نمونه اى از :
سير تاريخى نظريات طبئ ابن سينا
تا امروز
مردى ازتباردانش و فرهنگ ازبلخ بامي برخاست وبه بخارا شتا.فت. دردهکدۀ((افشنه)) باخانمى((ستاره ))نام جفت شد:ازاين ((قران سعدين )) اخترى رخشنده پرتوافشان گرديد:يعنى خداوندعالم به عبدالله وستاره فرزندى زيبا(حَسين) اعطافرمودونام اورا((حُسين))گزاشتند.
کودک زيباهم ذکى بودوهم زکى. تاده سالگى درس قرآن وادبيات رافراگر.فت .نزدسبزى فروشى زانوزدوحساب هندى را آموخت .ازفراگيرئ علوم فقه ،تصوف ،منطق ،هندسه ،الهيات ،طبيعيات وطب تاشانزده سالگى فارغ شد.آنچه را.که درمدارس خواندنى بودخواند.ازمدرسه ها،کتب خانه ها،کتابفروشى هاونيزاز نزد اشخاص کتبى بدست مى آورد .پيگير ونقادانه مطالعه ميکرد.آنچه راازنظر ميگزرانيد درپيرامون آن فکرميکردومينوشت .
رفته رفته طبيب درمانگر شد.به درمان دردهاى فقراء ومساکين و امراءوسلاطين پرداخت:شهرت نيک يافت وآثار گرانبهايى درعلم طب نوشت ( ١ ) بندهء الله در ضمن مطالعات سراغ اين ( ٥٦) اثر طبئ آن حکيم ناموررا در يافته ام .(١)الادوية القلبيه.(٢)ارجوزةفى الباه
( ٣)ارجوزةفى التشريح .(٤)ارجوز ةفى الطب(حاوى ١٣٢٦بيت )
(٥)ارجوزة فى الطب (مسايل حفظ الصحه در(١٥بيت).(٦)ارجوزةفى الطب(دربارۀ فصول اربعه ١٢١بيت )(٧)ارجوزة فى المجربات (١٢٠بيت ).(٨)ارجوزةفى وصاياالبقراط(٩٣بيت ).(٩)ارجوزةفى وصاياالطبية
(٧٢بيت ).(١٠)الاغذية والادوية .(١١) رسالـــــــة فـــــــى الــــباه. (١٢)تدبيرسيلا ن المنى.(١٣) رسالةفى تدبيرالمسافرين .(١٤)تدبيرمنزل العسکر .(١٥)رسالة فى حفظ الصحة .(١٦)مقالة فى خصب البدن (نظافت بدن ).(١٧)دستورطبى .(١٨)دفع المضارالکلية عن الا بدان الا نسانية بتدارک انواع الخطاء.(١٩)رسالة فى الردعلى کتاب ابى الفرج ابن الطيب .(٢٠)الردعلى مقالة الشيخ ابى الفرج ابن ابى سعيداليمامى .(٢١)رسالة فى اسکنجبين .(٢٢)سياسةالبدن وفضايل الشراب ومنافعه ومضاره .(٢٣)الفرق بين الحرارةالغريز ية والغر يبة .
(٢٤)رسالةالفصد _يا_فى العروق المفصودة.(٢٥)فصولطبية مستفادة من مجلس النظرالشيخ ابى على ابن سينا_يا_فصول الطبيات – يا_فى فن الطب_يا_فى الروح .(٢٦)کتاب القانون فى الطب .(٢٧)کتاب القولنج .(٢٨)مسايل حنين –يا_ تعاليق مسايل حنين _يا_شرح مسايل حنين ابن اسحاق .(٢٩) مقادير الشربات من الا دويةالمفردة.(٣٠) رساله نبض–يا-مختصرفى النبض بالعجمية-يا_رسالةفى النبض بالفارسية(٣١) رسالةفى الهندبا.(٣٢)اﻻ قرابادين .(٣٣) البول(٣٤)تشريح الوجود_يا_تشريح الاعضاء.(٣٥)رسالةفى تخليط الا غذية.(٣٦)رسالةجودية (٧)شطرالغب-يا_علاج الحمى .(٣٨)شفاء
الاسقام .(٣٩)فوايدالزنجبيل .(٤٠)القوى الا ربعه.(٤١)فى مايد فع ضرر الاغذية (٤٢)المسايل المعدودةفى الطب .(٤٣)منافع الا عضاء.
