برخورد جنرال ظاهرظاهربا آقای امرخیل توطیه یا واقعیت:

انتخابات دور دوم بازهم بایک شورو شوق زیاد واشتراک میلیونی مردم درتعین سرنوشت خودشان دراین پروسۀ ملی خیلی چشمگیربود، بعضی ها دراین روز جام شهادت نوشیده وبعضی ها انگشتان خود را ازدست دادند، ولی حیف است که این همه قربانی این هموطنان از طرف یک عدۀ محدود ماجراجو به چالش گرفته شد، اگرجریان کمپاین های انتخاباتی دوردوم طورمنظم از طرف علاقمندان تعقیب شده باشد به وضوح  دیده میشود که اشتراک مردم درکمپاین تیم "اصلاحات وهمگرائی" کمرنگ بود، طورمثال  زمانیکه داکترعبدالله عبدالله، محقق ومحمدخان عازم پکتیاشدند مورد استقبال گرم مردم پکتیا قرارنگرفتند و مجموعاً درحدود ششصد تایکهزارنفرجمع شده بودندکه بیساری آنها سیلبینان محلی بودند همینطور درولسوالی جاغوری که درآن محقق نفوذبیشتردارد ولی در میتنگ که تشکیل شده بود برخلاف نورم های کمیسیون انتخابات شاگردان مکاتب را به محل آورده بودند که همه این ویدیوها را ازطریق تلویزونهای شان تماشاکرده و نسخه های آن درفیس بوک ویوتیوپ هم موجوداست، این وضع تیم عبدالله عبدالله را نگران کرد وازهمان لحظه درک کرد که دراین دورچانس بردنده شدن کاراست دشوار.
بناً دست به تبلیغات  رنگارنگ  اعم ازشبنامه ها تکفیرکردنها و آوازه های عجیب وغیریب که نمیخواهم دراین جا ازآن نام ببرم دست زدند که نشان دهندۀ فقدان برداشت درست ازواقعیتهای جهانی که تجارب بیشتر انتخابات را تجربه کرده اند میباشد،باتأسف که بسیاری ها انتخابات را هنوزهم زورگوی فکرمی کنند از آرای ملت میگویندولی درعمل همان تفنگسالارکه هستند هستند، بهانه جوی های غیرمعقول عدم اعتمادبه نهادهای انتخاباتی زیرسوال بردن پروسه رای شماری، بهانه جویی های بی دلیل و غیرمستند مستند سازی های جعلی غیرواقعی را یک شیوۀ معقول رسیدن به قدرت می دانند.
رسانه های تصویرافغانستان هم هرویدیوکه بدست شان برسد بدون آنکه بدانند از چه منبع چطوربدست آمده آیا دقیق است ویا صحنه سازی شده آنرا به نشر میسپارندکه این عمل جزبی باوری وتشنج درجامعه چیزدیگری به بارنمی آورد.
 
برخورد آقای امرخیل و جنرال ظاهرظاهر:
وظیفۀ یک پولیس چیست ؟ الف- پیش بینی ،کشف ،کنترول ، تثبیت، تحقیق و جلوگیری.  
ب- ایجاد امنیت و حافظت ازحقوق همشهریان ونظمۀ عامه.
کارکرد پلیس تنها به کشف و سرکوب جرایم منحصر نمی‌شود بلکه ایجاد نظم و جلوگیری از هرج و مرج‌ها درجامعه وجلوگیری از جرایم  نیز از وظایف اساسی پلیس محسوب می‌شود؛ زیرا پیشگیری و ایجاد نظم  اساساً از شکل ونوعیت قضیه جنائی تبعیت می‌کند که برخورد پلیس باآن تعین کننده درنظم جامعه میباشد، با داشتن این اصل است که  مردم پلیس را حافظ خود دانسته وبا آن اعتماد میکنند. تحقق اهداف پیشگیری کنندۀ انتظامی امروزاز شکل ونوعیت کلاسیک که پلیس درسابق بکارمیبرد بیرون آمده ویک طرز وشیوۀ جدید ومدرن را به خودگرفته همچنان در این مورد امکانات بیشترتخنیکی هم دراختیار پلیس قرار گرفته است که شیوۀ برخورد ، کشف وحقیقت یابی را بسیار ساده وآسان ساخته است. برای یک لحظ فرض میکنیم که آقای امرخیل این اوراق راجهت تقلب انتقال میداد وظیفۀ پلیس دراین مورد چه بود وچه باید میکرد!  
الف: آیا پولیس بخاطر حفظ نظم درجامعه نمی دانست که این موضوع بسیار حساس است و باید باآن برخورد مسلکی ووطنپرستانه میکرد.
 
ب:آیا پلیس نمیتوانست بجای ماجرأجوئی همکاری کند.
 
