ماو بهار نارنج


          طرح ، و تطبيق پلانهاى جامع  و  علمى اقتصادى – اجتماعئ پنج سالۀ کشور به شکل معاصر در سالهاى ١٣٣٥ – ١٣٤٥ خورشيدى مايۀ تجارب گرانبها بود . در همين دوران ، حدودسال ١٣٤٠ خورشيدى . مقام وزارت اطلاعات وکلتور افغانستان فيصله اى را صادر نمود که به تاسى از آن ميلۀ گل نارنج در بهار هر سال در شهر جلال آباد ، ميلۀ گل سرخ بتاريخ اول حمل در بلخ ( شهر مزارشريف ) ، ميلۀ قره قل بتاريخ ١٦ حمل دراندخوى ميلۀ آبيارى بتاريخ ١٥ ثور در لشکر گاه ميلۀ ارغوان بتاريخ ٣٠ حمل در پروان و به همين ترتيب يکعده ميله ها و تجليل هاى ديگر در ساير نقاط کشور رسماً منظور و از سوى پشتو تولنه و انجمن تاريخ تاييد گرديد که اين  فيصلۀ  رسمئ حکومتى جداً وعميقاً ريـشۀ و منشا از عنعنات ملى و مردمى داشت .
          اقليم مديترانه اى ولايت ننگرهار زمينۀ توسعه و ترويج بهتر نباتات مربوط به درختان هميشه سبز ( Every green tree  ) را داشته و از آن جمله درخت نارنج که به آردرGeraniales    و سب آردو Geranianeae و فاميلRutaceaeتعلق دارد ، در اين نوع اقليم توافق بهتر دارد . ستروس يک جنس اين فاميل بوده و نارنج مربوط به همين جنس است که نام علمى آن عبارت از Citrus  aurantium  بوده . يک نبات ميباشد که بنابر خاصيت Hybrides خود يک پايه ما درى ( Roots tock  ) بسيار خوب و مساعد بر  ساير انواع ميوه جات اين خاندان ميباشد . بايد گفت که زرع نارنج از زمانه هاى قديم در سرخرود ، کامه و بهسود بشکل پراگنده  غير فنى وعنعنوى وجود داشت .  
          نارنج نباتى ميباشد که کشت ، تربيه ، تکثير وتوليد آن نظر به تمام کشور درسه ولايت شرقى از نقطۀ نظر اقتصاد زراعتى مزيت  نسبتى دارد . ولى بالخصوص در ولايت ننگرهار مزيت آن مطلق است . اين نبات که در موسم بهار ( در ما ه حمل ) شروع به تشکيل گل مينمايد ، داراى زيبايى وعطر خاص ميباشد . گل آن رنگ سفيد و مقبول ، بوى مطبوع و باغهاى نارنج منظرۀ دلاويزى دارند . دوشيزگان از گل هاى آن بصورت عنعنوى گردن بند ها درست ميکردند و به گردن مى آويختند ، دختران جوان نامزد دار آن را به زلف زده که به دلربايى شان ميافزود . اکنون نسبت موجوديت عطر هاى مصنوعئ کيمياوى اين عنعنه آهسته آهسته رو به فراموشى است . حتى جوانان گل نارنج را در پهلوى شملۀ لنگى ( شف دستار ) ميگذاشتند . اکنون نيز زنان کهنسال در ايام شگفتن گل نارينج سعى ميورزند چند تاى آن را از شاخسار برکنده و با خود داشته باشند ( شايد براى آنهاى گنجى از خاطرات وبوى آن تداعى کنندۀ ايام جوانئ شان باشد ! ) .
          درخت نارنج . آن قدر  بلند نبوده . شکل مدور دارد ، هميشه سبز بوده ، يعنى برگهاى آن براى مدت اضافه تراز يک موسم نموئى سبز
و درخت فعال باقى مى ماند . درخت نارنج شاخهاى غلو ، غير متناوب و غير منظم د ارد و پيوندانواع مختلف اين جنس را در خود مى
پذير دو به  همين خاطر ارزش بلند دارد .