(٤٤)تنقيح القانون .(٤٥) حواشئ القانون .(٤٦)خواص الشراب.
(٤٧) رسالة فى الطيب .(٤٨) زبدفى القوى الحيوانية.(٤٩)السموم والا قرابادين
(٥٠)_قصيدةفى الطب.(٥١)قوانين ومعالجات الطبيه .(٥٢)مبحث القوى الا نسا نية .(٥٣)مقالة فى تعرض رسالة الطبيب.(٥٤)الموت والحيات .(٥٥)وصية حفظ الصحه _ قصيدة ميمية (٥٦)_الاکسير-يا-امرمستورالصنعة-يا-الکيمياوغيره (٢)
از سرگزشت زندگى وآثار گرانبهاى طبئ اين حکيم فرزانه وداناپى برده ميتوانيم که طبابت نظرى وعملئ وى.مبنى برعنعنهء سلسلهء آثار ورو ايات گزشتهء طب کلدانى، يونانى، رومى، هندى وعربى تکيه داشته (٣)که تجربه هاى شخصئ حکيم به آن غنامندى ء قابل توجهى بخشيده است .
درجملۀتاليفات ابن سينا،کتاب القانون ،وى ،اثرخيلى بزرگ،مفصل ومبسوط بوده که شيخ ازسن شانرده سالگى به تاليف آن اقدام نموده مدت درازى بالاى آن کارکرده وحواشى اى برآن افزوده است .
اين اثر بزرگ بهترين کتاب درتاريخ طب جهان بوده که شهرت مولف آن به برکت آن درپهناى زمان ومکان گسترش بيشتر يافته است .کتاب القانون به السنۀ اروپايى ترجمه گرديده وقدبمترين ترجمۀ قسمتى ازآن درحدود ١٢٠٠ م توسط الفردمارشل بزبان لاتينى صورت گرفته واين اثر بنام ((کتاب المعادن ))درسال ١٩٢٧ م درپارپس چاپ شده است (٤)طبع متن عربئ اين کتاب درروما به سال ١٩٥٣م بازدررومابه سال ١٩٧٦ م ،درتهران به سال ١٢٨٤ هـ ق،ودربولاق مصربه سال ١٢٩٤ هـ ق صورت گرفته است .(٥)ونسخۀ مربوط کتب خانۀ خدمتگار به سال ١٩٠٦ م درلکهنوو به زيورطبع آراسته شده است .
ازچاپ مکرروترجمه هاى متعدداين کتاب شهرت جهانئ آن آشکار ميگردد.که مولفان مابعدوسيعاً ازآن استفاده کرده واطباى کشورهاوزمانه هادرساحۀ کار نظرى وعملىء شان به پيروى ازآن پرداخته اند.
همۀ آثاراين دانشمنددرپوهنتون هاى اروپاتدريس مى شدوکتاب((القانون))اوشش قرن کامل رهنماى طبئ پوهنتون هاى اروپابوده است .(٦)
ديده مى شود که جلداخير اين کتاب پنج جلدى بخش قرابا دين بوده ودرآن به شرح وتوصيف وکاربرددرمانئ تقريباً٧٨٥ داروى گياهى ،حيوانى ومعدنى پرداخته شده است .(٧)
پژوهشگران امروزى معتقداندکه موا رد تطبيق تقريباَشصت تاهفتادفيصد فراوردۀ نباتاتى راکه درکتاب((القانون ))ذکرشده است دانش امروزى تاييدميکندوتحقيقات مزيدکه علماى جهان به آن سرگرمندموثريت ديگرنباتات متذ کرۀ قانون رامتدرجاًثابت کردنى است .(٨)
ميخواهم ازجملۀ آنهمه نباتاتى که درالقانون بگونهء داروعرضه گرديد ه طورمثال تنهادريک موردودربارۀ کاربرد دارويى يکى ازميوه هابازتاب وتداوم نظرابن سينا رادر برخى ازتاليفات اطباى مابعدبگونۀ خيلى فشرده خاطر نشان سازم :اين ميوه (ترنج )بوده که ازازمنۀ خيلى قديم درمناطق گرم جهان روييده ومورداستفادهء عام بوده است .
