
احمدولی کابلی
وقتی از بین دو شخص باید یکی را انتخاب کنید و تفاوت بین آن دو شخص (نه و ده) باشد، شاید بسیار متردد شوید، اما وقتی این تفاوت مثل شب و روز، تاریکی و روشنی، سیاه و سفید باشد، در انتخاب خود دو دل نخواهید شد. ولی، فاجعه هنگامی رخ می دهد که با وجود درک این تفاوت، جانب سیاه و تاریک را بگیرید و یا این که تعصب، نور چشم تانرا بدرد و آگاهانه کوشش کنید که سیاه را سفید ثابت کنید.
امروز مردم افغانستان کاملاً در چنین وضعیتی قرار دارند و باید از میان بیم و امید، بدبختی و رفاه، غرق شدن در فساد اداری و رسیدن به ساحل شفافیت ... یکی را انتخاب کنند.
دلایل زیادی وجود دارد که بر اساس آنها می توان به وضاحت گفت که داکتر عبدالله نماد گزینه های اول است و در صورت برنده شدن؛ کشور را به سوی بدبختی، تباهی، فساد و ناامنی سوق خواهد داد.
ذیلا شماری از این دلایل را به توجه تان می رسانم.
یک، گذشته ای کاری داکتر عبدالله نماینگر چگونگی برخورد وی با مسایل مهم کشوری است. زمانیکه زمام امور وزارت خارجه را به دست داشت، سلیقه ای تنظیمی و منطقوی شان معیار تقرر افراد در پست های وزارت و نماینده گی های سیاسی افغانستان بود. اگر فرض شود که زمام تمام کشور را به دست بگیرد، دوباره تکیه به همان سیاست های سمتی و تنظیمی نخواهد زد؟ در مقابل، داکتر اشرف غنی احمدزی گذشته ای عاری از تعصبات و گرایش های قومی و تنظیمی داشته، تطبیق قانون و شایسته سالاری در صدر برنامه های کاری اش قرار داشت.
اکثریت اشخاصیکه به دور و بر داکتر عبدالله گرد آمده اند، سابقه ای آلوده با خون ملت و فساد دارند. گفته اند: «به من بگو دوستان ات کی ها اند تا بگویم تو کی استی.» آنهایکه کابل بانک را به افلاس و ورشکستگی مواجه ساختند، آنهایکه زمین های دولتی و جایداد های مردم را غصب کردند، آنهایکه از راه چور و چپاول بیت المال ملیونر شدند، همه و همه پشتیبان داکتر عبدالله استند، معلوم است که این حمایت به خاطر رضای خدا نیست بلکه بخاطر امتیازات است و یا هم برای معافیت از تعقیب عدلی و قضایی و فراهم کردن زمینه چور و چپاول بیشتر است. پس بیجا نیست اشخاصیکه استدلال میکند که بارویکار آمدن حکومت تیم اصلاحات و همگرایی در قدرت، داکتر عبدالله افغانستان را بیشتر در گرداب فساد غرق خواهد کرد.
در مقابل میبینیم که داکتر اشرف غنی هم با سابقه عاری از فساد در جلو چشم ما قرار دارد. کسانی که از وی پشتیبانی می کنند، اکثر اهل قلم و دانش و اشخاص وطندوست اند که بدون مطالبه ای کدام امتیازی برایش کار می کنند. هزار ها جوان رضا کار از وقت و امکانات شخصی شان برای پیشبرد کمپاین انتخاباتی داکتر اشرف غنی استفاده می کنند. در بسا از نقاط کشور تاجران وطن پرست و تنگ آمده از فساد و ظلم جنگسالاران، با پول شخصی خود پوستر های تبلیغاتی و بینر های تیم تحول و تداوم را تهیه و پخش می کنند، که داکتر اشرف غنی تعداد زیاد آنها حتی نمی شناسند.
اکنون، کشور با این تن بیمار به طبیب حاذق ضرورت دارد که نخست رنج هایش را تشخیص دهد و سپس مداوای لازم را انجام دهد. مبارزه با فساد، بیکاری، بیعدالتی اجتماعی، بیعدالتی اقتصادی، زورسالاری و بوجود آوردن یک اقتصاد قوی و با شاخصه های مداوم از نیازمندی های آنی کشور بشمار میرود.
چنانکه در مناظره ها دیده شده داکتر عبدالله بوی از اقتصاد نمیبرد و تحصیلات هم در این زمینه ندارد، حال نمیشود با یک بیسواد اقتصاد توقع رفع بیکاری و ایجاد یک کشور مرفه را نمود.
افغانستان اکنون در گذرگاه قرار دارد، یا با رویکار آوردن یک سیستم اقتصادی قوی و با حرکت مداوم بطرف همسانی اقتصادی منطقوی راه یابد و یا همچو با بند ماندن در سیاست های انحصاری، مافیایی و زورگویی بطرف اضمحلال و انقراض دایمی برود.
فرار داکتر عبدالله از مناظره اقتصادی با داکتر اشرف غنی و پناه بردن به مجالس عوام فریبانه دلیلی است به بی برنامه بودن وی. مخاطبان مناظره ها اکثراً اشخاص چیز فهم و باسواد کشور اند که طرف های مناظره را محک می زنند اما عوام مردمان خوش باور و زیر بار عواطف اند که با چند جمله ای احساساتی می توان عواطف شان را به نفع خود برانگیخته شود.
داکتر اشرف غنی احمدزی همواره رقیب اش را به مناظره دعوت می کند تا مردم با درک تفاوت میان این دو را مشاهده کنند و در انتخاب خود راه خطا در پیش نگیرند.
اکنون انتخاب با شماست، می خواهید وطن را به نادانی، چور و چپاول، قانون شکنی، بدبختی و فساد اداری سوق دهید؟ یا که، با انتخاب درست کشور را به سوی دانش، ترقی، تطبیق قانون، خوشبختی و شفافیت سوق دهید؟ پس قبل از رای دهی یک بار به سرنوشت خود و کشور تان بیاندیشید.