نقش اطلاع رسانی و کنترول رسانه ها (بخش هشتم)

 
توسعه ی اقتصاد به وسیله ی رسانه ها:
نقش رسانه ها در توسعه ی ملی و منطقوی:

اگر جنگ در منطقه در می گیرد و یا توسعه و پیشرفت در منطقه را شاهد هستیم باید خوب بدانیم که در پس همه اینها دستان رسانه ها است. امروزه بی شک رسانه ها به عنوان یک ابزار و وسیله اطلاع رسانی در جامعه و مردم در دنیا فناوری و تکنولوژی مطرح اند و این پیشرفت تکنولوژیکی، بر سرعت تغییرات و حتی تغییرات و مباحث و ایده ئولوژی و اعتقادی افزوده است.

اهداف و اثرات تجاری، سیاسی و اجتماعی رسانه ها:
اهداف و اثرات تجاری، سیاسی و اجتماعی رسانه ها را نمی توان نادیده گرفت:

شاید بتوان این مورد را کلید حل همه تعارضات و یا جهت گیری های رسانه ای دانست. یکبار باهم برخی از هزینه هایی که می تواند در تولید یک پیام در نظر گرفته شود را مرور کنیم:

هزینه کارمندان، هزینه وسایل ارتباطی، هزینه های جانبی و … هر رسانه برای تامین منابع مالی خود احتیاج دارد تا اقداماتی را انجام دهد. این اقدامات می تواند شامل جذب تبلیغات و فراتر از آن اتصال به منابع قدرتمند تجاری و سیاسی باشد. هر نوع درک واقعی از رسانه ها را نمی توان از زمینه اقتصادی و ضرورت های مالی صنعت رسانه ها جدا دانست. تقریباً همه رسانه برای جذب مخاطب، تامین و تولید محتوا و انتشار پیام های خود نیازمند صرف هزینه هستند. همچنین به علت اثر گذاری رسانه ها بر تغییرات سیاسی و اجتماعی جامعه، همواره این رسانه ها در پی آن بوده اند تا در قالب نمایش های سرگرم کننده، منافع سیاسی و اجتماعی دولت های صاحب سلطه را حفظ کنند.

همانگونه که اندیشمندان ارتباطی و جامعه شناسی بیان داشته اند، دنیای رسانه، در خدمت قدرت ها است و آنها از این قدرت برای پیشبرد اهداف خود و تغییر نگرش ها مردم استفاده می کنند با این حال، باید با شناخت صحیح از رسانه ها و سازو کار آنها به مبارزه با اثرات سوء رسانه ها رفت تا از این طریق اثر مخرب آنها را کاهش دهیم.

خبری می تواند در یک زمان عرصه اقتصادی را با رکود یا رشد شگفت انگیز همراه کند!
رسانه های منفعل و فعال در هر سرزمینی نقشی به سزا در رشد و یا رکود اقتصاد یک کشور دارند و نمی توان این امر مهم را از توجه به دور داشت. باید یاد آور شویم که توجه به نقش رسانه های اقتصادی و بررسی روش های تاثیر گذاری آنها بر اقتصاد کشورها در دو بعد انفعالی و فعال، نه تنها ماهیتی اقتصادی دارد، بلکه از منظر امنیت ملی نیز مهم تلقی می شود. افغانستان نیز از این قاعده، مستثنی نیست و تاثیر رسانه ها بر اقتصاد آن، کلیدی و تعیین کننده است.

و تا حدی به شدت دارد که انتشار اخبار و تحلیل های اقتصادی می تواند بر افزایش یا کاهش قیمت کالاها و خدمات تاثیر مستقیم داشته باشد و در برخی عرصه ها مانند بورس حتی، قادر است، با فضا سازی و ایجاد موج خبری در زمان مشخص، یک بخش اقتصادی را با رکود یا رشد قابل ملاحظه همراه کند.

با توجه به اینکه؛ رسانه های اجتماعی بخش جدایی ناپذیر زندگی مردم محسوب می شوند، بدیهی است که آگاهی مردم در خصوص مسایل اقتصادی روز، افزایش یافته و نسل آینده جامعه از آغاز تولد با رسانه های اجتماعی بزرگ می شوند و در دنیا اطلاعاتی و ارتباطی امروز، بخش عظیم فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای جامعه خود و سایر جوامع را از این رسانه ها، دریافت می کنند.

بر این اساس رسانه های اجتماعی، می توانند به عنوان یک پوهنتون برای شکوفایی و اعتلای فرهنگ جامعه ایفا نقش کنند و زبان هدایت جامعه محسوب شوند، بنابرین این جوامع امروز، بدون استفاده از رسانه ها نمی توانند به زندگی عادی خود ادامه دهند و تولید و مصرف کالای رسانه ای مثل روزنامه ها، مجلات، برنامه های رادیو و تلویزیون و… با پیروی از قوانین اقتصادی صورت می گیرد.

همچنین، رسانه ها همیشه بخش مهم و غیر قابل انکار اقتصاد مدرن بوده اند و در به کارگیری تفکر نظری رسانه در اقتصاد، نقش رسانه در تعاملات بین بازیگران اقتصادی مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. نا باورانه است که بدانیم رسانه ها خود به عنوان بستر برخورد تولیدات و تقاضا در بازار عمل کنند.

بنابراین؛ اطلاع رسانی درست می تواند جهت گیری ها را اصلاح کرده و فضای اقتصادی را آشفته و غیر هدفمند کند یا برعکس موجب هدایت توانمندی ها به مسیر درست شود.

همچنین امروز؛ رسانه های اجتماعی با بزرگ نمایی موضوعات خاص در کنار حکومت های خود به حاکمیت مجازی می پردازند و در این میان، رسانه ای که بتواند افکار عمومی را سریع تر و راحت تر متقاعد کند، پیروز میدان خواهد بود و زمینه را برای پیروزی دولت مطبوع خود در یک جنگ دیپلماتیک تا حد قابل توجهی مهیا خواهد کرد.

رسانه های اجتماعی نقش واسطه، میان مردم و دولت را برعهده دارند و دولت می تواند از این رسانه ها برای ترویج برنامه ها و سیاست ها و جلب حمایت مردم استفاده کند.

نا گفته نماند رسانه های مستقل در عین انتقال دیدگاه های دولت به مردم، انتقادات و پیشنهادات آنها را منعکس میکنند و ابزار اصلی نظارت مردم بر نحوه عملکرد دولت ها تلقی میشوند و میتوانند به عنوان نهاد های مستقل از دولت، وظیفه نظارت مستمر بر عملکرد این نهاد را بر عهده داشته و نقش مهمی در اصلاح نا رسایی ها و تسهیل اجرای برنامه های مناسب ایفا کنند. البته دولت ها برای رسیدن به توسعه اقتصادی میتوانند از رسانه ها بهره ببرند. ایجاد فضای مناسب کسب و کار از اهمیت بالایی برخوردار است و در صورتیکه تحقق اهداف این سند، مهمترین اولویت دولت باشد، باید از نظارت رسانه ها بر نحوه اجرای برنامه های خود استقبال کند و اگر دولت نگران انعکاس عملکردهای نا موفق باشد، نمیتواند به موقع به اصلاح سیاست ها بپردازد و در طول زمان، اعتماد مردم را که سرمایه ای عظیم در اجرای برنامه های اقتصادی اجتماعی است، از دست خواهد داد.