چنانچه دردوران قديم، زمانيکه دلباختگئ زليخا خانم عزيزمصربرحضرت يوسف عليه السلام شهرۀشهرگرديدوزنان مصر موضوع راباملامت وسرزنش زليخادرمجالس شان طرح مينمودند ، زليخازنان خانواده هاى نامداررابه مهمانى فراخوانده وبرسفرۀ گسترده اى به عزت جاداد.کاردهاى برانى بدست شان بوده ودرحال بريدن ميوه اى بودندکه حضرت يوسف ع واردمهمانخانه شد.مهمانان ازتماشاى جمال وحسن خدادادوى .آنقدرمحوومبهوت گرديدندکه بجاى ميوه دست هاى شان رابريدند...(٩)شمارى ازمفسر ان قرآن کريم وهمچنين راويان وقصه پردازان اين ميوه را ترنج خوانده اندکه ابن سينادربارۀساختن جوارش آن مينويسد:
- صنعة جوارش الاترج :
يطردالرياح ويهضم الطعام ويطيب النکهة .
اخلاطه :يوخذقشورالاصغراليابس وزن ثلاثين درهماً،قرنفل وجوزبوا ودارفلفل وفلفل وخيربواودارصينى وخولنجان وزنجبيل من کل واحدوزن درهم، والمسک زنة دانق ونصف يعجن بعسل
ويستعمل .(١٠)
ترجمه _صنعت جوارش ترنج :بادمعده رادورساخته وغذاراهضم مينمايدو دهن راخوشبوميسازد، ترکيب آن :پوست ترنج کوچک خشک بوزن سى درهم قرنفل ، جوزبوا،دارفلفل ، خير بوا،دارچينى، خولنجان وزنجبيل ازهريک يوزن يک درهم ومشک بوزن يک ونيم دانگ.همه راکوفته وبيخته باعسل خميره نموده استعمال نمايند.
درکتاب القانون درموردساختن شربت ترنج نيزنسخه اى ثبت است ومولف اين شربت لذيذ رامقوى ء معده خوانده است .(١١) وبه ارتباط مرباى اين ميوه تحت عنوان (الا ترج المربى )دردونسخه توضيحات لا زم ارائه وآنرامصلح ناتوانئ معده وهاضم طعام وانمودساخته است .(١٢) بدين گونه ،مولف القانون دربخش ديگرى ازاين کتاب مرباى ترنج رادرمان فساد وسستئ معده نوشته است .(١٣) اطباى ممالک اسلامى بااستفاده ازآثارابن سينا خصوصاًازکتاب القانون فى الطب دربارۀترنج وساير ميوه هاى نوع (سيتروس ) مطالبى نگاشته اند که باتذکراين نکته .که دانشمندان بيالوژى آن همه ميوه هايى راکه گلهاى کوچک وسفيدمذکرومونث داشته و ميوۀ آن دربين پوست گردوزردرنگ بگونۀ پله هابوده وتخم هاى کوچک باطعم تلخ درميان ميوه جاداشته باشد.سيتروس خوانده اندکه دران جمله ترنج ، نارنج ترش و شيرين، نارنگى ،ليمو ،مالته ،چکوتره ،سنتره ،کينو وغيره شامل بوده و همۀ آن درآثاايرانى بنام (مرکبات )يادشده
ونويسندگان افغانى آنرا(نارنج باب )خوانده اند.خواص عمومئ اين ميوه هاباهم يکى ويا نزديک بوده وهريک آن داراى شمارى ازخصوصيات ويژۀ خودبوده ،اجزاء ،ترکيب واندازۀ محتويات ولذت وذايقۀ آنها باهم متفاوت ميباشد.(١٤)
از جمله در کتاب القانون طوريکه به عرض رسانيده شد دربارۀ صنعت وخواص دارويى ترنج تشريحات لا زم بنظرميرسد .همچنين درکتاب مذکور ليموهم داراى موردکاربرد دارويى دانسته شده است.
امادرآثار اطباى مابعدازابن سينادرمورد ساير انواع سيتروس نيز ياد کردهايى صورت گرفته است .