          خوشبختانه باتاسيس فارمهاى عصرى – ميکانيزه وزرع فنى نارنج توسعۀ بيشتر يافته است . امروزه باغهاى زيبايى از درختان نارنج در گوشه و کنار ولايت باستانى ننگرهار را ديده ميتوانيم و ميلۀ گل نارنج شکل يک عنعئۀ پسنديده را گرفته هم ساله از ان تجليل بعمل مى آيد ، که بر پا کردن آن اکنون ارزش ملى يافته و از جمله مناسبت ها و تجليل هايى پندشته ميشود که جزءى از ميراث فرهنگى شمرده ميشود . بايد گفت که تجليل وبرگزارى ميلۀ گل نـارنج در فصل شاديبخش ، پر طراوت و فرحت افزاى بهار بشکل عنعنه و معمولاً طورى داير ميگردد که در آن شاعران ، نويسندگان ، شخصيت هاى نخبۀ   دانش و فرهنگ وساير علاقمندان اعم از ولايت ننگرهار کابل ، ساير ولايات  پشاور و خيبر دعوت گرديده ، در يکى از نارنج باغهاى شهر جلال آباد ، طئ ترتيبات خاص با تلاوت آياتى از قران عظيم الشان و ثنا و درود برروان پاک آنحضرت صلى الله عليه وسلم ، قرائت بعضى پيامها ، مقالات و شعر هاى شعراء تدوير مى يابد ، پروگرام پيشبرد اين ميلۀ از طرف رياست اطلاعات و کلتور ولايت ننگرهار صورت ميگيرد و براى مدعويين همان روز ضيافت چاشت ترتيب ميگردد . پروگرام حوالئ عصر خاتمه ميابد . از بررسئ تدوير اين ميله طئ مدت هاى گذشته چنين بر مييايد که بعضاً به اين مناسبت مجموعه هاى شعر ، رساله ها و شماره هاى فوق العادۀ روز نامۀ ننگرهار و مجلۀ ننگرهار نيز نشر شده است .  حتى تدوير کنسرت ها ، ترانه ها ، اجراى چوب بازى از طرف وطنداران سکهـ و داير نمودن پارچه هاى تمثيلى روى ستيژ نيز صورت گرفته است . خوشبختانه تجليل اين روز هيچگاه فراموش نه شده مردم فرهنگدوست و فرهنگ پرور اينولا بطور مسلسل ازمدت تقريباً چهل سال آن را با شورو شعف جشن گرفته اند . در خوريا در آورى ميباشد که در پهلوى اشعار ، بيانات ومقالات به اختصاص همين مناسبت ، نوشته ها و شعر هاى ليريک واشعار جذاب که بيانگر ذوق زيبايى پسندانه ( استيتکى ) اند ، يکعده هم بطور خيلى عادى ويکعدۀ آن حماسى و ميهنى اند ، د  ضمن آن يک تعداد نوشته ها و آثار غنامندئ فوق العادۀ علمى دارند که اينجانب ميتوانم سند بسيار زيبا وشاهد مشهود و مسجل آن را همين اثر يکه اکنون بدست داريد و مطالعه ميفرمائيد ، ذکر نمايم .
          ( بهار نارنج ) اثر ماندگار وپرجاذبۀ دانشمند ، پژوهشگر ، چــــــــهــرۀ شناخته شدۀ عرصۀ فرهنگ و ادبيات جناب سر محقق عبدالله بختانى خدمتگار ميباشد . اين اثر مجموعه اى از تراوش ها
و چکيده هاى خامۀ پربرکت اين نويسنده ذولسانين ميباشد که در حدود همين سال ها که بدان اشاره شد، به رشتۀ تحرير در آمده  ، به همين مناسبت  طئ  فاصله هاى مختلف تقويمى به نگارش آمده و اينک ما اکنون آن را به شکل يک کتاب مدون شده پيشروى خود داريم .
