
مسایل نسبی اند تاکید که ما ملت نبودیم و نیستیم و این جعل است فهم پدرامی و افراطی است.
این روشنفکران کور فکر ( ولد معارضا و سیموت معارضا) مانند مخالف تولد شده اند و در مخالفت خواهند مرد. این کور اندیشان روشنفکر نما انگلستان را ملت نمی داند، امریکا را ملت نمی دانند و در تاریخ سه صد ساله و یا دور بردګی را به معیار های حقوق بشر ( اقلا حقوق بشر در تیوری) قرن ٢٠ سنجيده و با قضاوت در مورد ګذشتګان به نفرت و کینه های قومی در امروز دامن میزنند و هرانچه عزت است سیستماتيك و مصرانه بې عزت کردن میخواهند. دزد و رهزن را قهرمان ساخته افتخار و غازی و عزت را بی عزت معرفی میدارند.
پاکستان که نه تاریخ، نه ملت و نه جغرافیا دارد به زور و اتکای پدرام ھا و... از نشنال بیلد و هویت ملی بحث و کار و افتخار دارد
همان پاکستان که اقبال لاهوری افتخار پاکستان میګوید:
ساری دنیا سی اچا- هندوستان همارا
و ان پاکستانیکه سرود ملي اش:
پاک سرزمین شادباش
است که كسې نمی ګوید از پاکستانی که به زبان فوق که سرود ملی ات است چه کسی به این زبان در پاکستان صحبت دارد؟
دران جا کس از تقلب و جعلی بودن صحبت ندارد.
امریکا کشور مهاجران از تقلب. و جعل صحبت ندارد.
ایران امروز سیاسی که تخت جمشید تقلبی ساخته و خودت هم خبر نداری که تخت جمشید در بلخ است و هران افتخار اریانا که مرکز اصلی ان بلخ و بخدی بود و ایران سیاسی امروز انرا تصاحب کرده و کس جعل ایران نمی ګوید
اما افغان من، در ظرف 16 سال اقامت در ایران و یا خارج از تمدن و بې خبر از تاریخ خود با خواندن منابع ایران صفوی و پاکستان یا .... منابع استعمار هرچه در دست و عزت و افتخار است به ان توهین، تحقیر و بی عزت میکند.
پټه خزانه را مستند تاریخی است جعل میداند افغان و افغانستان را جعل میداند در حالیکه این کشور در 1774 توسط احمد شاه درانی ایجاد و اینکه تا امروز ايراني ها قصور سقوط امپراطوری صفوی را از ما امروز میګیرند و بعضی اولاد این وطن و يا افراد مجهول الهويه و حرامی را متقاعد ساخته که درین کشور و سرزمین با تاریخ 5000 ساله با وجود مهمترین مراکز این تمدن ها در افغانستان امروز در بلخ، ګندهارا، غزنه و غور و هرات و کابل و ... همه تاریخ شاهد اما به دهن ما بی خبران داده اند و ما طوطی وار تكرار ميكنيم كه همه چیز ما جعل است. تأسف به حال كسانيكه اين كشور و حوزه تمدن افتخار افرين و با مهمترين مراكز در سرزمين افغانستان امروز را همه جعل بدانند.
شما ملامت نيستيد، نوکر بودن و با معذور بودن است.
علت ديگر این حالت ان کار وسیع و بزرگ است که دیگران برای خود كرده اند و ساده گان بی خبر و یا كم دانشان و يا خريده شدگان دارند که برای شان کار میکنند.
مثال می اورم: نوروز روز افتخار و تجليل و عنعنه ايران امروز، تاجكستان، ازبكستان، اذربايجان، افغانستان، كردستان و چین و ۔۔۔۔۔ است و این تقویم به همه اين مناطق و مردم ان تعلق دارد. مردمان همه این سرزمینهای امروز انرا ګرامی میدارند اما اقای اوباما رئیس جمھور امریکا این روز را در صحبت رسمی خویش به مردم كشور ايران امروز تبريك ميگوید.
به میدیا و تلويزيون های ایرانی نګاه کنید، ببینید و گوش کنید ھرچه تمدن در اريانا و اين حوزه است مربوط ايران امروز ميداند و جهان گردان جھان را بازدید تخت جمشيد جعلي در ايران ميبرد. حتی بی بی سی با کارمندان اجیر ایرانی در نشر و پخش این کعلیات و تحریفان به صورت صریح با نمونه های مشخص کار میکنند. مبصرين بس مشھور پاکستانی در روز روشن افغانستان را در تاريخ مربوط به پاکستان میدانند.
برنامه جعلی پنداشتن ھمه چیز در افغانستان در چوکات ھمان برنامه های دشمنان و اجانب است که ما بی خبر از عزت و افتخار خويش، مامور يا مزدور و يا هم معذور انرا طوطی وار تکرارکرده و اكت دانشمند و صاحب نظر نيز ميكنيم.
تاسف به حال ما.
الهی ھدایت نیکی کن.
نمی دانم در کار به بی عزتی خويش چه لذت است؟
مجيب الرحمن رحيمي نطاق رئیس اجرائیه دولت افغانستان معاش و مصارف دهها هزار دالري از افغانستان ميگیرد اما نه افغان و نه افغانستان را قبول دارد.
شرم كمی شرم.
قبول ندارم، نداشته باش ، مرغ كم گویش کم. اما بر ديگران تحميل نه كن و اگر اندکترین عزت داری معاش پارلمان و مردمش را خو مگیر۔
شرم و نفرت به حال چنین بی عزتان. توبه توبه. ديگر چه خواهيم ديد و شنيد!
ص. سعيدي