کابل و کابل آبی (طنز)

لید خبر:
پژوهش های زمین شناسی کشور ما نشان می دهند که کابل، زمانی زیر آب قرار داشته و پس از مدتی، نیمه آب شده و بالاخره با تنها یاد گار خود یا دریای کابل، عصر آبی را وداع گفته است؛ آن هم چه وداعی که تنها یادگارش نیز بسیار با آب سر سازگاری نداشته و در بیشتر سال، به جویچه شبیه است تا دریا.

مردم شوخ طبع ما که برای فراموشی از مرارت های خویش، فرهنگ پُرغنای عامیانه ساخته اند، گاهی که از کم آبی و کثافات دریای کابل، به تکلیف می شدند، چیستان می گفتند: «چیست آن چیست در بین دو کوه، سه ماه اش آب و نه ماه اش گُه؟ بعد با تمسخر پاسخ می دادند: دریای کابل!

متن خبر:
تخریب ها و ویرانی ها، به ویژه در قسمت جاده ها، توام با بارش ها و سیلاب هایی که از همه ی درز ها و سوراخ های کشور، نفوذ پیدا کرده اند، با خرابی جاده ها و دندآب های آن سبب شده اند پژوهشگران زمین شناس بر پژوهش های قبلی خود تجدید نظر کرده، بدین عقیده شوند که اگر جاده ها و خرابی های کابل، ادامه یابند، شاید این شهر، دوباره به عصر نیمه آبی برگردد.

از آن جایی که وضعیت جوی کشور به اثر نبرد ها و استعمال سلاح ها به صورت طبیعی، بارش ها را کم ساخته است و در کنار صدها مشکل، خشکسالی ها یا بد خلقی طبیعت نیز نصیب ما می شود، لحاظا از عصر تمام آبی، چیزی گفته نشده است؛ اما کارشناسان می گویند، به جای این همه جاده های خراب و هوای آلوده ی ناشی از خاک های آن ها که کابل را به یک خاکدانی مبدل ساخته اند، بهتر است جاده ها پُر از آب شده و با قایق رانی، سهولت ترافیکی به میان آید. از یک طرف از شر هوای آلوده خلاص می شویم و از سوی دیگر با پارو زدن، ورزش خواهیم کرد، اما این کارشناسان اعتقاد دارند که به اثر بازار آزاد، خدا ناخواسته، قایق های تیلی و ذغالی وارد نشوند که دو پانزده= یک سی می شوند.

پس منظر:
چنان چه در سی سال گذشته، قهر طبیعت دامنگیر ما شده و خشکسالی های متواتر همیشه کوشش کرده اند امید های ناچیز ما را خشک بسازند، هراس وجود دارد که شاید جاده های آبی ما، دچار کم آبی شوند. بنا بر این بر دولت افغانستان است تا با حفر کانال ها، اگر نمی توانند سهم افغانان از دریای آمو را به دست آورند، حداقل آب های دریای پنجشیر یا دریای کنر را که بی فایده به کشور عمران خان ها و مولانا فضل رحمن ها سرازیر می شوند، انتقال داده، از خشک شدن احتمالی محیط آبی پایتخت، جلوگیری کنند.

نمی دانیم که آیا حکومتداران ما، انجام چنان مسوولیتی را بر عهده خواهند گرفت یا نه؟ اما تجربیات نشان داده اند که این مورد نیز بر آسمان حواله خواهد شد. بار دیگر با گرمی بازار استسقا، مردم ما تنها می مانند.