ت: آیا پلیس امکان کنترول ومعلوم کردن شفافیت آنرا نداشت.
 
ث: آیا پلیس نمیدانست که وظیفۀ کمیسیون رسانیدن آوراق به محلات رای دهی است و وقت زیاد بخاطردیالوگ بی جا وجود ندارد.
 
درحالیکه رسانه هاهم درمحل موجود بودند وپلیس میتوانست برای رفع اشتباۀ خود بااستفاده از یک گروپ خاص، موتر حامل این اسناد را تا جای که آقای امرخیل میخواست بدرقه کند تا حقیقت را روشن سازد، با این کار پلیس ازیک طرف وظیفۀ وطنپرستانۀ خود را انجام داده بودو از طرف دیگرمسلکی بودن خود را ثابت میکرد وهم با رفتن خبرنگاران به محل حقیقت یا تقلب هر دو به شکل روشن دربرابرانظار مردم قرارمیگرفت، دراین صورت پلیس از بوجود آمدن تشنج که امروزدامن گیرملت شده جلوگیری میکرد وجنرال ظاهردرهر دوصورت نزدملت یک قهرمان یک پلیس کارآگاه معرفی میشد، باتأسف که چنین کار را نکرداین که چه اهداف درآن نهفته است باید مستنطق آنرا معلوم کند.
 
بناً آقای جنرال ظاهرظاهربا دلایل ذیل مستحق بازخواست حتی منحیث خائین ملی است :
غفلت دراجرای وظیفه. ایجاد هرج ومرج  وخلق کردن بحران درجامعه. درخواست تعلیق شمارش آرا انتخاباتی ازطرف عبدالله عبدالله که مسبب آن جنرال ظاهراست، با اعزام یک گروپ کوچک ومختصر میتوانست شفاف سازی کند واز بروزجنجال امروزی جلوگیری بعمل آورد ونگذارد که افراد فرصت طلب تشنج ایجاد کنند .   عدم کنترول دقیق ازجریان پروسه باوجود داشتن امکانات وسیع اعم ازخبرنگاران رسانه ها و سایرامکانات تخنیکی وترانسپورتی که در اخیتارداشت. بدون داشتن دلیل وثبوت انتقال مواد رای دهی رابه محل؛  تقلب و جنایت خواندن، درحالیکه این صلاحیت را مراجع کمیسیون انتخابات وکمیسیون شکایات دارد نه پلیس محل. رسانی ساختن این  جریان به نفع شخصی خود ویک گروپ مشخص ، درحالیکه وی میدانست عمل وی چقدرحساسیت زا است. برخورد جنرال ظاهر ظاهربا رئیس دارالانشا کمیسیون انتخابات نه منحیث یک پولیس مسلکی بلکه سیاسی بوده است. بازماندن هزاران همشهریان ولسوالی سروبی از پروسۀ رای دهی.  
دراین موردکه آقای امرخیل صلاحیت آنرا داشت یا نداشت ولی هیچ عقل سلیم این حکم را نمیکندکه درساعت یک روز رای دهی یک عضوی کمیسیون اوراق را جهت تقلب به یک محل آنهم درزمانیکه میداند که درهرقدم نیروهای پلیس وکنترول وجود دارد انتقال  دهد. درحالیکه میداند که دشمنان هرروز درصدد تعلیق وظیفه اومیباشند،چنانچه بارهاوبخصوص دوروز قبل از انتخابات محقق خواستار برطرفی آقای امرخیل شد، دراین جا سوال این است که سه نفردیگر که عبارتنداز سریراحمد برمک که همه اسرار کمیسیون انتخابات  که درکمیسیون چه میگذرد را به تیم عبدالله عبدالله انتقال میدهد، آفای عزیزآرینفر وریدا اعظمی کسانی اندکه بیشترین تقلب را به نفع عبدالله عبدالله دردوراول انجام دادند ودراین دورهم تبصره ای آقای سریراحمدبرمک باعث تشنج بشتر اوضاع گردید وی گفت که "آگاهی نداشت است ازارسال برگه های رای دهی به سروبی" درحالیکه آقای نورستانی سریعاً گفتندکه کمیسیون آگاهی کامل داشت که اوراق باید انتقال شود.
 
