خود برگزينيد، از ميان كسانى كه جهاد را در دره پنجشير آغاز كردند و تا حال به تعهد شان با اسلام وفادار اند، بياييد افغانستان آزاد، مستقل، سربلند و فارغ از جنگ بسازيم و فضايى در كشور ايجاد كنيم كه تمامى اقوام ملت بزرگ افغان در كنار هم برادروار زندگى كنند، از حقوق برابر و مساوى برخوردار باشند و حكومت صالح و خادم صادق ملت داشته باشيم. شما را به برادرى و اخوت دعوت مى كنم، به عزت و سربلندى و آزادى از اسارت اجانب، به زندگى برادروار در خانه مشترك مان افغانستان، به صلح، عدالت و برابرى، به نجات از سلطه تفنگداران اجير و وابسته به بيگانه، دين فروش، وطن فروش و غلامان و مزدوران اجنبى، تاريخ درخشان تان را زنده كنيد، گناه كنار رفتن از جهاد در چند سال اخير و سازش با دو دشمن اتحاد شوروى و امريكا را جبران كنيد، با عودت به جهاد و تمسك صادقانه به قرآن مى توانيم به اين اهداف مقدس نايل شويم، بياييد به قرآن كه كتاب خداى ما و رهنمود تمامى مسلمانان است تمسك جوييم، بياييد دست برادرى بهم بدهيم، جنگ ميان اقوام برادر و همكيش را براى هميش سدالباب كنيم و نيروهاى خويش را عليه دشمن بزرگ و در جهت آزادى كشور از سلطه اشغالگران صليبى سوق دهيم.
آزاد و سربلند باد افغانستان
متحد باد تمامى اقوام برادر افغان
حكمتيار
قوس 1389