مطبوعات و نقش آن در توسعه سیاسی

مفهوم توسعه سیاسی
توسعه سیاسی ریشه در فرهنگ و تمدن غرب دارد و حاصل انقلاب صنعتی است. جایگاه و خاستگاه این مفهوم حاصل پژوهش های عینی و تجربی در آمریکای شمالی هست که توانست در طول پنجاه سال گذشته جایگاهی در علوم انسانی پیدا کند. توسعه به معنی نوعی دگرگونی، تغییر، خروج از حالت ایستا و دستیابی به نوعی پویایی خاص هست و حال مفهوم توسعه سیاسی به معنی حاکم شدن قانون، گسترش مشارکت سیاسی، انفکاک ساختاری، خشونت زدایی از زندگی سیاسی، مشروعیت چارچوب های نهادی، آزادی گروه ها و نیروهای اجتماعی در فرایند سیاسی، آزادی بیان و مطبوعات و همچنین گسترش نهادهای صنفی مدنی هست.
 
مباحث اولیه پیرامون مفهوم توسعه سیاسی به بعد از جنگ جهانی دوم، دوره ای که رشد اقتصادی سریع اروپا و آمریکا و استقلال سیاسی و تولد دولت – ملت های جدید در آسیا و آفریقا و آغاز جنگ سرد توسط نویسندگان آمریکایی و طرفداران نظریه نوسازی برمی گردد.
 
از منتقدان مفهوم توسعه سیاسی، مارکسیست ها بودند که آن را انحرافی و به معنی غربی شدن جوامع در حال توسعه تلقی می کردند. اساس این مفهوم به واسطه بحث های قوی منتقدان نظریه نوسازی تضعیف شد. اما طرفداران این نظریه بعد از فروپاشی بلوک کمونیسم دوباره فرصت بسط و گسترش این نظریه را پیدا کردند.
 
در ارتباط با مفهوم توسعه سیاسی صاحب نظران این حوزه هر کدام تعاریف خاص خود را از مفهوم توسعه سیاسی ارائه می کنند. اما آنچه در همه این تعاریف و دیدگاه ها مشترک است حول سه محور مردم، سیستم سیاسی و سازمان حکومت قرار دارد. یک نظام سیاسی وقتی از نظر سیاسی توسعه یافته تلقی می شود که در آن ساختار سیاسی متنوع و نقش ها تخصصی باشد، قدرت در بین جناح های مختلف سیاسی و نهادهای جامعه مدنی تقسیم شده باشد و انحصار آن در دست یک گروه خاص نباشد.
 
از دیگر عناصر مهم و اساسی مفهوم توسعه سیاسی مشارکت عمومی مردم در بدنه تصمیم گیری نظام سیاسی،  آزادی انتشار و رشد رسانه های جمعی، تفکیک قوا، تمرکززدایی سیاسی و اداری و تحزب است.
 
مفهوم مطبوعات
مطبوعات مستقل و آزاد دارای ویژگی ها و مؤلفه هایی هستند که اساس و زیربنای آن را تشکیل می دهند : مالکیت غیر متمرکز، دسترسی آزادانه به منابع اطلاعاتی، عدم وابستگی مالی به دولت ها، حمایت های قانونی از استقلال حرفه ای روزنامه نگاران در جهت حمایت از آزادی بیان، کثرت گرایی و تنوع مطبوعات و وجود زیرساخت ها و ظرفیت های بنیادین به منظور حمایت از رسانه ها و مطبوعات مستقل و آزاد همه از مشخصه های یک نظام رسانه ای و مطبوعاتی پیشرفته تلقی می شود.
 
کارکرد مطبوعات در توسعه سیاسی
بررسی سیر و تحول مطبوعات نشان می دهد که مطبوعات در غرب از آغاز قرن هفدهم با انتشار نخستین نشریات دوره ای شروع به فعالیت کردند. مطبوعات در اروپا سه دوره را پشت سر گذاشت. مرحله اول حیات مطبوعات غرب کاملاً استبدادی و دولتی بود و فعالیت آنها کاملاً تحت سلطه نظام های حاکم قرار داشت. دوره اول فعالیت مطبوعات در قرن هفدهم شروع شد که با انتشار نشریات دوره ای همراه بود و تا اواخر قرن هجدهم و همزمان با شروع انقلاب های دموکراتیک در انگلستان و جنگ های استقلال آمریکا و انقلاب کبیر فرانسه به طول انجامید. مطبوعات این دوره کاملاً استبدادی و دولتی بودند، سانسور جزء لاینفک مطبوعات تلقی می شد و دولت های حاکم برای اجرای سیاست های خود به صورت مستقیم و غیر مستقیم آن ها را اداره می کردند و بر آن ها نظارت داشتند.
 