دراين راستا ازهمه اولترميتوان از علا ءالدين ابوالحسن على ابن الحزم قرشى مکى ،که در مکۀ معظمه تولد يا فته، دردمشق زيسته وهمانجا درسال ٧٧٠هـ ق پدر ودحيات گفته است نام برد.اين علامۀ عصرراجالينوس ثانى خوانده اند.وى شرحى برکتاب فصول بقراطً نگاشته وبه آثارابن سينا توجه خاص داشت .تاليف وى بنام (موجز)بزبان عربى دربين اطباءشهرت عام دارد.تاجائيکه شروحى بنامهاى سديدى، نفيسى، واقسرايى برآن نوشته اند.(١٥)درکتاب موجز دربارۀ ترنج وليمومطالب گسترده ذکرشده که درجمله شربت آنرا نافع معده ومشتهى طعام وجوارش ترنج وشربت ليمورا درمان دردو بيماريهاى معده تجويز کرده است .(١٦)
طبيب دانشنمد ديگرسلطان على خراسانى بوده که کتابى بنام (دستورالعلاج )بزبان فارسى ،درزمان سلطنت سلطان ابو سعيدبهادرخان (٩٤٠_٩٤٦هـ ق )ماوراء النهر تاليف نموده است .
طبيب موصوف شربت ليمو ونارنج رابه حيث درمان غشى وقى وتهوع توصيه ميکند.(١٧)
يوسفى حکيم وشاعردوران ظهيرالدين محمد بابر(٨٨٨ _٩٧٣ هـ ق ) درکتاب منظوم خويش بنام (طب يوسفى )شربت ليمو رادافع قى صفراوى شناخته است .(١٨)ودربارۀ شربت برگ بالنگو (ترنج )سروده است :
بــــــــبردضـــــعــف تن دهدقوت
به دل ومعده ودماغ وجگر (١٩)
طبيب نامورى که داراى تاليفات عديده اى درعلم طب بو ده حکيم فاضل محمد اکبرارزانى ميباشد که دردوران سلا طين گورکانى هنددران سرزمين ميزيست .يکى ازتاليفات عمده اش (طب اکبر) نام دارد که بزبان فارسى دردوران (عالمگير)درسال ١١١٢ هـ ق نگارش آن به انجام رسيده است .دراين کتاب نيز براى رفع فساد معده شربت ليمو تجويز گرديده (٢٠)ودرساير تاليفات وى نيز چنين توصيه هابنظرميرسد .
حکيم محمدمومن حسينى فرزند ميرمحمدزمان تنگابنى ديلمى ازحکماى مشهور دربار امراى صفوى بوده وتاليف معتبرخويش (تحفة المومنين )رابنام شاه سليمان صفوى منتسب ساخته است .اين کتاب يک قاموس طبئ ادويۀ مفرده بوده که درآن هريک ازداروهاى نباتى حيوانى ومعدنى باقيدنام مشهورآن به ترتيب حروف هجاباترجمه نام و شرح افعال وخواص آن دارو بزبان فارسى معرفى گرديده است .مولف دررديف اضافه از بيست کتاب ءمعتبر درجملۀ ماخذهاى خويش ازکتاب القانون ابن سينا نام گرفته ودرمتن نيز درمواردلا زم به اين کتاب حواله داده است ،(٢١)
دراين کتاب به ارتباط اترج (ترنج)، نارنج وليمو به تفصيل معلومات ارائه گرديده ودربخش خواص متعدد دارويى ترنج آنرامسکن قى صفراوى ،مشتهى، مقوى جگرومعده وليمو رامحرک اشتها، کمک کننده به هضم غذاودرمان التهاب معده، .دافع قى صفراوى وغثيان وتقلب طعام ومقوئ معده خوانده ونارنج رادرهمه اموربهترازترنج دانسته وخصوصاً به بيماريهاى معده مفيد دانسته است .(٢٢)
حکيم سيدمحمد حسين العلوى الشيرازى ابن سيدالسند محمد هادى العقيلى ا لعلوى ازجملۀ علماء واطباى نامور دورانش بوده است .وى درسال ١١٨٣ هق کتاب جامعى به فارسى درطب تاليف نموده ودر سال ١١٨٥ هـ ق قرابادينى بزبان فاوسى نگاشت .پس ازان به تاليف يک قاموس بزرگ طبى پرداخت که دران به ترتيب الفباپس از قيدنام مشهوريکى از گياهان، حيوانات ومعدنيات به ترجمۀ نام مذکور