برخورد عبدالله عبدالله درسال 2009هم این چنین بود که کمیسیون انتخابات را متهم به تقلب ساخت و آن وقت هم عین کلمات را تکرارمیکرد که کی در کمیسیون باشد وکی پس شود دردوراول 2014هم همان گفته های سابقه را نشخوارمیکرد، ودردوردوم هم پا فراترگذشته به همه ارگان ها اخطارداد که صرف حق نظردارند وفیصله ،فیصلۀ اوست وباید باآن عمل شود عبدالله عبدالله اصلاً هیچ نوع ارزش به کمیسیون انتخابات منحیث یک نهاد مسئوول نه در سال  2009 قایل بود ونه اکنون قایل است، آقای عبدالله عبدالله باهمان زبانِ حرف میزند که؛ زمانِ جنگهای کابل را ایجاد کرد، وی انتخابات را منحیث یک اصل دموکراتیک مورد قبول قرارنمیدهد بلکه میخواهد با زور و ماجراجوئی به مقام ریاست جمهوری دست یابد. وی شکست رابرای خود کسرشان دانسته وفکرمیکند که بااینکار نفوذخودرا درجامعه ازدست میدهد، یکی ازمشاوران نزدیک وی آقای فضل احمدمعنوی درتحریک کرده عبدالله عبدالله رول بارزداردوی  دردوراول همه تقلب را برای تیم عبدالله عبدالله مهندسی کرد واکنون هم درصددآنست تا بتواند به هرشکل ممکن درکمیسیون انتخابات نفوذ کند از این رو در میزگرد که با لطیف محمود درتلویزون آریانا شام 17 جون داشت کوشش میکرد که این همه موضوع کوچک را آنقدر بزرگ جلوه دهد که، برخورد امرخیل با جنرال ظاهررا به یک  انقلاب تشبه کرد، واین انتخابات را التهابی خواند وگفت که اگر حکومت ازوی بخواهد مشوره های  لازم خواهد داد!!! وی میخواهد که به این ترتیب درکمیسیون نفوذ کند وتقلب را که به نفع عبدالله عبدالله  شروع کرده به پایۀ اکمال برساند.
ازطرف دیگرعبدالله عبدالله ادعا دارد که  مشارکت مردم بسیارکم بود این را زمانی عبدالله عبدالله به زبان آورد که دریافت، آرای داکتراشرف غنی ازوی یک میلیون رای اضافه تراست واین را به زبان خود اعلان کرد حالاسوال دراین جااست که این ارقام را ازکجا گرفت؟
واضیح است که این ارقام را از50هزارناظرکه درساحه توظیف کرده بود بدست آورده است پس آن ناظران این ارقام را ازکجا به داکترعبدالله عبدالله خبردادند؟ طبعاً از مراکز رای دهی درزمان که پروسۀ رای دهی ختم شد وشمارش آرای درمحل صورت گرفت، میگویند دزد درسرخود پردارد وقتی این ارقام توسط ناظرین خودش برای عبدالله عبدالله که درمحل موجود استسپرده میشود پس تقلب درکجااست؟ چرا کمیسیون رابه تقلب متهم  میکند! اگرکمیسیون تقلب میکند  بعداز رسید ن آرابه مرکزاست که کمیسیون به آن دست برد بزنند نه درآن محل رای دهی درحضورداشت 100هزارناظر هر دو کاندید .آقای عبدالله عبدالله میگوید که مردم دربعضی مراکززیاد شده اند ولی بررسی ها نشان میدهدکه:
درانتخابات 16حمل درکابل آقای عبدالله عبدالله داشت 389584رای و آقای داکتراشرف غنی داشت 248220رای  اما این بار داکترعبدالله عبدالله دارد420000 رای و داکتر اشرف غنی دارد 440000هزاررای این افراد را درکابل کی زیادکرد،در بدخشان در قندوزدرفاریاب وغیره، حد اقل  اگر ولایات  جنوبی را عبدالله عبدالله نمی تواند کنترول کند درکابل که کنترول عام وتام داشت درقندوز و بدخشان و فاریاب که کنترول تام داشت این افراد ازکجا شدند که رای داد اند آیا اینها را اشرف غنی آورد؟ دراین صورت ادعای عبدالله عبدالله درمورد مشارکت کمترمردم کاملاً علط ثابت میشود.
 
ازاین همه برخوردهایک نتیجه بدست می آیدکه تیم داکترعبدالله عبدالله حاضرنیست که باخت خودرا بپذیرد وباخت را برای خودکسرشان می داند وفکرمیکند که با قبول باخت وتبریکی دادن به رقیب انتخاباتی ازنفوذ وی دربین مردم میکاهد، ازاین روهم کمیسیون هم حکومت و هم مردم را به جعل وتزویر متهم میکند درحالیکه بیشترین تقلب را دردوراول شخصاَ عبدالله عبدالله به مهندسی فضل احمد معنوی محیل ترین چهرۀ که درافغانستان بی رقیب است انجام داده وی با مشوره های زهراگین خود احساسات عبدالله عبدالله مورد بازی خود قرارمیدهدتا ازآن برهه برداری افزاری و شخصی کند عبدالله عبدالله  میخواهد پروسۀ انتخابات را سبوتاژکند وبا ماجراجویی و معاملگری خود را به پیروزی برساند ویا امتیازنصیب شود.
                                                   پایان