          در اين کتاب سه مقالۀ تحقيقى برشته تحرير در آمده  : در مقاله اول بۀ شيوه زيبا . رساوخيلى ادبى نارنج باب ( ستروس ) بحيث يکى از پيداو ار، مادۀ غذائى و يکى از منابع مهم ، پرلذت  و حيات بخش ارائه داثبات گرديده است . در مقاله دوم اين ميوۀ زردرنگ ، مدور و ترش از لحاظ تاريخى بررسى ګرديده است و تا حدود يکهزار سال قبل از امروز در ساحۀ طب ، به استناد آثار شيخ الرئيس ابن سيناى بلخى
( متوفى سال ١٠٣٧ م ) و موجوديت درختان نارنج در باغهاى سرخرود ، تا حدود پنجصد سال قبل از امروز در باغ صفا و باغ وفاى ظهير الدين محمد بابر به پژوهش گرفته شده و نويسندۀ حوصله مند باتانى و مهربانى شرح اين موضوع جالب را تازمان تاسيس باغهاى نارنج در دوران امير حبيب الله خان پيشروى ما ميگذارد و خوانندگان را به دوران معاصر رسانيده ، بعداً به تاريخ تاسيس تجليل گل نارنج مى پردازد که خود وى شخصاً در حيثيت مدير عمومى مطبوعات و سر محرر روزنامۀ ننگرهار آنزمان و بعداً به صفت عضوعلمى اکادمى پښتو ( پښتو ټولنه ) در اين امر سهم بنيادى دارند .
          همچنين سر محقق خدمتگار به معرفى مختصر چهار کتاب ورساله اى ،که حاوى مواد قراءت شده در  ميله ها و مشاعرهاى گل نارنج ، ازسالهاى مختلف بوده  ، ميپردازد و آثار مذکور و نويسندگان آن را معرفى مينمايد از خلال نوشته هادر مييابيم که واقعاً استاد فاضل جناب سر محقق بختانى چگونه يک خدمتگار واقعئ عرصۀ فرهنگ ، تحقيق وپژوهش باقى مانده و با انديشه و تامل دقيق مسايل را برشته تحرير  در اورده و بمثابۀ گنج پربها پيشروى نسل هاى جوان عرضه داشته اند . مقاله سوم ، بهار نارنج ، بزبان درى بوده و در آن از اکثر منابع معتنابهاى آثار طبئ قديم در طئ قرون ، اسناد ومدارک گرد آورى شده که در مورد استعمال نارنج در ساحۀ طبابت بوده ، و استاد عربى آن را براى ما به درى ترجمه و منحيث  يک متن طبى درى مربوط بزبان نگارش عيناً درج کرده است ،  اين مقاله  خصوصاً براى پژوهشگران تاريخ طب ، از يکسو براى نويسندگان تاريخ آثار علمى در زبانهاى عربى و درى از سوى ديگر منبع و ماخذ رهنمود دهنده اى را دارد که ارزش علمى – تحقيقئ اين مجموعه را بلند تر ساخته است . ما در پهلوى اينکه با مطالعۀ اين  اثر از محتواى تحقيقى و علمى آن بهره ور ميگرديم ، از مطالعۀ اشعارى نيز محظوظ خواهيم بود که سر محقق بخـتانى خدمتگار براى ميله و مشاعرۀ گل نارنج ويا در مواقع ديگر به اين ارتباط سروده اند . در فرجام گفته ميتوانيم که مقالات علمى – تحقيقى اين مجموعه  ، همانند ساير نوشته هاى نويسندۀ آن ، از زيبايى اد بئ شاعرانه برخوردار بوده ، افزودن اشعار و منظومه ها اين زيبايى را افزونتر ساخته است . ازينکه در يک موضوع خاص اين شاعر دانشمند يا دانشمند شاعر با کيفيت و کميت در خور ستايش ، آثارش را گرد آورى نموده يکبار ديگر ذهن و ضمير و قلم ما را به ستايش ميکشاند . و آرزوى چاپ آنرا اظهار ميکنم
پربار باد درخت کهنسال فرهنگ با عظمت ما !
                                                                                                        با احترام
                                                                       پـوهاند  محمد بشير دوديال
                                                                   اول حمل سال ١٣٨١ خورشيدى