بزبانهاى ديگر پرداخته ازمحل توليدآن دارو يا داورشده باذکر انواع واقسام وبيان طبيعت وافعال وخواص آن دارو واجزاى آن، داروى مذکوررامعرفى نموده است . مولف دراين قاموس ازکتب معتبرۀ متداوله استفاده نموده که در آغاز فهرست چهارده کتب معتبر،نام قانون شيخ الرئيس و ادويه قلبيۀ ويراذکر نموده ودرمتن نيزدر اغلب مواردبه آثارابن سينا حواله داده وکتابش را(مخزن ا لا دويه )ناميده است .(٢٣) درمخزن الا دويه اجزاى مختلف ترنج ،ليمو ونارنج را درمان بسى از بيماريها قلمداد کرده ازجمله آنها را مسکن قى صفراوى وکبدى ،مقوئ قلب ، دماغ ،کبد ،معده واحشاء، دافع غثيان وهاضم دانسته است .(٢٤)
بااين پيشينۀ عنعنوى وتاريخى اززمان القانون ابن سينا تامخزن الادويۀ سيد محمدحسين العلوى ،بايد افزودکه غرس نها لهاى نارنج واحداث نارنج باغهادرباغهايى بنام باغ صفا وباغ وفا درمنطقهء سرخرود ولايت ننگرها رافغانستان درزمان زمامدارىء ظهيرالدين محمدبابر آغازيافته ودرشهر جلال آباد وسايرنقاط سمت مشرقى درسالهاى آغاز قرن بيستم دوران سلطنت سراج الملت والدين اميرحبيب الله بگونۀ منظم توسعه يافته است .
٤٢ سال پيش از امروز درسال ١٣٤٢ هـ ش به ابتکاروزارت اطلاعات وکولتورو موافقۀاکادمئ پشتو (پشتوتولنه ) وانجمن تاريخ افغانستان ((مشاعره و ميلۀ گل نارنج )) هرسال دراوايل حمل درشهر جلال آباد برگزارمى شود . اين ميله ومشاعره اکنون رسم عنعنوى رابه خودگرفته وتلقين مينمايد تابه توسعۀ زراعت، تجارت وصنعت غذايى ودارويى سيتروس اقدامات جدى بعمل آيد .درراه احداث فابريکه هاى مرباسازى، عطر سازى وتوليد ويتامين سى قدمهايى برداشته شده است .
آنچه راشيخ الرئيس ابوعلى ابن سينايکهزار سال پيش ازامروز.موردتوجه قرارداده امرور.نظرهمگانى راجلب نموده است .والحمدلله على ذلک .
شهر کابل – حصه سوم خيرخانه
٦سنبله ١٣٨٤
٢٨اگست ٢٠٠٥
يادداشت ها:
(١) –ميتوان مراجعه کردبه :
_ابوعلى سينا وشاگردوى ابوعبيدجوزجانى ترجمۀ پوهاند عبدالحى حبيبى_ زندگينامۀ ابوعلى سيناى بلخى (بزبان درى )_ ودبوعلي سينابلخي ژوندليک (بزبان پشتو )_ اکادمئ علوم افغانستان _کابل _١٣٥٩ هـ ش _صغحات ٥٦ _٠٨٠
٢_ميتوان مراجعه کردبه :
الف _ماخذفوق .
ب_او.اى .کريموف _ميراث طبئ ابن سينا- مقاله درمجوعۀ مقالات بنام ((ابوعلى ابن سينا )) بمناسبت هزارمين سال تولدوى (بزبان روسى ) _اکادمئ علوم اوزبکستان _تاشکند_١٩٨٠ _ص١٢٢ _١٤٩ .
ج _شمس الا طباء حکيم وداکتر غلام جيلانى خان _ تاريخ الا طباء (بزبان اردو) _ نولکشور ليميټيد پريس _لاهور _١٩١٣ م _ص .١٩٠ و٤٨٦.
د- ترجمۀ عبدالله بختانى خدمتگار _چندنسخه از تاليفات ابن سينا(بزبان پشتو ) - کندهارمجله _ اسدوسبنله١٣٥٩ م _شمارۀ پنجم وششم .
هـ_دوکتورعبدالواسع لطيفى _گزارش از آثارطبئ ابن سينا _درمجموعۀ مقالات سيمينار بنام ((ابوعلى بن سينا)) بمناسبت سيمينار هزارمين سال تولدوى _کابل _١٣٥٩ هـ ش .
