تجارب نشان داده است که هیچ افغان نمی خواهد که پاکستان و یا کدام کشور خارجی دیگر بالای افغانستان حاکمیت کند. پنجابى ها هم نمی تواند بالای افغانها حکومت کند. این موضوع اظهر من الشمس است. افغانها با همسایگان خود دشمنی هم نمی کند. منافع ملی و تعاملات اجتماعی بین المللی ایجاب می کند که دولت افغانستان بکوشد، تا با پاکستان و سایر کشورهای همسایه مناسبات خوب حسن همجواری و با سایر کشورهای جهان نیز ارتباطات دیپلوماتیک را داشته باشد.
دشمنان افغانستان می خواهند و شاید هم بتوانند که جنگ دوامدار و فرسایشی را در کشور ما شعله ور نگهدارد. حکومت مرکزی را تضعیف نماید و شرایط بی نظمی اجتماعی، فرار مغزها و چور و غارت دارایی ها و معادن کشور برای باند های چپاولگر داخلی و خارجی مساعد سازد. این را تجارب تاریخی دنیا و جنگهای تقریبا نیم قرن آخر کشور برای ما بخوبی نشان داده است.
کشور و مردم افغانستان از همه اولتر به قطع جنگ، تأمین امنیت و حفظ صلح نیاز دارد. در جنگها جوانان اقشار بی بضاعت و غریب کشته و زخمی می شود. فرزندان ثروتمندان، قوماندانان و اراکین بلند پایۀ دولت در صحنه های جنگ اشتراک نمی نمایند. ما که برای حفظ جان، مال و هستی مردم خویش، بالخصوص مردم مستضعف کشور کمر به مبارزۀ سیاسی بسته ایم، بائیست که هر عملیکه امنیت و همزیستی اجتماعی را خدشه دار نموده و برای استعمال زور و اسلحه شرایط و بهانه می سازد، مردود بداریم.
جنگسالاران و عوامل شر و فسادیکه بعد از سقوط دولت جمهوری افغانستان باهم جمع شده و تاهنوز زیر بهانه های گونه گون اهداف نامشروع شخصی، حفظ دارایی های حرام و تاراج کرده، حیثیت و مقام های دولتی، زمین های غصب شده، و نام و نشان فامیلی و غیره منافع شخصی و گروهی را تعقیب می نمایند، با استفاده از شعار های گونه گون، آتش جنگ را شعله ور می سازد و در برپایی آشوب و فتنه تا طرح شعار تقسیم و تجزیۀ کشور به پیش میروند. خوشبختانه که همۀ آنها در بیست سال گذشته امتحان خود را داده و مردم با تجربه و دانای افغانستان بالای آنها هر گز اعتبار نمی کند. اینها بودند که بیست سال زیر حمایت اجنبیان و به زور نظامیان خارجی بر گُرده های مردم سوار بودند، ولی ثمر حاکمیت شان بجز بربادي وطن، نفاق اجتماعی، فساد، غارت و دزدی دارایی های شخصی و عامه، فایده ی به وطن و مردم زحمتکش ما نرسید. پس آزموده را آزمودن خطا است!
جامعۀ افغانی در روند تعالی و پیشرفت خویش مطابق قانونمندی تکامل اجتماعی از مرحلۀ رهایی از یوغ بیگانگان باید می گذشت و می گذرد. ای کاش می توانست این مرحله را تحت رهبری نیروهای متمدن، دموکرات و کثرتگرا می پیمود. حالا که چنین نیست و نیروهای ایدیولوژیک مذهبی پیش قدم گردیده و برابر با خواست مردم سیطرۀ بیگانگان با حاکمیت عوامل داخلی آن را از بین برد، نورمال است که حکومت و سیستم دلخواه خود را خواهد ساخت. مخالفان نظام و رقبای تحریک طالبان می توانند و باید در چوکات قانون خواست های خویش را بطورعاقلانه و مطلوب مطرح نمایند و به مبارزۀ مسالمت آمیز بپردازند، نه اینکه دست به سلاح برده و بر طبل جنگ بکوبند.
اما آنهائیکه برطبل جنگ می کوبند و طالبان را عمال پاکستان قلمداد می کنند، اجنتهای سابقه دار تر، وفادار تر، معتمدتر و بهتر پاکستان و سایر کشورهای خارجی اند. هنوز طالبان زائیده نه شده بودند که اینها و اسلاف شان در خدمت استخبارات دشمنان افغانستان قرار داشتند و از همان طریق قدرت سیاسی را غارت، مردم را بدبخت و میهن را به مخروبه تبدیل نمود. این طرح اصلی دشمنان وطن است که در افغانستان جنگ دوام کند و قراردادیان داخلی پروژه های جنگ در خدمت شان به رقابت شتابند.
سیاست مداران فاسد و جنگسالاران شکست خورده در زمانیکه حاکمیت در دست شان بود با زور افسانوی ناتو و همکاری نظامی 50 کشور جهان نتوانستند که از خود و از نظام جمهوریت دفاع کنند، حالا که خارجیها برآمدند، هر گز در مقابل طالبان مقاومت کرده نمیتوانند و فقط زمینه ساز مداخلات مکرر کشورهای خارجی خواهند بود. هدف اساسی آنها کما فی السابق بدست آوردن قرارداد جنگ با خارجیها و منابع پول از دشمنان افغانستان است.
آنهائیکه برای دفاع منافع طبقات زحمتکش و گروه های عقب نگهداشته شدۀ اجتماعی افغانستان به مبارزۀ سیاسی برخاسته اند، نباید برای منافع افراد ظالم و مستبد و گروه های خون آشام و مفسد بجنگند. بمانید که خود شان برای خود جنگ کنند. منافع ما غریبان در جنگ چه است؟
ما صلح می خواهیم!
اما مبارزه ما میهندوستان زحمتکش و گروه های عقب نگهداشته شده جامعه برای بدست آوردن حقوق ما در شرایط صلح و بطور مسالمت آمیز از طریق اصلاحات تدریجی و پی در پی در سرتاسر مملکت منظما ادامه می یابد و باید دوام داشته باشد!
وروستي