نقش مطبوعات در توسعه سیاسی
مطبوعات مستقل و آزاد به عنوان یکی از عوامل مؤثر و مهم در دگرگونی های سیاسی و اجتماعی از زمان پیدایش تا به‌امروز بوده است و به عنوان رکن چهارم دموکراسی در جوامع توسعه یافته و دموکراتیک تلقی می گردد و آن را به  عنوان ابزاری حیاتی و مهم برای نیل به یک جامعه توسعه یافته سیاسی به شمار می آورند.
 
پیدایش مطبوعات به دنبال اختراع فن چاپ به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده موج آزادی خواهی تلقی می شود و در پیشرفت دموکراسی و آزادی خواهی نقش گسترده ای دارد. مطبوعات و توسعه سیاسی دو مقوله ای هستند که بر روی هم تأثیر متقابل دارند. در نظام های توسعه یافته کارکرد و نقش مطبوعات نیز دگرگون و متحول می شود به گونه ای که مطبوعات به عنوان بستر و پایه اصلی تضارب آرا و در فراهم آوردن زمینه های گفت و گو نقش بسزایی درشکه گیری توسعه سیاسی ایفا می کند.
 
در نظام توسعه یافته سیاسی مردم خود را بخشی از ملت می دانند و توانایی تأثیرگذاری در سرنوشت خود را دارند که مطبوعات می توانند نقش خود را برای حمایت و تشویق مردم برای مشارکت در صحنه سیاسی جامعه ایفا کند. به طور کلی مطبوعات مستقل و آزاد می تواند در شکل گیری توسعه سیاسی و حفظ و تداوم آن نقش مؤثر داشته باشد. بنابراین مطبوعات می تواند با ایجاد رابطه دوسویه و متقابل بین مردم و دولت زمینه های شکل گیری توسعه سیاسی را در جامعه فراهم آورد.
 
نقش مطبوعات در توسعه سیاسی
مطبوعات مستقل و آزاد می تواند دولت را از نیازها، کمبودها و انتظارات مردم آگاه سازد و همچنین مردم را در تصمیم گیری ها و برنامه های دولت شریک سازد. به طور خلاصه می توان گفت که مطبوعات مستقل و آزاد می توانند به گسترش مشارکت مردم در صحنه جامعه، افزایش زمینه های گفت و گو، تضارب دیدگاه ها، شکل گیری احزاب سیاسی، تکثرگرایی سیاسی، گسترش نقش ها و تخصص گرایی که از مؤلفه های توسعه سیاسی هست کمک کنند و در مقابل در یک نظام توسعه یافته سیاسی مطبوعات کثرت گرا و مستقل و آزاد هستند و از لحاظ مالی به دولت وابسته نیستند و می توانند به صورت آزادانه به ایفای نقش بپردازند.
 
کارکرد مطبوعات در توسعه سیاسی
مطبوعات به عنوان یکی از وسایل ارتباطی دارای نقش و کارکردهای گوناگونی در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، بنابراین نمی توان نقش مطبوعات را در توسعه به ویژه توسعه سیاسی انکار کرد. این وسیله ارتباطی از بدو پیدایش تاکنون دچار تغییر و تحولات گوناگونی به خصوص در حوزه مسائل سیاسی شده است.
 
مطبوعات به دلیل نقش فراوانی که در آگاهی بخشی، نظارت بر قدرت، مبارزه با فساد داشته همواره از سوی دولت ها مورد تعدی و تعرض قرار گرفته است به گونه ای که نتوانسته است به صورت مستمر و یکنواخت نقش خود را در این حوزه بسیار مهم ایفا نماید.
 
یکی از کارکردهای مطبوعات مستقل و آزاد کارکرد سیاسی آن است که از اهمیت دوچندانی در بین سایر کارکردهای آن برخوردار است. مطبوعات مستقل می تواند با فراهم آوردن زمینه ها بسترهای مناسب زمینه را برای افزایش مشارکت مردم در صحنه تحولات کشور، تبادل افکار عقاید، کمک به شکل گیری احزاب و نهادهای جامعه مدنی، تعدیل نابرابری های اجتماعی، تثبیت مشروعیت سیاسی، فراهم کند.
 
مطبوعات همچنین می تواند نقش مؤثری در اجرای انتخابات آزاد و فرایند های دموکراتیک، کم به افزایش کارایی سیاسی  ایفا نماید. مطبوعات مستقل می تواند با ایفای نقش خود موجبات دموکراسی و توسعه سیاسی را در کشور ما و عام کشور های جهان فراهم آورد که در این پژوهش نیز هدف اصلی بررسی همین کارکرد مطبوعات می باشد.