(٣)-يورى کراتسوف _نسخه اى که يکهزارسال پيش نوشته شده(ترجمۀدرى )مجلۀ اخبارنووستى _چاپ تهران _٢٠ دسمبر ١٩٦٩ م-
(٤)زندگينامه ..._حاشيه ازپوهاند حبيبى _ص ٥٧ .
(٥)_همانجا_ص٥٨ .
(٦)_ محمدقديرتره کى -زندگانئ ابن سيناونفوذافکاراودرعلم وفلسفۀ اروپا_ درسيمينارعلمى بمناسبت هزارمين سال تولد ابن سينا_کابل ١٣٥٩ هـ ش ذريعۀ گستتنر طبع و توزيع گرديد – اقتباس از: مجلۀ کابل – سال ١٣١٦ هـ ش .
(٧)_ مجلۀ اخبار .
(٨)_ پوهانددوکتورمحمدشيفق يونس _ابوسيناى بلخى وکاربردگياهان طبى _ مقاله درسيمينارکابل _١٣٥٩ هـ ش .
(٩)_ درقرآن کريم سورۀ يوسف احسن القصص يعنى (زيباترين قصه ها) خوانده شده وبه زبانهاى کشورهاى اسلامى به شکل منظوم ومنثوردراورده شده . مشهورترين وشايدنخسين وريانت اين قصه درزبان درى ( يوسف زليخاى)مولاناعبدالرحمان جامى بوده که ترحمۀ آن درپشتواز سوى عبدالقادخان خټک صورت گرفته است .
(٠ ١ ) شيخ الرئيس ابن سينا _القانون قى الطب _الکتاب الخامس _المقالة الرابعة _مطبعۀ نامى لکهنوو_رمضان المبارک ١٣٢٣ –نومبر١٩٠٥ م _ تحت ادارۀ قطب الدين احمد_ص ٤٢ .
(١١)-همانجا_المقالة السادسة _ص ٥١ .
(١٢)_ همانجا_المقالة السابعة _ص ٥٨ و٥٩ .
(١٣)_ همانجا_ص ٨٣
(١٤)_ سرمحقق عبدالله بختانى خدمتگار بهارنارنج _خطى .
(١٥)_تاريخ الاطباء _ص ٧ _٦٤٦ .
(١٦)_ علاء الدين على ابن الحزم القرشى _ موجز - بزبان عربي _ مطبع خاص منشى نولکشور لکهنوو _ رمضان المبارک ١٢٨٨ _ ستمبر ١٨٧١ _ ص ٢٩ و ٧٨ .
( ١٧ ) _ سلطان على طبيب خراسانى _ دستور العلاج _ مطبع منشى نولکشور- لکڼهوو – چاپ چهارم –فرورى ١٨٩٠ م _ ص ٢، ٣ .
( ١٨ ) _ حکيم يو سفى ، طب يو سفى _ مطبع نامى نولکشور _ کانپور _ هند _ جاپ هفتم _ ١٣٢٦ هـ ق ص ٢٣ .
( ١٩ ) _ همانجا – ص ١٠٨
( ٢٠ ) _ ملا محمد اکبر ارزانى _ طب اکبر ص ٣و ١٩٣ .
( ٢١ ) _ مير محمد مومن حسينى _ تحفة المومنين _ برحاشية مخزن الادويه _ مطبع نامى منشى نولکشور _ کانپور – ص٤٠ ، ٤١.
( ٢٢ ) _ همانجا _ ص ٥٨ ، ٥٩، ٥١٩ ، ٥٥٤ .
( ٢٣ ) _ حکيم سيد محمد حسين العلوى الشيرازى _ مخزن
الادويه _ مطبع نامئ منشئ نولکشور _ کانپور _ ص اول و دوم . ( چون اوراق آخر کتاب دست داشتۀ خدمتگار از بين رفته از ذکر تاريخ دقيق چاپ اين نسخه . معذرت ميخواهم _ بگونۀ تخمين ميتوان گفت که طبع اين کتاب بۀ سالهاى اواخر قرن ١٩ و اوايل قرن ٢٠ ميلادى ارتباط دارد . ) .
( ٢٤ ) _ همانجا _ ص ٥٨ ، ٥٩ ، ٦٠ ، ٥٧٢ ، ٥٧٣ ، ٦١٨ و ٦١٩. و براى تفصيل بيشتر ميتوان مراجعه کرد به :
بهار نارنج _ خطى .